اشاره:
مسـلم شـیرزاد از مدیرهـای جوانی اسـت که در کابل، مسـئولیت دانشـگاه خصوصـی جهـان نـور را برعهـده دارد. تحصیلاتـش را در مقطـع فوق لیسـانس به پایان رسـانده اسـت بگفتـه ی خودش، تاکنـون بـه سراسـر افغانسـتان و بـه پنجـاه کشـور جهان مسـافرت کـرده اسـت و از ثمـره مسـافرتهایش تجربـه هـای مختلفـی را اندوختـه اسـت و بـا رسـانه هـای مختلـف جهانـی مصاحبـه هایی داشـته اسـت. اقـای شـیرزاد در مصاحبـه با آمنـه امید، گزارشـگر هفتـه نامـه نیمـرخ تاکیـد دارد کـه زنـان در محیـط اجتمـاع بایـد یکسـری چارچـوب هـای ارزشـی را بـرای خـود تعریـف کنند و نگذارنـد کـه سـاختار مردمحور، بـه انها نگاه ابـزاری و کالاگونه داشـته باشند.
– شـما بـه عنـوان یک مـرد تحصیلکـرده کـه تجارب مدیریتـی نیـز داریـد، چـه تعریفـی از هویـت زنانـه داریـد؟ و فکر مـی کنید کـه دیدگاه مـردان تحصیل کـرده کشـور در ایـن مورد چیسـت؟
– متأسـفانه نـگاه هـای مردانـه بـه هویـت زنانـه، ادامـه ی همـان سـنت هـای گذشـته اسـت. جامعـه، هنـوز هـم بـه زن بـه عنـوان جنـس دوم مـی نگـرد، موضـوع دیگـر باورهـای وارونـه از دیـن اسـت. هرکـس آمـده طبـق برداشـت و میـل خـودش تعریفـی از دیـن ارایـه کـرده کـه ایـن موضـوع در خیلـی از مـوارد زندگـی زنـان را بـه جهنـم تبدیـل کـرده اسـت. همچنیـن، عـدم آگاهـی زنـان و مـردان نسـبت بـه حقـوق همدیگـر اسـت. مردانـی وجود دارنـد کـه منکـر حقـوق انسـانی و اسـلامی زنـان مـی شـوند. در مـواردی هـم، عـدم آگاهـی زنـان نسـبت بـه حقـوق خودشـان، باعـث بسـیاری از معضـلات در جامعه شـده اسـت. در نتیجه زنان افغانسـتان، انسـانهایی هسـتند کـه بـا جسارتشـان، ازمیـان دود و آتـش بیـرون آمـده انـد و بـه جامعـه امیـد مـی بخشـند.
– در نـگاه مـردان جامعـه مـا، در مـورد زنـان چـه تغییراتـی از گذشـته تـا بـه امـروز آمـده اسـت؟
– تغییـر بـه وجـود آمده اما چشـمگیر نبوده اسـت. یـک اصطلاح عـام وجـود دارد در افغانسـتان کـه گفتـه مـی شـود: اکثـر مـردان دموکراسـی را بـرای زنـان و دختـران همسـایه مـی خواهنـد نـه بـرای زن، دختـر یـا خواهـر خودشـان کـه ایـن، نیازمنـد تغییـر اسـت. بحـث ارزش مـداری را گفتـم کـه اگـر مـن امـروز، نـوع نگاهـم بـه زنان تغییرکرده اسـت اما در گذشـته اینگونـه نبود، این تغییـر بـر مبنـای یـک ارزش بـوده اسـت. برای مـن هیچـگاه قابل قبـول نیسـت کـه در محیـط دانشـگاه، رسـانه یا هرجـای دیگری، مقدماتـی رسـانه تـا سـطح مدیریتـی و کارهـای کلان را پیـش مـی بردنـد. بـا صراحـت بگویـم که همیـن زنـان، هـزاران چالش ومشـکل سـرراه شـان وجـود داشـته انـد، ولـی بـا ابتـکار و انگیزه ای کـه درآنهـا وجود داشـته، بهترین گزارش هـای خبری را تهیه یاد کنم، ۲۰۱۴ و ۲۰۰۹مـی کردند.بـه عنوان نمونـه، از انتخابـات زنانـی بودنـد کـه برنامه هـا را گردانندگـی می کردنـد و گزارش هـای بسـیار جالـب را تهیـه مـی کردنـد. در محیـط اکادمیـک، دخترانـی را بـا جسـارت و متعهـد مـی بینم بـرای پیشـرفت جامعه ی خـود تـلاش مـی کننـد و بـا انگیـزه درس مـی خواننـد. منظور اینسـت کـه اگـر فضـای تحصیلـی و شـغلی سـالم ایجـاد شـود، دختـران بسـیار زیـادی هسـتند کـه مـی تواننـد در جامعـه نقـش هـای مؤثر را داشـته باشـند.
