اشـاره: محمـد امیـن رشـادت، لیسـانس رشـته ی مطالعـات اجتماعـی اسـت و ماسـتری خـود را در رشـته جامعـه شناسـی فرهنـگ، گرفتـه اسـت و اکنـون دانشـجوی مقطع دکترا در رشـته ی جامعـه شناسـی تغییـرات اجتماعی اسـت. وی به عنـوان معاون علمی تدریسـی دانشـگاه غرجسـتان و در تعدادی از دانشـگاه های خصوصـی تدریـس مـی کند.
مـردان تحصیـل کـرده ی جامعـه ی مـا کـه شـما هـم متعلـق بـه این طیـف هسـتید چقـدر در درکی مشـکلات زنـان در ایـن یک ونیـم دهه اخیـر موفق بـوده انـد؟
مشـکلات فـراوان وجـود دارد کـه زنـان جامعـه مـا بـا آن مواجـه هسـتند. بنابرایـن، نقـش زنـان و جایـگاه زنـان در جامعـه افغانسـتان بسـیار مهـم اسـت. من بـه عنـوان یک تحصیل کـرده معتقدم کـه زنان افغانسـتان با چند مشـکل جدی روبرو هسـتند. یکی از مشـکلات، سـنتی بـودن جامعه اسـت که تا هفتـاد درصد مردم ما در روسـتاها زندگـی می کننـد و بـه همیـن میـزان بی سـواد هسـتند. در اینجـا، جایـگاه زنـان کامـلا تعریـف شـده اسـت. زنانـی کـه بیشـتر در حـوزه ی خصوصـی جـای دارنـد و نـه حـوزه ی عمومـی. سـنت و فرهنـگ دوسـت نـدارد کـه زن در فضـای عمومی حضور داشـته باشـد. مشـکل دیگری کـه بازهم زنان افغانسـتان وارد بحـث نابرابـری جنسـیتی و بـه یـک نحـوی تبعیض جنسـیتی اسـت. خانواده نخسـتین جاییسـت که در آنجـا، تبعیـض جنسـیتی سـنگ بنایـش گذاشـته می شـود. یعنـی خانـواده هـا تـلاش مـی کننـد که یـک تفـاوت و یک تمایـز آشـکار بیـن دختـر و پسـر، قایل شـوند. ایـن تبعیض بعدهـا وارد جامعـه مـی شـود و مـی بینیـم تبعیضـی که در خانـواده بـوده، در جامعـه هم اسـت که علیه زنـان و دختران گذاشـته می شـود. تبعیـض و نابرابری جنسـیتی بـه صورت آشـکار وجود دارد.
بـه نظر شـما مبارزاتی کـه علیـه تبعیـض و نابرابری های جنسـیتی صـورت گرفته، چقـدر تأثیرگذار بوده اسـت؟
مبـارزه در طـول صـد سـال اخیـر در افغانسـتان، چـه در دوران امـان الله، چـه در دوران هـای دیگـر و دوره ی جدیـد کـه بـه صـورت متفرقـه و بسـیار پراکنـده بـوده و ایـن مبـارزات سیسـتماتیک، نظـام منـد و روشـمند نبوده و بسـیار نـاکام و درعیـن حـال تعـداد زیـادی از خانـم هایـی کـه در روسـتاها زندگـی مـی کننـد، براسـاس سرشـماری ونظرسـنجی هـا، ایـن وضعیـت را قبول کـرده و پذیرفتـه اند. ایـن وضعیـت بـه صـورت یـک امـر اجتماعـی که بـه همین قسـم یـک چیـز درسـت اسـت و بـه همیـن صـورت، تعـداد مبـارزان انسـجام منـد نبـوده و درعیـن حـال تعـداد زیادی ازمردمـان، ایـن را پذیرفتنـد.
