فوزیـه کوفـی، نماینده مـردم بدخشـان در شـورای ملـی اسـت و صاحـب کتابـی خطـاب بـه دخترش بـه عنـوان منـادی از زنان آینده اسـت. آمنه امیـد، خبرنگار نیمـرخ در گفتگـو با وی، نظـرات و اقداماتش را در مورد قانـون منـع خشـونت علیه زنـان و دیگر فعالیتها بـرای زنان را جویا شـده اسـت.
بانـو کوفـی در نخسـت مـی شـود، تجـارب زندگـی تحصیلـی و شـغلی تـان را بـا ما شریک نمایید؟
زندگی تحصیلـی و شـغلی مـن باهـم گـره خـورده اسـت. زمانـی کـه محصـل سـال اول دانشـگاه طـب بـودم، شـاگردان زیـادی داشـتم و بـه دختران و پسران، انگلیسـی تدریـس مـی کـردم. از معاشـی کـه بدسـت مـی آوردم هزینـه هـای تحصیلـم را تامیـن مـی کـردم. بعدهـا زمانـی کـه طالبـان آمدنـد، زمینـهی تحصیـل را بـرای دختران ممنـوع کردند، بـاز هـم بـه تدریس انگلیسـی بـرای دختران ادامـه دادم و صنفـی را در خانـه خـودم بـرای دختران درنظـر گرفته بودم و همزمـان بـا آن، بعدهـا کار را با سـازمان ملل متحد شروع کـردم. در دفتر یونیسـف، مسـؤول بخش حمایت از حقوق اطفـال و زنـان در ولایت بدخشـان بـودم. در شرایط خیلی دشـوار آن زمان، من تنها زنی بودم که فعالیت داشتم. وضعیت خیلی سخت بود زمانی که جنگ شروع شد.
درجنگـی آمریکا و طالبـان، تما دفاترملل متحد بسـته شـد. کارمندان خارجی آن از افغانسـتان خارج شـدند. من همان زمـان کارمنـد داخیلـی سـازمان ملـل متحـد بـودم. بـرای بازگردانـدن اطفـال بـه مکتـب کار مـی کـردم. برنامهی عمومـی بازگشـت به مکتـب را آغاز کردیـم. ما در سراسر کشـور، خیمـه و قرطاسـیه بـرای مکاتـب مـی رسـاندیم.
مهمترین دسـتاورد شما از ایـن فعالیت هـا چـه بوده و بزرگتریـن چالش هایـی را کـه بـه عنـوان یـک خانـم در آن زمـان متقبـل می شـدید؟
مهمترین دسـتاورد همیـن بـود کـه ما توانسـتیم ایـن کمپایـن را آغاز نماییم و حداقل در بدخشـان، بـه شـکل بسـیار موفـق انجـام دادیـم و مـن تنهـا بـودم. هیـچ مـردی در دفتر مـا نبـود. مـن تنهـا زنـی بـودم کـه بـه عنـوان کارمنـد داخیلـی ملـل متحـد کار مـی کـردم و آن هـم کار موفقیـت آمیـز در آن شرایط. مشـکلات زیـادی طبعـا وجـود داشـت. مـن زمانـی کـه در جلسـات مـی رفتـم، حتـا در جلسـاتی بـا مقامـات هـم چـادری مـی پوشـیدم. مشـکل جنسـیتی، بزرگترین مشـکل از همان زمـان تـا بـه امـروز اسـت. مبـارزه بـا ایـن مشـکل و تبعیـض جنسـیتی بـرای هـر انسـانی، یـک اصـل اسـت. قبـل از وارد شـدن در سیاسـت، همیشـه تلاش مـن، فعالیـت در راسـتای بازگشتن دختر و پسر به مکتـب بود. بعـد ها هم موضـوع برگشـت اطفـال سرباز بـه مکتـب را آغازکردیم. ما برنامـه ای داشـتیم کـه تقریبـا هجـده هـزار طفـل را کـه در صـف نظامـی مـی جنگیدنـد، بـه زندگـی عـادی، تعلیمی و آموزشـی برگرداندیـم تـا بتواننـد بـه خودکفایی برسند.