– بـا وجـود مصـرف پولهـای زیـادی نهادهـای ملی و بیـن المللی و ادعـای کار در حـوزه ی زندگی زنان، چـرا تغییر جـدی در ایـن وضعیـت، به وجـود نیامده اسـت و زنـان بـا معضـل خشـونت گرفتـار هسـتند، مشـکل درکجاست؟
– موافقـم کـه درایـن عرصـه کار زیـادی صـورت نگرفـت. دلیل اول اینسـت کـه کار بسـیاری از نهادهـا، متأسـفانه پـروژه ای بود. هـر کـس، یـک مقـدار پـول مـی گرفـت و بعـد از مصـرف پـول صـدای حقوق زنـان، آزادی زنان، حق کار و حق دسترسـی زنان بـه عدالـت خامـوش شـده انـد. دلیـل دوم، دولـت هـم بـه عنـوان تنفیـذ کننـده قانـون، به عنـوان نهـاد مسـئول در برابـر شـهروندان، برخـورد نادرسـت بـا دخترخانمـی صـورت بگیـرد. نـگاه ارزش مدارانـه نسـبت بـه حقـوق زن و مـرد، مـی توانـد جایـگاه زن را تثبیـت کنـد و وضعیـت را تغییـر بدهـد. اگر وضع بـه گونه ای که لازم اسـت تغییـر نکند، جامعـه به طرف ابتذال مـی رود. در نتیجه کار مثبتـی انجـام نمـی شـود و حتـا تأثیـرات منفـی هم مـی تواند داشـته باشـد. مـی خواهـم بگویـم که دیـدگاه هـا تغییرکـرده حتا در میـان افـراد بی سـواد هم، این تغییرات محسـوس اسـت که در ایـن حـوزه نقش رسـانه ها مؤثر بوده اسـت، در کنار اینکه رسـانه هـا نقـش هـای منفـی خـود را هم داشـته اسـت ولی اگـر در یک ۱۵ولایـت، دیـدگاه یـک پدر در مورد پسـر و دخترش نسـبت به سـال پیـش فـرق کرده اسـت و دید مثبـت دارد، نقـش و کارکرد رسـانه هـا بوده اسـت.