هفتـه نامـه نیمـرخ در صـدد این هسـت کـه بتواند تعریفـی متفـاوت از هویت زنـان ارایه بدهـد. به نظر شـما، به عنـوان یک اسـتاد دانشـگاه که با شـماری از طیـف هـای مختلـف سـروکار دارید، زمینـه های مختلفـی را تجربـه کـرده اید، چـه زمینه هـای لازم هسـت تـا بتـوان ازهویـت زنانـه تعریـف مناسـبی داشـت؟
رسـانه های صوتی و کتبی و تصویری خوشبختانه در افغانسـتان، بـه لحـاظ کمـی بسـیار زیاد شـده و همچنان رشـد کـرده اسـت. منتها این رسـانه هـا فاقد هـدف و محتوا اسـت. یعنـی نمی دانند کـه از رسـانه چگونه اسـتفاده کنند و ایـن رسـانه چگونـه بایـد تغذیـه شـود و چگونـه بایـد بـه نفـع زنـان سـود ببرنـد. رسـانه ای که شـما منتشـرمی کنید کـه بـا هـدف تعریـف هویـت زنانـه، کار مـی کنیـد؛ یـک گام بسـیار مثبـت از نظـر مـن. مشـروط بـه ایـن کـه وقـت بگذاریـد بـرای نشـریه تـان و کارهـای تخصصـی و کارهـای روشـمند انجـام دهیـد. نـه اینکـه مـردم فقـط لایـک کنند. ایـن کافی نیسـت، شـما باید عمیقـا وارد مشـکلاتی که زنان بطـور مسـتقیم بـا آن مواجـه هسـتند و از آن رنج مـی برند، بپردازیـد. بایـد ببینیـد همیـن بحـث عـدم دسترسـی زنـان بـه عدالـت، بحـث بی سـوادی زنان، بحـث سـمبولیک بودن زنـان درحـوزه های قـدرت و سیاسـت و نگاه هـای عجیب و غریـب که نسـبت بـه زنان وجود دارد. بسـیاری از مشـکلات زنـان وجـود دارد کـه اینهـا عمیقـا زنـان را رنج مـی دهند و کامـلا واضـح اسـت. شـما اگـر خواسـته باشـید که یـک کار مثبـت انجـام دهیـد، بایـد عمیقـا از درد و رنجـی کـه زنـان بـا آن، زندگـی مـی کننـد و هر روز ایـن درد و رنـج را حس مـی کننـد؛ بپردازیـد. بسـیاری از کارهایی کـه در طول یک و نیـم دهـه ی اخیـر در افغانسـتان در خصـوص زنـان انجام شـده، بیشـتر بـر انجیوگرایـی و پـروژه گرایـی بوده اسـت و ایـن پـروژه گرایـی نـه تنهـا بـه زنـان سـودی نرسـانده بلکه بـرای زنـان آگاهـی بوجـود نیـاورده و مانـع از یـک جنبـش زنانه شـده اسـت. چـون پـروژه هـا تـا زمانـی که هسـت مـردم کار مـی کنند، وقتـی پـروژه هـا ختم می شـود، کار نمـی کننـد و این، یک آسـیب بـزرگ برای زنـان تلقی می شـود. بنابراین شـما باید از نـوع پـروژه گرایی نباشـید، انجوایـزم و انجوگرایی را دنبال نکنیـد و دنبـال یـک فعالیـت کامـلا معطـوف به یـک هدف در رابطـه به زنان باشـید.

بـه نظـر شـما در خصـوص مسـایل زنـان، چـه موضوعاتـی بـوده امـا تاکنـون در ان زمینه هـا کاری نشـده اسـت؟
بینید تنهـا چیزی کـه درمورد زنـان که هم ازچشـم حامیان بیـن المللـی دور بوده وهم ازچشـم تصمیم گیـران سیاسـی، اینسـت کـه اولین اقـدام در مـورد خانم ها بـا سـواد کـردن آنهـا اسـت تـا زمانیکـه آمـوزش و سـطح سواد خانـم هـا بـالا نرفتـه، مـا هیـچ کاری نمـی توانیـم انجـام دهیـم. بنابرایـن بایـد تـلاش شـود تـا سـطح سـواد خانـم هـا بـالا بـرود. چـه بـا کتـاب خواندن یـا بـا برنامـه ی دیگـر. شـما بایـد بیشـتر توجه کنیـد که چرا بحـث سـواد خانم هـا درحاشـیه قرارگرفته اسـت و پولها برای ورکشـاب هـا وچیزهـای عجیـب و غریـب دیگـر، هزینـه مـی شود در حال حاضر ۱۲ در صد از خانم ها باسـواد هسـتند. یعنـی اگـر قـرار باشـد ۱۲ در صد به همین صورت بماند ما نمـی توانیـم هیـچ تغییـری درمـورد زنـان بوجـود بیاوریـم. بنابرایـن، بـه نظرمـن اولیـن اقـدام و مهمتریـن گام، جلـب کـردن توجـه رسـانه هـا و توجه خودتـان در بحث سـواد زنان کـه نقطـه ی اصلـی و مهم اسـت.
بـه نظـر شـما، جامعـه مردسـالاری چه فرصـت هایی را بـرای زنـان بوجـود آورد و بـزرگ تریـن چالـش در ایـن زمینه چه بـود؟
البته کـه زنـان قدرتمند هم هسـت. مـن بـه این باورهسـتم کـه بعـد از۲۰۰۱ فرصت های خوبی بـرای زنـان پیش آمـد. مثلا شـما فکر کنیـد و مقایسـه کنید افغانستان را با کشورهای دیگر حتی کشور های غربی فعلا درخانم ها در سیاست و اجتماع حضور بیشتر دارند که در دیگر کشور ها اینگونه نیست. نه در کشور های خاور میانه، آسیایی میانه و حتی کشور های اروپایی مصلا ۲۷ در صد از خانم در پارلمان هستند ۶۷ در صد در مجلس سنا ۱۶ درصد در شوراهای ولایتی. در وزارت خانـه ها وزیر هسـتند. خانـم هایـی کـه سـفیر، وزیـر و معیـن هسـتند. ایـن رقم در کشـورهای خاورمیانـه و آسـیای میانـه وجـود نـدارد.
