قصهی زندگی نخستین مخترع و فزیکدان طبی زن از افغانستان، یکی از الهامبخشترین قصههای است که این روزها دختران افغانستان میتوانند بخوانند؛ قصهی مبارزه با ازدواج زود هنگام، محدودیتهای تحصیلی، بیماری سرطان و رسیدن به اوج موفقیت.
شکردخت جعفری در سال 1356 خورشیدی در قریهی «ارل» ولسوالی سنگتخت و بندر ولایت دایکندی متولد شده است. شش ساله بود که خانوادهاش به دلیل جنگ مجاهدین علیه نیروهای شوروی سابق و گسترش ناامنی در سراسر افغانستان، مجبور به مهاجرت شد و شش ماه طول کشید تا به ایران رسیدند و در نزدیکی شهر تهران، اقامت گزیدند.
از قضا، همان سال دولت ایران برای مهاجران افغانستانی کارت اقامت میداده و شکردخت و خانوادهاش نیز کارت اقامت دریافت کردند.
او پس از دریافت کارت اقامت، در خزان سال 1362 خورشیدی در ایران وارد صنف اول مکتب شد و تا سطح لیسانس در این کشور تحصیلات خود را ادامه داد.
خانم جعفری زمانیکه دورهی متوسطه مکتب را به پایان رساند، با یکی از جدیترین چالشهای زندگیاش مواجه شد؛ ایستادن در برابر ازدواج زود هنگام و ناخواسته.

در روزهای پایانی دورهی متوسطه مکتب، شکردخت متوجه شد که از روزی که به دنیا آمده، به نامزدی پسر کاکایش در آمده است و اکنون بزرگان خانواده در حال تدارک مراسم عروسی آنها هستند. ازدواج زودهنگام میتوانست به معنای پایان تمام رویاهای او باشد و او را از ادامهی تحصیل بازدارد.
در یکی از روزهاییکه همهی بزرگان فامیل برای برنامهریزی مراسم عروسی جمع شده بودند، پدرش متوجه ناراحتی شکردخت میشود و به او میفهماند که میتوانی با این ازدواج مخالفت کنی.
او در یکی از مصاحبههایش میگوید: «پدرم گفت که من پیش برادر کلانم گپ زده نمیتوانم، اما تو به عنوان یک طفل وعده کرده نمیتوانستی.همین را گفت و رفت و مه دیدم که پدرم پیشتیبانم است.»
خانم جعفری میگوید که رفتم در آشپزخانه و یک نامه برای پسر کاکایم نوشتم و دلایل مخالفت خود را با این ازدواج برایش توضیح دادم و وقتی نامه را دستش دادم، گونههایش سرخ شد و احساس کرد که احتمالا نامه عاشقانه است.
او می گوید هرچند که مخالفت او با این ازدواج بسیار با جنجال همراه بود، اما خوشبختانه پسر کاکایش درخواست او را برای برهم زدن این ازدواج پذیرفت.
درست پس از پیروزی شکردخت در مقابله با ازدواج زودهنگام و ناخواسته، دومین چالش بزرگ زندگی در مقابل او قرار گرفت؛ پدرش با ادامهی تحصیل او مخالفت کرد.
شکردخت میگوید که از دوران مکتب آروز داشتم که داکتر شوم «چون پدرم برایم تعریف کرده بود که وقتی 9 ماهه بودم بیماری سرخک در قریهی ما همهی اطفال را به کام مرگ کشیده بود و من هم بعد از سه روز در کُما بسر بردن، به طور معجزه آسایی زنده مانده بودم.»
او میگوید: «در ذهن کودکانهام میخواستم وقتی داکتر شدم برگردم به قریهی مان و همهی نوزادان را واکسن بزنم که دیگر از سرخک و بیماریهای همهگیر از دنیا نروند.»
حالا با مخالفت پدر، رویای داکتر شدن شکردخت در حال از بین رفتن بود. او میگوید که «نمی دانم چرا در آن روزها پدرم به این نتیجه رسیده بود که تحصیل برای دختران و زنان تا آنجا اهمیت دارد که بتوانند راه و چاه را از هم فرق کنند و بلد باشند به تنهایی از خانه تا بازار رفتوآمد کنند.»
شکردخت با پادرمیانی خانم نسرین باستانی، مدیر مکتبش، وارد دورهی لیسه میشود، اما همچنان اجازه نداشته که وارد دانشگاه شود و مجبور بوده که مخفیانه برای امتحان کانکور، آمادگی بگیرد.
او میگوید: «شبها چراغ را خاموش میکردیم تا همه بخوابند. من به آهستگی از اتاق بیرون میرفتم و در گوشهای از حویلی، زیر نور خفیف چراغ موشکیام، که از یک بوتل شیشهای و فتیله نخی درست کردهبودم، تا دیر وقت شب درس میخواندم. گاهی هم مجبور میشدم برای جلوگیری از مزاحمت، ساعتها در تشناب را به روی خود ببندم و در آنجا درسهایم را مرور کنم.»
سال 1375 خورشیدی بود و کانکور عمومی در ایران در دو مرحله برگزار میشد. شکردخت هر دو مرحله را پنهانی شرکت کرد و به دلیل اینکه به عنوان یک مهاجر، تنها حق انتخاب دانشگاه در پنج شهر بزرگ ایران را داشت، رویای داکتر شدن را کنار گذاشت و رشتهی تکنولوژی رادیولوژی در مقطع فوق دیپلم (صنف 14) در دانشگاه تهران را انتخاب کرد.
در آن سال، او تنها کسی بود که از یک صنف درسی مکتبش، در کانکور عمومی ایران قبول شده بود و آوازه افتاد که امسال فقط یک دختر از افغانستان در کانکور قبول شده است. شهرت او و موفقیتهایش در عرصهی تحصیلی، باعث شد که کم کم نگاه پدرش به درس خواندن دختران در دانشگاه تغییر کند و از او معذرت خواهی کند و به خواهران دیگرش نیز اجازه تحصیل در دانشگاه را بدهد.
شکردخت پس از کامیابی در سومین کانکور، ادامهی رشته تکنالوژی رادیولوژی را در مقطع لیسانس در دانشگاه تبریز ایران خواند و با خواندن این رشته به سمت فزیک طبی سوق داده شد.