شما پیـش نویـس قانـون منـع خشـونت علیـه زنـان را تهیـه کردیـد، چـه هدفـی داشـتید از ایـن قانـون و از آغاز کار تا حال چقدر توانسـتید به اهدافتان برسـید؟
بعـد از سـال ۲۰۰۵ وقتـی وارد سیاسـت شـدم، مـن اولیـن زنـی بـودم کـه بـه عنـوان معاون شـورا انتخـاب شـدم و این در تاریـخ افغانسـتان، پیشـینه نداشـت. بـه عقیـدهی من، یـک بخـش ازاهـداف ما اینسـت که ما در سیاسـت، در یک موقـف انتخـاب شـویم، اما این انتخاب شـدن تمام اهداف مـا نیسـت. بخـش عمدهای هـدف برمی گـردد بـه اینکه ما بـه چـه منظور، بـه این موقف رسـیدیم و از ایـن موقف برای تحقـق اهـداف خـود، کاری انجـام بدهیم. بـه همین خاطر برنامـه هایی روی دسـت گرفتم. یکی از ایـن برنامه ها، کار بـرای تحقـق عدالـت جنسـیتی در افغانسـتان بوده اسـت.
مـن در دوران قبل از سیاسـت هـم، وضعیـت زنـان را در ولایات مختلف می دیـدم و زمانی کـه وارد پارلمان افغانسـتان شـدم ، کار بـا زنـان بـود. قانـون منـع خشـونت علیه زنان بخشـی از کارهایـی بود که مـا انجـام دادیـم. بـه همیـن ترتیب قانـون منـع آزار و اذیت علیـه زنان و اطفال را سـال گذشـته تصویـب کردیم که این قانـون یکـی از مهمترین قوانیـن در قسـمت زنـان و اطفال اسـت. مخصوصـا برای اطفـال روی سرک، زنـان در خیابان و زنـان در محیـط هـای کاری و تحصیلی.
در مـورد قانـون منـع خشـونت علیـه زنـان بیشتر بگوییـد، چـرا – ایـن قانـون در پارلمان تصویـب نشـد، آیـا بـه دلیـل ذهنیـت مـرد سـالاری ویا اینکـه اکثریت از وکلای پارلمان خشـونت علیـه زنـان را مسـئلهی طبیعـی و حـق مـردان در جامعه مـی دانند؟
ایـن قانـون متأسـفانه از پارلمان افغانسـتان تصویـب نشـد و چنـد دلیـل دارد. البتـه درایـن قسـمت مـن بـا شما موافقـم کـه ذهنیـت مردسـالار جامعـهی مـا، همیـن گونـه اسـت. چـون ایـن قانـون اختصاصـی بـرای خانـم هـا اسـت، اکثریتی از مـردان مـی گوینـد کـه چـرا یـک قانـون اختصاصـی برای زنان وجود داشـته باشـد. بخـش عمده به همیـن برمـی گـردد و بخشـی دیگـر برمـی گـردد بـه بعضی از مـاده هـای ایـن قانون. مثلا مخالفتی که با سـن ازدواج بـود. چـون یـک تعـداد فکـر مـی کردنـد کـه دختر هـر قدر جـوان باشـد، حتـا در سـن نه سـالگی هم می توانـد ازدواج کنـد. زمانـی کـه مـا در مـورد تعـدد زوجـات و شرایط آن صحبـت مـی کردیـم و اینکـه تعـدد زوجـات بایـد مشروط شـود تـا از خشـونت هـای خانوادگـی و از مکدرشـدن خانـواده و تأثیـرات منفـی آن روی اطفـال جلوگیـری شـود. اینجـا بـود کـه دوسـتان مـا در پارلمان اعتراض مـی کردند و مـی گفتنـد: چـرا باید مجازات شـود، مردی کـه زن دوم و سـوم مـی گیـرد، حتـا اگـر زن اول خـود را نفقـه ندهـد و به او محبـت و توجه نداشـته باشـد. به همیـن دلایل، تصویب ایـن قانـون بـه مشـکل مواجـه شـد. ایـن قانـون هنـوز هـم در کمیسـیون مـا اسـت و مـا امیـد داریـم کـه روزی بتوانیم ایـن قانـون را تصویـب کنیـم. ولـی شما مـی دانیـد کـه براسـاس فرمـان تقنینـی رییـس جمهـور، این قانـون نافذ و در محاکـم محیـی االجراسـت.
