حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باعث تقویت و افزایش سطح خلاقیت در اموراتی میشود که سبب تحول و پیشرفت جامعه میگردد. زنان در جوامع مختلف و در افغانستان این مدعا را ثابت کردهاند. باور ما این است که زنان در هر جامعهای، اعم از سنتی و مدرن، چنانکه در جایگاه حقیقی خویش قرار گیرند، میتوانند امورات بزرگی را به سرانجام نیکی برسانند که پیش از آن رنگ و بویی آرزو مانند داشتهاند.
ایجاد حس خودباوری، خلق انگیزه و دستیافتن به تفکراتی فراسنتی و محدود کننده، مهمترین پیشنیاز ما برای مبارزه با اندیشههاییست که زن را جنس دوم به جامعه معرفی میکند. ضمن تأکید بر گسستن زنجیرهی آموزههای سنتی که مستدل و منطقی نیست، بر حفظ ارزشها، آداب و رسومی تأکید مینماییم که رعایت آنها بخشی از هویت ماست. آنگاه که ما زنان را به داشتن تفکراتی فراتر از سنتهای مرسومِ جامعه فرا میخوانیم، اعتقاد داریم میتوان در کنار حفظ ارزشهای فرهنگی، اندیشهای مدرن داشت.
در جامعه سنتی افغانستان، انسانها اعم از زن و مرد، دارای جایگاه و منزلتی ثابت نیستند، دلیل این بیثباتی را میتوان در بحبوحه جنگهای داخلی که سالهای زیادی از زندگی ملت افغانستان را در بر میگیرد، جستوجو نمود.
فقر فرهنگی ناشی از ناآرامیهای دهههای گذشته و باورهای سنتی نهادینهشده مردم ما، دو عامل اساسی در ایجاد نوعی طبقهبندی غیر منصفانه در بطن جامعه مان شده است که بر مبنای آن، مردان به واسطه نیروی فیزیکی و امتیازات جسمانی شان نسبت به بانوان برتری یابند، حصول چنین امتیازی، زنان جامعه افغانستانی را روز به روز و بیش از پیش در انزوا قرار داده و سبب شد تا از این گروه اثرگذار، در ادبیات اجتماعی مردان، به عنوان جنس دوم یاد شود.
محدودیت زنان در چهاردیواری خانهها و خلاصهسازی وظایف شان به امورات خانگی و به عبارت دیگر، خدمت به مردان بدون داشتن هیچگونه چشم داشتی، سابقهی طولانی و ریشه در بافتهای اعتقادی مردم افغانستان دارد. ممنوعیت تحصیل دختران در گذشته، ازدواجهای اجباری و نا متعارف، استفادههای ابزاری از زنان و… حوادث دردناکی هستند که صفحات کتاب تاریخ این سرزمین هرگز آنها را فراموش نخواهد کرد. استعدادهای بیشماری بهخاطر باورهای خرافی جامعه نسبت به زنان روانه قبرستانها شدند که از ایشان امروزه چیزی جز یک نام از یاد رفته باقی نماندهاست. زنان قبل از اینکه زن باشند، انسان هستند. اگر در هیچ موردی با مردان مشترک نباشند، قطعن در مفهوم انسان بودن با مردان وجه اشتراک دارند و این حقیقتیست که ما تصور میکنیم امروزه نادیده گرفته میشود. این باور تا آنجا در فرهنگ مردم ما ریشه دوانده است که از زنان به عنوان «سیاه سر» نیز یاد میکنند و با اتکا به باورهای غیر عقلانی شان، شرایط را به گونهای فراهم ساختهاند که زنان افغانستان باید دنیا را از سوراخهای کوچک چادر افغانی به تماشا بنشینند. بر اساس چنین فرهنگی، زنان که سیاهسران و جنس دومی نامیده میشوند، دنیای شان به یک خانه کوچک سرشار از استبداد مردانه منتهی شده و علم شان در حد شنیدن صحبتهای مردان شان تقلیل یافته است. تداوم یافتن چنین شرایطی با وجود ظهور فرهنگ دموکراسی و برابریهای اجتماعی ناشی از آن، به معنای حقیقی کلمه، ضعف زنان را به اثبات خواهد رساند. در شرایطی که همه چیز برای فروپاشی نظام مردسالارانه افراطی مهیاست؛ سکوت و عزلتنشینی زنان، ستمیست که خود بر خویش روا میدارند. امروزه با وجود سختیهای فراوان، وضعیت زنان کشور نسبت به گذشتهای نه چندان دور، تغییرات مثبت و سازندهای را تجربه نموده است. تعداد اندکی از زنانی که در متن جامعه امروزی ما زندگی میکنند، غالبن دارای سواد و منزلت اجتماعی نسبی هستند، آنچه زنان ما امروز به دست آوردهاند در مقایسه با آنچه که استحقاقش را دارند، عملن صفر است زیرا روزگار برای ما بیشتر از چیزی که هستیم در سرشت مان نهاده است.