– چـه کسـانی مـی تواننـد فضاسـازی کنند و پیشـگام ْشـوند بـرای تغییـر مثبـت در زندگـی زنان باتوجه بـه ناکارایـی حکومـت موجود؟ – شـماها کسـانی هسـتید کـه پیشـگام ایـن وضعیـت هسـتید. شـما مـی دانیـد کـه شـاید ده سـال پیـش، هیـچ وقـت فکـر نمـی کردیـد کـه بیاییـد و بخشـی از واقعیـت هـای جامعـه را بـه عنوان کار خبرنـگاری، بازتـاب دهیـد. ولـی امـروز فعالانـه و جسـورانه ایـن کار را انجـام مـی دهیـد. نکتـه ی دیگـر؛ نبایـد تکیـه کرد به حکومـت؛ زیـرا حکومـت، به خصـوص درحوزه ی زنـان یا نمی توانـد، یـا نمـی خواهـد کاری انجـام دهـد. نمونـه اش، قانونـی به نـام منع خشـونت علیه زنان، مدت پنج سـال شـده کـه در پارلمان افغانسـتان خـاک مـی خـورد و هیـچ کس جسـارت ایـن را ندارد کـه این موضـوع را دنبال کند. سـاختار در درون جامعه متأسـفانه بسـیار شـکننده و ازجهـت دیگـر مـرد سـالارانه اسـت. ولـی ایـن بـه ایـن معنـا نیسـت کـه مـا نـگاه مثبـت نداشـته باشـیم. مـن وقتی مـی بینـم درعرصـه هـای مختلـف زنـان نقـش آفرینـی مـی کنند و هدفمندانـه مبـارزه مـی کنند، بسـیار امیدوار می شـوم بـه آینده ی زنـان و نقـش مؤثرشـان درجامعـه. دیدگاهـم اینسـت کـه باید زنـان ارزش مدارانـه حرکـت کننـد. وقتـی از ارزش حـرف مـی زنیـم، منظـور اینسـت کـه زنـان نگذارند که نـگاه دیگران نسـبت بـه آنـان کالاگونـه و ابـزاری باشـد. ثابـت کنند که براسـاس یک ارزش کار مـی کننـد و در بـدل هیـچ چیـزی نمـی فروشـند.
– تجربـه شـما به عنوان یک ژورنالیسـت کـه همکاران زن داشـته ایـد و همچنـان بـه عنـوان یـک اسـتاد دانشـگاه ایـن وضعیـت را چطـور بررسـی مـی کنید؟
– مـن هفـت سـال در رسـانه ای کار کـردم کـه زنـان از کارهـای کم کاری زیاد داشـته اسـت. چند نمونه رسـانه ای، خشـونتی که علیـه شـکیلا شـد. خشـونتی دیگر علیـه نجیبـه در پـروان صورت گرفـت و خشـونت و زجرکـش کـردن فرخنده، دوسـیه این زنان در محکمـه بـه کجـا رسـید؟ پیگیـری نشـدن ایـن قضایـا باعـث مـی شـود کـه افـراد با جسـارت بیشـتر علیـه زنـان خشـونت کنند و ایـن یعنـی گسـترش یافتـن دامنـه ی خشـونت هـا و دلیـل سـوم برمـی گـردد بـه نهادی بـه نام وزارت زنـان که این نهـاد، کمترین کاری در مـورد زنـان انجـام نـداده اسـت. حرفشـان این اسـت که مـا بودجـه نداریم و فقط پالیسـی سـاز هسـتیم. سـوال من اینسـت کـه وقتـی وزارت زنـان، کار نمـی توانـد انجـام دهـد، پـس چـرا فعالیـت مـی کنـد؟ وقتـی کـه تأثیرگـذار نباشـد. دلیـل چهـارم – برمـی گـردد بـه درون اجتمـاع زنـان. وقتـی بـه عنوان یـک ناظر، وضعیـت را در درون جامعـه مطالعـه کنیـم، مـی بینیـم کـه فضای رقابتـی ناسـالم بیـن زنـان وجـود دارد. در بسـیاری وقت ها تیشـه زدن یک زن به ریشـه ی کار و فعالیت زن دیگری را شـاهدیم و ایـن مـی توانـد، باعث خشـونت زن علیـه زن دیگر شـود. دیدگاه مـن اینسـت کـه زنان بـا توجـه به اینکـه بیشـتر از نصـف جمعیت کشـور را تشـکیل مـی دهـد، وقتـی در یـک مسـیر حرکـت کنند تحـول چشـمگیری را در زندگـی زنـان بـه وجـود مـی آورد. امـا متأسـفانه چنیـن همبسـتگی ای بیـن زنان وجود نداشـته اسـت. در حـال حاضـر در وضعیتـی زندگـی مـی کنیـم کـه در این کشـور، مـردان هـم زیـاد بـه فرصت های شـغلی دسترسـی ندارنـد اما اگر انگیـزه ای بـرای فعالیـت و تأثیرگـذاری باشـد چالـش هـا را مـی تـوان تبدیـل بـه فرصت کـرد و ازهـر گسسـتی موفقیت سـاخت.