نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

در مذمت فمینیسم عامیانه

  • نیمرخ
  • 13 حمل 1397
featured_art_chimamanda

همچنان بخوانید

مراکز آموزشی دختران

تداوم زن‌ستیزی؛ طالبان مراکز آموزشی خصوصی را نیز بر روی دختران مسدود کردند

8 جوزا 1402
نوار بهداشتی چیست؟

«زنان روستایی حتا نمی‌دانند لباس زیر و نوار بهداشتی چیست؟»

7 جوزا 1402

امین قضایی

هر آن‌چه از خرد و استدلال تهی شده باشد، در معرض فساد و تباهی و البته ملعبه اصحاب قدرت قرار خواهد گرفت. این مقاله هم به نقد فمینیسم عامیانه می‌پردازد و هم آن‌چه شاید بتوان نام فمینیسم آکادمیک را روی آن گذاشت. هر دوی آن‌ها در تعارض و تقابل با فمینیسم به مثابه یک جنبش اعتراضی و رهایی بخش قرار دارند.

عوام الناس مفاهیم را نمی‌فهمند و از جمله مفهوم حق را. بنابراین برای آن‌ها ساده است که فمینیسم به مثابه جنبشی برای دفاع از حقوق زنان را به جنبشی برای دفاع از زنان تبدیل کنند. دفاع از حقوق یک نفر به معنای دفاع از شخصیت، رفتار یا عقاید وی نیست. بحث دفاع از حقوق با بحث دفاع از شخصیت یا رفتار و منش افراد کاملن متفاوت است.

اما من باب بحث در باره زنانگی: فمینیسم عامیانه زنانگی را در برابر مردانگی ستایش می‌کند، حتی از چیز مبهم و بی معنایی به نام تفکر زنانه سخن می‌گوید. برعکس، فمینیسم باید مخالف زنانگی باشد. زنان خود قربانیان زنانگی هستند. هیچ فضیلت و ارزشی در زنانگی وجود ندارد. در واقع اصلن رذیلت محض است که رفتار، شخصیت، منش و عقاید کسی از جنسیت یا جنس اش متاثر باشد.

فمینیسم اکادمیک با فمینیسم عامیانه در این خلط مبحث شریک جرم است و دفاع از تنانگی، سطحی بودن و مفهوم پردازی‌های جعلی و غیرعقلانی را به عنوان زنانگی ستایش می‌کند. تمام هدف ما باید این باشد که رفتار و ساختارهای اجتماعی ما مبتنی بر عقلانیت باشد و نه تعیناتی مانند موقعیت جغرافیایی، تاریخی، طبقاتی، جنسی، فیزیولوژیکی و هرچیز دیگری که اساسن قدرت و حق انتخاب و آزادی ما را محدود و مقید می‌کند. برعکس آن‌چه در دستور کار فمینیسم عامیانه و آکادمیک قرار دارد، هدف ما باید جدا کردن انسان‌هایی تحت عنوان زن، از زنانگی جعلی، ساختگی و محدود کننده باشد و نه ستایش زنانگی تحت عنوان دفاع از زنان.

این خلط مباحث، در موارد نیز دیگر صادق است و فرمول کلی این مغلطه چنین است که مبارزه علیه ظلم را با ستایش قربانی اشتباه می‌گیرد. دفاع از مظلوم برای رسیدن به حقوق خویش، به معنای ستایش وی نیست. وقتی این را می‌گویم احتمالن اکثر شما با این جمله موافق هستید، ولی وقتی به مصادیق آن بر می‌خورید قادر به تشخیص و تمیز نیستید. درد این است.

زنانگی باید شدیدن مورد نقد قرار گیرد، درست همانطور که مردانگی. زنانگی و مردانگی هر دو انسان را قربانی می‌کند. زنان و مردان به این زنانگی و مردانگی چسبیده اند طوری‌که اگر رفتارشان مطابق این کلیشه نباشد، نابه هنجار تلقی خواهند شد.

با این حال، زنانگی یا زنانه کردن به یک تاکتیک قدرت نیز تبدیل شده است. برای مراکز خرید مهم است که فضای شهری پیرامونی زنانه باشد. آن‌ها به مضامین نهفته در زنانگی، به خرید کردن و افاده داشتن و فضل فروشی و تمایل غریب به مصرف خودستایانه، نیاز دارند. سیاست حاکم بر فضای شهری، تلاش می‌کند شهر را زنانه کند. یک مثال دیگر پدیده مهاجرت و پناهندگی است که مدافعین آن تلاش می‌کنند، آن را زنانه جلوه دهند. قربانیان جنگ از نظر آن‌ها زنان و کودکان هستند، مهاجرین به صورت زنان فراری و آسیب پذیر به تصویر کشیده می‌شوند. در ظاهر این یک تاکتیک خوب برای دفاع از محرومین به نظر می‌رسد اما در واقعیت، به این منجر می‌رسد که مهاجرینی که با این تصویر مطابقت نداشته باشند (یعنی آسیب پذیر، قربانی، تو سری خور و محتاج کمک نباشند)، راحت‌تر به صورت مجرم یا پرخاش‌گر به تصویر کشیده شوند. این کلیشه، قاعده را به «استثنای غالب» تبدیل می‌کند.

اگر شما مهاجر یا پناهنده را آسیب پذیر، محتاج کمک و درمانده به تصویر بکشید، از وی دفاع نکرده‌اید بلکه تنها وی را مجبور کرده‌اید که با این تصویر خود را مطابقت دهد. در عمل، وی را خلع سلاح کرده اید. همین در مورد زنان صادق است. اگر شما از زنان به خاطر زنانگی اش ستایش کنید، در عمل، توانایی واقعی اش را از وی گرفته اید.

فقرا نیز در معرض این زنانه شدن مداوم قرار می‌گیرند. تصویر فقیر هرچه بیش‌تر با زنان تنها یا مجردی به تصویر کشیده می‌رسد که برای امرار معاش خانواده به سر کار می‌روند یا در هنگام کار آزار و آسیب می‌بینند. معتادین، مجرمین جرم‌های سبک، خرده فروشان مواد مخدر، الکلی‌ها و هر کسی که با این تصویر از فقیر مطابقت نداشته باشد، به راحتی از دایره حمایتی به دور انداخته می‌شوند. بوروکراسی آن‌ها را به ارباب رجوع سازمان‌ها و نهادهای حمایتی خود تبدیل می‌کند و به این ترتیب، آن‌ها وارد یک پروسه اصلنح می‌شوند. تصور بر این است که خیلی منصفانه است که آن‌ها به جای مجرم به چشم بیمار یا فرد ناتوان نگریسته شوند. اما این یک خشونت و سرکوب تمام عیار است.

قرن‌ها پیش، فقر یک ارزش به شمار می‌رفت و تحت عنوان عدم نیاز به تعلقات مادی ستایش می‌شد. اکنون فقیر، زنانه شده است. همان مکانیزمی که زنان را با زنانگی سرکوب می‌کند به سراغ فقرا و مهاجرین و پناهندگان نیز رفته است.
فمینیسم عامیانه و آکادمیک از درک این مسایل عاجز هستند و در واقع خودشان بخشی از مشکل هستند. زنانگی گاردی است که به زنانی که دچار این فمینیسم عامیانه هستند، کمک می‌کند تا رفتار پرخاش‌گر و احمقانه خود را به رنگ فمینیسم درآورند. نیازی به گفتن نیست که آن‌ها هیچ درکی از نظریه پردازی، مفهوم پردازی و تمیز مسایل ندارند و اصلن متوجه نیستند که تضاد اصلی برای رفع، تضاد انسان و جنسیت است.

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»
زنان و مهاجرت

«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

6 جوزا 1402

دوهفته از آمدن مان به ایران می‌گذرد. افغانستان که بودم تصورم از زندگی در ایران چیز دیگری بود. اتاق‌های قشنگ و خوش منظر؛ صالون کلان با آشپزخانه‌ی مجهز و زیبا؛ حویلی کوچک اما با صفا و تمیز. بار...

بیشتر بخوانید
«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»
هزار و یک شب

«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»

2 جوزا 1402

خانه‌‌ای‌ قدیمی با دیوارهای رنگ و رو رفته و بعضاً فروریخته‌اش، سمیه 14 ساله و مادرش کریمه 33 ساله‌ را درون یکی از اتاق‌های کوچکش که تا سوراخ شدن دیوارهایش چیزی نمانده جا داده است. این خانه در دورترین نقطه‌ی غرب کابل...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
هزار و یک شب

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00