باور به توانمندی زنان و اعتقاد به تأثیرگذاری شان سبب گردید تا در فراز و نشیبهای موجود، اقدام به تأسیس هفتهنامهی نیمرخ در افغانستان نماییم. اینک صدمین شماره آن در دست مخاطبان قرار دارد. این نشریه هرگز به نیت تقابل، پای به عرصهی وجود نگذاشته و همواره ضمن تأکید بر ارزشها، کرامت انسانی، عزت نفس و منزلت اجتماعی را برای تمامی افراد جامعه و در بیانی فراختر برای تمامی جوامع بشری خواهان است.
طیف فکری ما، حول محور تساویهای حقوقی زنان و مردان در برخورداری از مزایای اجتماعی قرار دارد، ما به دنبال ایجاد شرایطی هستیم که در آن زنان به خاطر زن بودن شان مجبور نباشند تلف شدن استعدادهای خویش را به نظاره بنشینند.
ما میخواهیم باورهای جامعه مان را به سمتی سووق بدهیم که در آن، زنان محکوم به آزار دیدن نباشند، در جامعه آرمانیای که ما برای تحقق آن هفتهنامهی نیمرخ را پایهگذاری نمودهایم دختران آنگونه که عزت انسانی شان ایجاب میکند به زندگی شان ادامه دهند.
ما به دنبال ایجاد زمینهای هستیم که فرصت اصلاح و بهرهمندی اجتماعی بر اساس خلاقیت و ظرافتهای کاری زنان فراهم شود. ما نه تنها می اندیشیم بلکه ایمان داریم زنان جامعه افغانستان انسانهایی خلاق، باانگیزه، شجاع، صادق و با اراده هستند که اگر در عرصهی فعالیتهای اجتماعی از ظرفیتهای ایشان به درستی استفاده شود، بسیاری از ناهنجاریهای موجود شرایط فعلی برطرف خواهد شد.
از اینرو، در صدمین شماره نیمرخ بر مهمترین گفتههای زنان در شمارههای نشر شده پرداختهایم:
شهر زاد اکبر رییس کمیسیون حقوق بشر: ما زنان منتظر نباشیم که نظام پاک، شفاف و سیاست برمبنای ارزشهای انسانی بنا شود، تا ما درآن سهیم شویم. چنین انتظارامکانپذیر نیست. بهترین راه برای تأثیرگذاری زنان، دخیل شدنشان در سیاست، نترسیدن از چالشها و استفاده کردن از فرصتهاست. امروزه در رسانهها، زنان فقط در مسایل مربوط به زنان دعوت میشود. چرا ما متخصصان اقتصادی نداریم؟ چرا زنان متخصص زراعت نیستند؟ چرا زنان در مورد پولیس و ارتش حرف نزنند؟ باید حرکت کنند. باید حرف بزنند. ممکن است یک یا دو بار اشتباه کنند ولی بالاخره راه خود را پیدا میکنند. در جریان هستید که مردان تمام روز در رسانهها حاضر میشوند و موضاعات حتی غیرقابل باور میگویند. سایر حوزهها پر از اشتباهات مردان است. زنان هم میتوانند با تلاش و پشتکار و تمرین کردن موفق شوند.