ما سـی و نهمیـن کشـوری هسـتیم که زنان در سـاختارهای سیاسـی مـان وجـود دارنـد، ولـی چـرا تأثیرگـذار نبـوده اسـت؟
شـما ایـن را بررسـی کنیـد. چـرا بـا ایـن همـه مشـارکت و حضـور زنـان در سیاسـت و اجتمـاع و در قـدرت، بـاز هم زنـان هردم شـهید هسـتند و همچنان به عنوان شـهروند درجـه دوم و به عنـوان کسـانی که حـق و حقوق شـان معلوم نیسـت، دلیلش چیست؟
شـما دلیـل را در چـه مـی بینیـد؟
وقتـی کـه زنـان بالا رفتنـد بایـد حـرف های شـخصیت هـا و سـازمان هایشـان را بگوینـد و نـه حـرف جنسـیت و زنانـه را. حتـا ایـن هـا نمـیتواننـد، آنجـا مسـتقل حرف بزننـد. این ها به یـک نحوی فاقد پایـگاه اجتماعـی، فاقـد یک سـرمایه اجتماعی هسـتند. چون زنـان زمینـه ی ارتباطـات شـان کـم اسـت. پایـگاه اجتماعی شـان ضعیـف اسـت. وقتـی کـه آنجـا مـی رونـد، حرفشـان شـنیده نمـی شـود. پس بـی سـوادی، وابسـتگی اقتصـادی و فسـادی کـه در اسـتخدام و معرفـی زنـان در قـدرت وجـود دارد، باعـث شـده کـه زنـان بـه صـورت سـمبولیک و نمادین درجایـگاه هـای قـدرت تکیـه بزنند و هیـچ مؤثریتی نداشـته باشـند و اگر این ها پول داشـته باشـند و خودشـان به صورت مسـتقل، نامزد پسـت های سیاسـی شـوند و اگر سـواد کافی داشـته باشـند و از سـرمایه ی کافی برخوردارباشـند، وقتی به قـدرت رسـیدند حـرف مهمشـان، جنسـیت و هویت اسـت نه قومیـت و حـزب. شـخصیت آنهـا بایـد از خـود و منافـع زنان دفـاع کننـد. ولـی این هـا که درقدرت رسـیدند، تحـت فرمان هسـتند و از کسـانی تبعیـت مـی کنند که در رسـاندن آنها به قـدرت نقش داشـتند. بنابرایـن نمی تواننـد از زن بودن، نقش زنـان و منافـع زنـان نمایندگـی کنند.
بـا توجه بـه همـه ی مشـکلات و عوامل متعـددی که سـد راه زنان مانـع ایجاد مـی کنند، ، مـردان تحصیل کـرده چـه کارهایـی در زمینـه رفـع ایـن مشـکلات کـرده انـد و بـه خصـوص خود شـما چـه انجـام داده ایـد؟
اینکـه قشـرتحصیل کرده چـه کـرده اند؛ باید بررسـی و تحقیق شود. دردر افغانسـتان هـر چنـد، قشـر روشـنفکر خواهـان برابـری حقـوق زنان هسـتند، امـا اکثریـت اعتقاد به ایـن برابـری ندارنـد و خـودم تعـداد پراکنـده ای از مقالات در نشـریه هـا و بحـث هـا در میزگردهـای تلویزیـون هـا داشـته ام. رسـاله ی دکتـرای مـن هـم در رابطـه بـا مسـئله ی زنـان در افغانسـتان بـه خصـوص مشـارکت سیاسـی و سـهم بندی است.
جنـاب رشـادت؛ در آخـر مصاحبه، ایا حرف و سـخنی مانـده کـه در سـوالها و صحبـت هـای شـما نبـوده و نیاز هسـت کـه مطرح کنیـد؟
تغییـرات درحـوزه ی زنان نیازمنـد کارهـای اساسـی و بنیادین اسـت. کارهـای پروژه یی و انجیویـی نمـی توانـد مؤثریـت داشـته باشـد. زنان بـا موانع اقتصـادی، سیاسـی، اجتماعـی و فرهنگـی مواجـه هسـتند و تغییـرات در ایـن حـوزه ها، کار اساسـی می خواهـد که دولت بایـد موظف باشـد، براسـاس پـلان ملی و کاری کـه برای زنان تنظیـم کـرده اسـت. تعهـدات بیـن المللـی که دولـت درقبال زنـان تعهد داده اسـت و در زمینه های اهداف انکشـافی هزاره ی سـوم کـه بـر بنیاد آن، باید فقر را ریشـه کـن نماید و بحث برابـری جنسـیتی را ایجاد کنـد و به تعهداتـش در قبال زنان، نسـبت بـه جامعـه ی بیـن الملـل بایـد وفـادار باشـد و توجـه ویژه در قسـمت آموزش زنان داشـته باشـد تا شـاهد تغییرات در وضـع زنان باشـیم.