خانم جعفری پس از پایان تحصیلاتش در ایران، در 2004 میلادی به افغانستان بازگشت و در دانشگاه کابل مشغول تدریس شد. او همزمان به عنوان نمایندهی وزارت تحصیلات عالی، در کمیسیون انرژی اتمی افغانستان نیز عضویت داشت و از سال 2005 تا 2010 به عنوان «سوپروایزر دیپارتمنت رادیولوژی» انیستیتوت طبی فرانسه برای اطفال (FMIC) نیز کار کرد.
او در ماه اکتبر سال 2010 میلادی با بورس تحصیلی سازمان بینالمللی انرژی اتمی، به بریتانیا رفت تا تحصیلات خود را در مقطع ماستری در رشته فزیک طبی در دانشگاه ساری ادامه دهد.
خانم جعفری پس از پایان دورهی ماستری، تحصیلات خود را در مقطع دکترا نیز در دانشگاه ساری ادامه داد و در سال 2015 میلادی از دورهی دکترا فارغ التحصیل شد و سپس با نوشتن بیش از 40 مقاله علمی و دو اختراع مهم، تبدیل به نخستین مخترع و فزیکدان طبی زن از افغانستان شد.
نخستین اختراع خانم جعفری «دستگاه دوز سنج» برای ثبت تشعشعات پرتو درمانی سرطان بود که در سال 2019 میلادی در بریتانیا ثبت شد.
او این دستگاه را زمانی اختراع کرده بود که با بیماری سرطان سینه دستوپنجه نرم میکرد و به دلیل اینکه هنوز تأیید کمیته قوانین پزشکی بریتانیا را دریافت نکرده بود، پزشکان اجازه استفاده از آن را برای درمان مخترع که سومین فرزند خود را نیز باردار بود، نداشتند.
خانم جعفری این دستگاه را با استفاده از مهرههای شیشهای ساخته است که زمانی در دورهی نوجوانی از آنها گردنبند میساخت و میفروخت تا مخارج تحصیل خود را پیدا کند.
با استفاده از این دوزسنج میتوان میزان اشعهای را که بیماران سرطانی در زمان رادیوتراپی دریافت میکنند، با دقت بسیار بالا و در بازه زمانی مناسب اندازهگیری کرد.
اختراع دوم خانم جعفری در ادامهی اختراع اولش، با عنوان «اندازهگیری سه بعدی دوز اشعه» در سال 2021 میلادی ثبت شد. این اختراع یک سیستم سه بعدی دوزسنجی است که در داخل بدن بیمار سرطانی قرار داده میشود، وقتی بیمار تحت درمان رادیوتراپی قرار میگیرد، مقدار دقیق تشعشع دریافتی بدن بیمار را ثبت میکند و داکتران با خوانش آن، سنجش میزان اشعه دریافتی بدن بیمار را در مییابند.

اختراعات او اکنون در آمریکا، اروپا، هند و چین ثبت شده است و در حدود 20 شفاخانه در بریتانیا مورد استفاده قرار گرفته است.
خانم جعفری به تازگی کتاب خود را با عنوان «شکر؛ سفر زندگی یک زن افغانستانی» نوشته و قرار است در ماه جولای سال جاری میلادی از سوی انتشارات آی بوکز (Eye Books) نشر شود.
او جوایز متعددی را به دست آورده است؛ از جمله جایزهی زنان در نوآوری بریتانیا را در سال 2016 میلادی و جایزهی نوآوری در تجارت دانشگاه ساری را در سال 2018 میلادی.
خانم جعفری پس از تسلط گروه تروریستی طالبان بر افغانستان و ممنوعیت آموزش دختران توسط این گروه، مکتب آنلاین «پل آموزش برای افغانستان» را با شماری دیگر از تحصیلکردگان، برای آموزش دختران بازمانده از مکتب تأسیس کرده است.
او اکنون در بریتانیا زندگی میکند، متاهل و مادر سه فرزند است؛ دو دختر و یک پسر.