داکتر سیماسمر رییس پیشین کمیسیون حقوق بشر: مردان خود را تنها، خوب میبینند و وقتی «مرا توصیف میکنند» میگویند: تو یک زن هستی که مردانه کار میکنی. این تعریف برای من، جایی هیچ افتخار ندارد و در جواب چنین مردانی، میگویم: شما زنانه کار کنید، چون بیشترین کار و مسؤولیت را زنان انجام میدهند.
شهلا فرید استاد دانشگاه: من با چادری خودم را قید احساس میکردم و آنرا کسرشأن برای زنان افغانستان میدانم، چون دلیل که طالبان و در پی آن مجاهدان ما را از جامعه حذف کردند و به زنان افغانستان چادری پوشاندند، این بود که زنان در جامعه مایهی فساد میشوند؛ لذا من نمیتوانستم این را بپذیرم که هر زنی سبب فساد میشود. به نظر من عدهای از زنان و مردان عاملان فساد هستند. اما اگر ما در این مورد به صورت مشخص جنسیتی فکر کنیم که فقط زنان مایهی فسادند، به صورت قطع اشتباه است. در یک کلام: زن در بین چادری یک موجود عاطل و باطل است.
ذکیه عادلی معیین وزارت عدلیه: سلاحیکه قدرت زنان را ثابت میکند، دانش و توانایی آنهاست.
ویدا ساغری فعال حقوق زن: شاخصهی حالت گذار و روند رو به رشد، این است که زندگی و خواستهها در حالت تغییر است. دید زنها به زندگی وسیع میشود و فکر می کنند آنچه تا حالا داشتهاند، دیگر برای شان ناکافیست. این جاست که زنان تصمیم جدیتری برای زندگی شان میگیرند. تعدادی از زنهای که به ازدواج، پایان دادهاند، دلیلش این است که در آن زندگی ممانعت برای کار وجود دارد، تحقیر وجود دارد، ناراحتیهای روحی-روانی و خشونتهای جسمی وجود دارد، دید دوگانه به زندگی وجود دارد؛ زن مدرن شده و شوهرش سنتی باقی ماندهاست. به دلیل اینکه همان ساختار و فرهنگ مردسالاری سنتی به نفع اوست. بنابراین؛ این مرد نمیخواهد که تغییر کند. پس زمانی که خانم میبیند، خانهای ازخودش نیست. بچههایش به خودش نمیرسد. مثل یک رحیمی کرایی کودک به دنیا میآورد، شیر میدهد و بزرگ میکند؛ اما سیستم طوری طراحی شده است که این بچهها به خانم تعلق نمیگیرد. حتا در تذکرهی کودکاناش نامی از او برده نمیشود.
یلدا رویان: با انسانهای اطرافتان بیرون از نگاه جنسیتی، روابط انسانی داشته باشید.
حمیرا ثاقب: اصلن حرکت در راستای زنان با هدف برابری مهمترین چالش است. فرق نمیکند که از نه سال پیش شروع کرده باشی یا از امروز شروع کنی. قرنهاست که به این شکل است. اما نظر به منطقه و جغرافیا، حساسیتها نسبت به آن فرق میکند. مهمترین چالش من، بحث دین در مورد زنان بوده است. سواد کم و سنتی دینی در مورد زنان که همیشه اشاره به خانهنشینی زنان میکند، یکی از بزرگترین چالشها همین بوده که از سطوح بلند تا پایینترین ردهی اجتماعی به همین شکل است. بزرگترین چالش فکر میکنم هنوزم همین است. ما مبارزه کردیم و دستآوردهای بسیار خوبی را هم داشتیم. شما اگر امروز میبینید که افغانستان در سطح منطقه حداقل قوانین و پالیسیهای خوبی به نفع زنان دارد. حکومت افغانستان یک جهش خوبی در راستای حمایت از زنان داشته و در سالهای اخیر بحث زنان تبدیل به گفتوگو شده و این یکی از دستآوردهای «خبرگزاری افغان» یا روشنگریی زنان در راستای مسایل زنان است.
عارفه پیکار: ما زنان باید تلاش کنیم تا بتوانیم الگوی یک مدیریت سالم باشیم.