شما از ولایت بدخشـان در پارلمان آمدیـد، وضعیـت زنـان در بدخشـان چگونـه اسـت و مخصوصـا از زمانـی کـه شما وارد پالمان شـدید، حضـور و فعالیـت زنـان بدخشـان در سیاسـت و اقتصـاد چقـدر تغییـر کـرده اسـت؟
بدخشـان مشـهوربه یـک ولایت فرهنگـی اسـت. خوشـبختانه چالشـهای اجتماعی کـه در دیگـر ولایات دیـده مـی شـود، در بدخشـان کمتر اسـت. هـر چنـد ایـن بدیـن معنـا نیسـت کـه خشـونتی صـورت نمیگیـرد، زنان از کار و تحصیـل محـروم نیسـتند، امـا در مقایسـه با ولایت هـای دیگـر، پیشرفت فرهنگـی درحدی بوده که مانع رشـد زنـان در بدخشـان نشـده اسـت. زنـان آزادی هـای ابتدایی را حتـا در دوران طالبـان داشـتند. در زمـان طالبـان دروازه هـای مکتـب بـه روی دختران بـاز بـود و مـن خوشـبختانه کسـی بـودم کـه روی برنامـه ی رفتن دختران و پسران به مکتـب کار مـی کـردم، بـدون معـاش، معلمینـی کـه شـش مـاه تـا یکسـال معـاش نداشـتند، دروازه هـای مکاتـب را بسـته نمی کردنـد و اطفـال هـم به مکتـب مـی رفتند. یک کار مهمـی کـه صـورت گرفتـه، کار فرهنگـی اسـت. مثلا کسـی کـه راضـی نبـود، دختران شـان مکتـب بخواننـد، امـروز در تلاش بـرای تعلیـم و تحصیـل دخترش اسـت و از مـن تقاضـای کمـک مـی کنـد. همیـن تغییـر ذهنیـت هـا و پیشرفت فکـری، برمـی گـردد بـه کاری کـه فکـر مـی کنـم مـا انجـام دادیم. اکثر خانواده هـا به من مـی گویند: اگـر دختر مـن درس بخوانـد و در آینده مثل خودت شـود، مـا آرزو داریـم کـه بـه مکتـب بـرود و حمایت مـی کنیـم از دختران مـان. بنابراین ما الگوهای خوبـی در جامعه تولید کردیـم. بخاطرهمیـن فکر مـی کنم یـک کارفرهنگی طویل المدت شـده اسـت. علاوه بر آن، مـن در مناطـق مختلف، مکاتب درسـت کـردم، تعمیـری بـرای مکاتـب سـاختم، داراملعلمیـن هـا ایجـاد کـردم و مهمتر از همـه مکان بـرای امتحـان کانکـور کـه گام اولیـه در رفتن بـه دانشـگاه ها و دسـت یافتن به تحصیلات عالی اسـت، آن را سـهولت بخشـیدم. قبلا یـک امتحـان کانکـور در مرکـز فیـض آبـاد گرفتـه مـی شـد کـه دسترسی بـه آن بسـیار مشـکل بـود، امـا حـاال در تمام مناطقـی کـه دانـش آمـوزان بـه خصوص دانـش آمـوزان دختر نمی تواننـد در کانکور شرکت کنند، مـا بـرای آن ها محلات امتحـان کانکور را ایجـاد کردیم. به همیـن شـکل، زمینهی تجـارت زنان تجارت پیشـه را فراهم کـردم. تـا ایـن هـا بتواننـد بـا کشـورهای بیرونـی تجـارت داشـته باشـند. البتـه معنایـش ایـن نیسـت کـه وضعیـت اقتصـادی زنـان در بدخشـان کاملا بهبـود یافتـه باشـد. هنـوز هـم مشـکالت زیـادی موجـود اسـت.
بانوکوفـی؛ شما در کتـاب خـود نوشـتید کـه دوسـت نداریـد دیگـران بگوینـد کـه خانـم کوفـی زن خوبـی اسـت. بلکـه مـی خواهیـد طـوری عمـل کنیـد کـه همه بگوینـد، خانـم کوفـی یـک سیاسـتمدار خـوب اسـت. ایـن وضعیـت را بـرای دیگـر زنـان هـم مـی خواهیـد؟ مثلا زنـی قبـل از زن بـودن، معلمـی خوبـی باشـد یـا در حـوزه ی تخصصـش داکتر خوبـی باشـد؟
مـن در کتابـی کـه نـام آن، «نامـهای بـه دخترانم» اسـت گفتم که مـن دوسـت دارم همـه مـرا بـه عنـوان یـک زن سیاسـتمدار ببیننـد، پیـش از آن کـه تنها یـک زن ببینند و انسـان بودن مـا، قبـل از زن بـودن مـا مطـرح باشـد. بـه خاطـر اینکـه وقتـی مـا در مـورد مشـارکت زنـان صحبـت مـی کنیـم، بـاز حـرف ایـن اسـت کـه یـک زن را هـم بایـد بـه عنـوان یـک سـمبل شـامل بسـازید. وقتی از کابینه صحبـت می کنیم، گفتـه مـی شـود کـه یـک زن هـم در کابینـه باشـد. زمانـی کـه از پارلمان صحبت می شـود، مـی گویند یـک تعداد از زنـان بایـد در پارلمان باشـند. من فکر می کنم کـه ما زنان بایـد بـه عنـوان انسـان ایـن جامعـه، در جامعه حضـور پیدا کنیـم نـه براسـاس جنسـیت، قومیـت یـا مذهبـی کـه به آن بـاور داریـم. روزهـای اولی که مـا در مجلس نمایندهگان آمدیـم برای مان بسـیار سـخت بـود کـه کارهـای خیلـی ابتدایـی را انجـام بدهیـم. مثلا وقتی کـه ما در پشـت تریبون بسـیار خـوب صحبـت مـی کردیـم، بـاز هـم در جمـع بنـدی هیـچ وقـت، حـرف زنـان شـامل نمیشـد یا گفتـه نمیشـد کـه بـه تأییـد گفتـهی فلان نمایندهای زن، معمولن بـه تأییـد گفتـهی نمایندهگان مـرد گفتـه مـی شـد. امـا حالا ایـن طلسـم شکسـته اسـت. حالا مـا در جمـع بندی صحبـت هـای مجلـس تأثیـر داریـم. در سـاختن قوانیـن تأثیـر گذاریم. گرچـه جامعه هنوزهم مرد سـاالار اسـت و حـرف اول را در جامعه افغانسـتان، مـرد می زند. از مبـارزات موجـود زنـان جامعـه امـروز امیـدوارم کـه روزی به ایـن نقطـه برسـیم که بـه صفت انسـان این جامعـه، احترام شـویم و نـه بـه صفـت جنسـی کـه مربـوط آن هسـتیم.
از پلان هـا و برنامـه هـای تـان در آینـده بگوییـد؟
فعلا بـه عنـوان نمایندهی مردم در پارلمان، کارهایـی را کـه انجـام می دهـم، از ایـن آدرس اسـت. در اینجـا برنامـه دارم کـه بـه زودی قانـون حمایت از اطفال را تصویـب کنیم. این قانون خیلـی مهـم اسـت. بـه خصـوص بـرای جمعیـت زیـادی که آنهـا زیر سـن هجده سـال هسـتند. خصوصا بـرای دختران و اطفـال دختر. این قانـون کمک می کند برای دسترسی بـه تعلیـم و تحصیـل و جلوگیـری از ازدواج هـای قبل از وقت. اطفـال بایـد ضمـن حمایت، از تبعیـض هـم محافظـت شـوند. اهمیـت ایـن قانـون درایـن اسـت کـه اطفـال را از انـواع سوءاسـتفاده و بهـره برداریهـا، محافظـت مـی کنـد. در درازمـدت البتـه هـر سیاسـتمداری کـه مـی آیـد، بـدون انگیـزه نمیتوانـد موفـق شـود. هـر چنـد جامعـهی امـروز افغانسـتان چنـان مشـکلات دارد کـه وقتـی صبـح ازخـواب برمـی خیزیـم هیـچ نـوع انگیـزه ای را برای پیشرفت و بهتر شـدن وضعیـت، نمی بینیـم. بـه خصـوص جنـگ کـه همه چیـز را ازمـا گرفتـه اسـت و حتـا انگیـزه را. اما بـا آن هم، به گفتـهی آقـای اسـتیف جابز کـه در کتاب مشـهور خود می نویسـد: «وقتـی صبـح شما از خـواب بیدارمـی شـوید اگـر بـدون انگیـزه، امیـد و هدفـی هسـتید، بهتر اسـت پـس بـه خـواب برویـد» بایـد انگیـزهی جدیـد و فکـر جدیـد داشـته باشـیم. هدفمندانـه حرکـت کنیـم. مـن هم امیـدوارم که تلاش مشترک ما و شما، چهـرهی جنگـی، خشـن و مـرد سـالار افغانسـتان را تبدیـل کنیـم و روزی شـود کـه یـک زن بـه رهبری افغانسـتان برسـد و مـا معیارهایـی را کـه حتما مربـوط یـک قوم مشـخصی باشـی مربـوط یک جنس مشـخصی باشـی تـا در رهبری کشـور انتخـاب شـوی را تغییـر بدهیـم تـا زمینـه ای فراهم شـود که انسـان این رسزمین که از جنس زن اسـت، روی کار بیاید. بـرای تحقـق ایـن عدالـت کارمـی کنیم.