نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زن‌ها برخواسته‌اند تا روشنایی ارمغان خیزیش شان باشد

  • نیمرخ
  • 14 حوت 1396
28832671_1958437544472553_799380383_n

ریحانه رها
شاه‌راه موفقیت پر است از زن‌هایی که شوهران خویش را به پیش می‌برند.” این سخن «توماس دوار» سخنی نیست که بتوان به ساده‌گی از آن عبور کرد. سخنی است که نیاز به تامل دارد و تعمق. در این خصوص باید خود را غرق کرد در تفکر به دریای بی پایان عمر زندگانی بشر. زندگانی که فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر گذاشته، می‌گذراند و خواهد گذاشت. در این خصوص باید نظری انداخت به زندگانی آن‌هایی (مردها) که شاه‌راه‌های موفقیت را به خوبی پشت سر گذاشته اند و از پایین‌ترین قله‌ی موفقیت خودشان را رسانده به آخرین نطقه و اوج، تا آن‌جایی که خودشان خواسته بودند. نادیده نمی‌توان گرفت که مردها قله‌های موفقیت بسیاری را پشت سر گذاشته اند. نام و نشان از خودشان به جا گذاشته اند و سرمشق و راهنمایی برای دیگران شدند. اگر به صورت کل در نظر بگیریم این شاه‌راه‌های موفقیت پر بوده از حضور مردان. مردانی‌‎که نمونه شدند و عامل تغییر چندین نسل. در این میان به صورت کل تنها نامی‌که هیچ وقت از آن سخنی به میان نیامده، نام محو شده‌ای زن‌های بوده که این زن‌ها از جان و نام و نان‌شان مایه گذاشته اند تا بتوانند مردانی‌را که شخصیت‌های اصلی همان شاه‌راه‌ای موفقیت بودند اند را به آخر برسانند.
اگر نظری بیاندازیم به زندگی بزرگ‌ترین مردان در تاریخ عمر زندگانی بشر به صورت روشن به اهمیت نقش زن‌ها پی می‌بریم. به طور نمونه؛ گورگی در تمام زندگانی‌اش که آن‌را در سه جلد کتاب نوشته است، در هیچ جایی از سطرهای زندگانی اش نیست که نامی از مادرکلانش نبرده باشد. گورکی به صورت آشکار بیان می‌کند که در تمام زندگی‌اش، آن‌چه را توانسته به آن دست یابد بدون حضور مادرکلانش ممکن نبوده. مهربانی‌ها، دوست داشتن‌ها و همنوایی با ضعیفان؛ تمام این چیز‌های که شخصیت گورکی در آن معنا پیدا می‌کند را مدیون زنی پیری است که در هنگام چیدن خوردنی‌های جنگلی به او یاد داده است. این زن برایش تعریف نموده و معنا بخشیده است که هیچ پرنده‌ی سزوار با سنگ زدن نیست و هیچ آدمی فقیری سزاوار تحقیر و توهین شدن.
همین‌طور وینستون چرچیل در خاطراتی دوران سیاست‌اش می‌نویسد که مادرش در طول‌ سال‌های جنگ از میان هزاران تیغ و سنگر و جنگ‌جوهای تشنه به خون گذشته و برای پسرش کتاب می‌برده. او را تشویق به خواندن و نوشتن کرده و همواره تکرار می‌نموده که در انتخاب دین و مذهب مختار باش و کتاب بخوان!
(برعلاوه‌ی این دو مورد ما نمونه‌های زیادی در این خصوص داریم).
این موضوع همان‌طور که از قدما ریشه در اصالت زندگی بشر داشته تا هنوز ادامه دارد. زن‌ها نقش اساسی در پیش‌برد کارهای مهم داشته و تنها چیزی که در این‌جا قابل تامل می‌باشد این‌ست که حداکثر زن‌ها همواره نقش‌های شان را در پشت پرده انجام داده‌اند. تا جایی‌که اهمیت حضور آن‌ها در صحنه‌ی پیکار به صورت صد در صدی از بین رفته و در نهایت این‌طور تعریف شده که زن‌ها باید در خانه باشند و زمینه انجام کارهای مهم را برای مردان فراهم نمایند.
نموداری حضور زن‌ها از پشت‌پرده در عرصه‌ی کار
با تمام خشونت‌ها و سرکوب‌گری‌ها در خصوص زن‌ها این مسئله نیز مثل خیلی از مسایل دیگر پنهان و خاموش نمانده و بالاخره از جای جایی عرض وجود کرده است. زن‌ها با اراده دست به عمل زنده‌اند و در صحنه‌های جنگ و کار و زار حضورشان‌را پر رنگ نموده اند.
آن‌چه در این خصوص به طور خاص می‌خواهم به آن بپردازم مسئله حضور و نقش اساسی و سازنده‌ی زن‌ها در محروم‌ترین نقطه‌ی از ولایت دایکندی می‌باشد. منطقه «بردیز» یکی از محروم‌ترین جای از آن «دیار محرومان» (دایکندی) است. در این منطقه چند سال پیش مردم پیش‌نهاد ساخت مکتبی را به مسوولین مربوطه می‌دهند. این موضوع مثل هر موضوع دیگر در حد حرف و وعده باقی می‌ماند، تا این‌که امسال دوباره سخن از آن می‌زنند و مردم می‌خواهند کارشان را شروع کنند. در جلسه‌ی که بین مردم گرفته می‌شود مخالفت‌ها برای ساخت مکتب بیش‌تر بوده، آن‌هم به خاطر مشکلات که مردم با آن رو ‌به‌رو بودند و هستند. مشکلاتی هم‌چون کم‌بود آب و ابزار ساخت تعمیر مکتب. حالا که فصل گرما در پیش است و مردم همیشه با کم‌بود آب مواجه می‌شوند، کم‌بود آب مهم‌ترین چالش بوده. بعد از مدتی جنجال و کشمکش، در نهایت زنی به نام «وزیر» پا در میانی می‌نماید و به مردم تضمین می‌دهد که حل مشکل آبِ ساخت تعمیر مکتب را او به عهده می‌گیرد و این مسئله را حل می‌نماید. خانم وزیر با جسم نحیف و قد خمیده رو به مردم می‌ایستد و می‌گوید: “در هر حالتی حل این مشکل را من به عهده می‌گیرم و شما به کارتان ادامه بدهید. در فصل گرما من از مصارف شخصی خودم از سهم آب مشترک بین تمام مردم و چشمه‌ی خصوصی خودمان می‌گذرم و آب را در موتر شخصی‌مان برای ساخت تعمیر مکتب می‌آورم». این پیش‌نهاد خانم وزیر تمام راه‌ها را به روی بهانه‌ها برای کار نکردن تعمیر مکتب می‌بندد و مردم شروع به کار می‌کنند.
وزیر و اکثریت از زن‌ها در آن منطقه به این باور اند که سرنوشت کودکان در دستان ما (مادرها و پدرها) است. و ما تنها از طریق درس و مکتب می‌توانیم آن‌ها را از پشت کوه‌پاره‌های ولایت محروم دایکندی در سطح مهم‌ترین دانشگاه‌های جهان برسانیم و باید نقش خود را به عنوان انسان‌های مسوول در زندگی اطفال از طریق تشویق و ایجاد شرایط در خصوص آموزش و پرورش، خوب انجام بدهیم.
بر همین اساس زن‌ها این‌بار برای آوردن روشنایی آستین بالا زده اند و روزانه در کنار مردها در کارهای ساخت تعمیر مکتب سهم می‌گیرند. آن‌ها این‌بار با حضورشان برای کار در کنار مردها شور و شوقی بیش‌تری برای کار ایجاد کرده اند. حضورشان مایه دل‌گرمی است و با اراده و آگاهی براخواسته اند تا روشنایی ارمغان خیزیش شان باشد.