رویا سادات: فضای بغرنج امنیتی، سیاسی و فرهنگ، سینما را به حاشیه رانده است.
دکتور صحرا کریمی رییس افغان فیلم: زن، مداوم و پیوسته شخصیت و فیگوری قربانی تلقی شدهاست. نباید بیش از این زن را مظلومنمایی کرد. تفاوت کار من با دیگر فیلمسازان افغانستان، شاید در این است که روی بدبختیهای یک زن افغانستان تأکید کلیشهای نمیکنم.
دکتور حمیرا قادری: برقع زنان نباید دستآویز سیاسی حکومتها باشد، زنان باید با عزم و اراده آزاد، خواستههایشان را بر اساس انقلاب زنانه به دست بیاورند.
انیسه سروری رییس امور زنان ولایت هرات: زنان بهخاطر نگاه منفی جامعه نسبت به مراکز حمایوی و خانههای امن، ترجیح میدهند که خشونت را تحمل کنند؛ اما صدای شان را در برابر خشونت و بیعدالتی بلند نکنند تا به این مراکز نروند.
داکتر حبیبه سرابی: زنان افغانستان در فرایند راهاندازی جنگ نقشی نداشته، ولی قربانی شدهاند، حالا از آدرس اجتماعی و سیاسی تلاش میکنند تا در خاموشی جنگ و تأمین صلح تاثیرگذار باشند.
منیژه وافق رییس اتاق تجارت و صنایع زنان: وضعیت سیاسی و امنیتی و تمام مسایل بیثباتی، کلانترین چالش را که ایجاد میکند در قسمت حالت روحی و روانی زنان تجارت پیشه است.
رولا غنی بانوی اول: میتوانم بگویم که حضور زنان تثبیت شدهاست؛ یعنی زنان در جامعه، در اداره دولتی، در محل آموزشی، در محیط کار و همهجا حضور دارند. زنان افغانستان را امروز وقتی میبینیم که در جاده و داخل شهر میبراید دیگر زیر برقع و با ترس راه نمیرود بلکه آزاد و بدون هراس قدم میزنند.
پلوشه حسن: صلحِ را که مشروط به رفتار زنان در چارچوب اسلامی و افغانی میگویند هیچ معنا ندارد؛ مگر اکنون زنان افغانستان مسلمان نیستند؟ نیاز نیست زنان را از نو مسلمان بسازند.
فوزیه کوفی رهبر حزب موج تحول: رهبران حکومت به زنان نگاه ابزاری دارند.
سمیه رامش فعال حقوق زن: فرهنگ مدارا با زنستیزان پایان یابد.
منیره یوسف زاده معاون وزرات دفاع: امیدوارم زنان در مبارزه با طالبان نیکتایی پوش پیروز شوند.
شاهگل رضایی عضو مجلس نماینده گان: دستآورد یک و نیم دهه برای زنان جدی و بنیادی نبوده است.
بتول سید حیدری: زنان از هر طیف که هستند با هر تفکر که زندگی میکنند، باید کنارهم باشند با هدف خدمت به جامعه. زنان و نسلهای آینده در هر جا و در هر سیستمِ که هستند همدیگر را حمایت کنند. از امکانات و قدرت که در دست دارند برای بالا کشیدن همدیگر کار کنند تا درآینده پایگاه قوی داشته باشند.
فشردهی سخنان بانوان که در عرصههای مختلف فعال هستند و با نیمرخ گفتوگو کردهاند، بیانگر تبعیض سیستماتیک در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعهی افغانستان است. اما زنان با تمام این نابرابریها و باورهای تبعیضآمیز تسلیم دشواریها نشدند. امروزه زنان با نگاه انسانی و برابری در راستایی احقاق حقوق شان، مصممتر از همیشه فعال هستند و مبارزه میکنند.پیام واضح این مبارزه و ایستادگی، نه گفتن به نابرابری و تعبیض علیه زنان است. زنان دیگر کنشگران منفعل در جامعه نخواهند بود. جهانی عاری از باور و رفتار زنان، جهان خشک و خشنیست که سالها از همه قربانی گرفته است. تا رسیدن و تداوم یک جهانی انسانی، آرام نخواهیم نشست.