همچنان بخوانید

افغانستان نابرابرترین کشور در شاخص جهانی شکاف جنسیتی

افغانستان نابرابرترین کشور در شاخص جهانی شکاف جنسیتی

8 قوس 1402
حتی حیوانات از طالبان می‌ترسند؛ نگاهی کوتاه به مستند با زنان افغان به کارگردانی سولن شاولون فیریوتی

حتی حیوانات از طالبان می‌ترسند؛ نگاهی کوتاه به مستند با زنان افغان به کارگردانی سولن شاولون فیریوتی

7 قوس 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنی به‌خاطر پسرش، شوهر بی‌احساس و بی‌مسئولیتش را تحمل می‌کند
هزار و یک شب

زنی به‌خاطر پسرش، شوهر بی‌احساس و بی‌مسئولیتش را تحمل می‌کند

3 قوس 1402

هفت سال قبل، پدر لیلا می‌خواست رئيس شورای علما در منطقۀ خود شود، برای این‌کار رأی بیشتری نیاز داشت و فقط به ریاست فکر می‌کرد. عزم خود را جزم کرده بود که از هر طریقی...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
شبی که خواهرم سکوتش را شکست
سکوت را بشکنیم

شبی که خواهرم سکوتش را شکست

8 جدی 1400

روایت یکی از مخاطبان نیمرخ به مناسبت کارزار «سکوت را بشکنیم» صنف سوم مکتب بودم و با خواهران بزرگترم در یکی از اتاق‌های خانه کرایه‌ای‌مان قالین می‌بافتیم. خانه متعلق به شوهر عمه‌ام بود. گاهی شوهر...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
پریود در تاریخ، اساطیر و ادیان
گزارش تحقیقی

پریود در تاریخ، اساطیر و ادیان

22 ثور 1401

این مطلب براساس مصاحبه با محمد حسین فیاض، پژوهشگر علوم دینی و بررسی مقاله عصمت شاهمرادی در مورد تبعیض مثبت به نفع زنان با تاکید بر حقوق شهروندی، نوشته شده است.  مساله پریود و زایمان...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN