منبع: «مجله ویک»
نویسنده/گزارشگر: سارا شونهارت
برگردان: اخگر رهنورد
«لیدیا فلورنتینو کومس» پیش از بهدست گرفتن یک بروشور و شروع به توضیح دقیق دربارهی آنچه که بهمعنای نقاشیکردن سراسر این شهر ساحلیِ دریاچهی باشکوه «آتیتلانِ» گواتمالا است، به بازدیدکنندگاناش در دفتر کوچک و نورانیاش، با یک لبخند، خوشآمدید میگوید.
او اخیرن در نمایشِ یک جعبهی رنگ نقاشی، که حاوی نامهایی مانند «آب»، «گِل» و «سنگ سبز» بود، گفت: «اینها رنگهای پایه استند». او با اشاره به طرحی بر روی هویپیلاش، جامهی سنتیِ بافتهشده، برای نشاندادن اینکه الهامِ طرحهایش از کجا میآید، میگوید پروانهها، ساقههای ذرت و پرندهی ملی (دراز- دامن)، نماهای خارجی را پوشش میدهند.
«کومس» یکی از چندین زنی است که در پیشبرد پروژهای جهت نقاشیکردن 800 خانه در «سانتا کاتارینا پالوپو»، با استفاده از رنگها و طرحهایی که از هنر بافندگی زنان بومی تقلید میشود، کمک میکند. تقریبن 50 خانه تاکنون نقاشی شدهاند و 150 خانهی دیگر در فهرست انتظار برای دور بعدی قرار دارند. این گروه قصد دارد تا پایان سال 2019 پروژه را تکمیل کند.
هدف این است که همبستگی اجتماعی را برای مقابله با مشکلاتی از قبیل فقدان بهداشت، تقویت کند و بازدیدکنندگان بیشتری را به شهر جلب کنند، که بهنوبهی خود کمکی به ایجاد شغل در زمینهی گردشگری میکند. اما پیوند این کار با بافندگی، طنین ویژهای در میان زنان جامعه ایجاد میکند؛ و با بهدستگرفتن رهبری این ابتکار از سوی زنان، آنها توانایی بهچالشکشیدن نقشهای سنتی جنسیتی را نیز بهدست میآورند.
«کومس»- هماهنگکنندهی تبلیغات برای پروژهی «نقاشی سانتا کاتارینا پالوپو»، و یک سازمانده اجتماعی کهنهکار، که بانوی مجرد 29 ساله است، در دانشکدهی تخنیکی در رشتهی مدیریت شغل تحصیل میکند، و پیش از این نیز با هنجارهای اجتماعی در گواتمالا درافتاده است- میگوید این کار صرفن برای داشتن یک شهر خوشنما و دلپذیر و یا تمیز نیست، «این اقدام یک فرایند رشد و پیشرفت نیز است».
«هریس ویتبک»، ژورنالیست گواتمالایی، که پس از مشاهدهی نقشِ نقاشی در دگرگونی برخی از زاغهها در برزیل، این ابتکار را مطرح کرد، میگوید زنان در فراهمکردن ظرفیتهای لازم برای توسعهی پروژه و آزمایش رنگها و طرحهایی که برای بهنمایشگذاشتن رسوم و سنتهای آنها استفاده شود، دست بالایی دارند.
«هریس ویتبک»، که در کودکی به «سانتا کاتارینا پالوپو» آمده است، میگوید: «از همان ابتدا، زنان بر کارگاهها مسلط شدند». «این زنان استند که بافندگی میکنند و بخش بزرگی از منابع خانواده را تأمین میکنند؛ آنها همچنین مسوولیت صفایی خانهها را نیز بهعهده دارند»، بهشمول صحت و نگهداری از خانهها. «بنابراین، آنها نقش رهبری بسیار مهمی بازی میکنند».
از روی روز، مدیرانی چون «کومس» از بازدیدکنندگان در دفترشان، که خارج از مرکز شهر موقعیت دارد، پذیرایی میکنند. هنگامی که آفتاب غروب میکند، آنها جعبههای کوچک چوبی را با قطعات نقاشیهای روشن و برجسته، و جزوههای معلوماتی، برمیدارند و راهی خانهها میشوند؛ به امید اینکه توجه خانوادهها را طوری به کارشان جلب کنند که هرکسی در آن سهم بگیرد- از انتخاب رنگها گرفته تا آمادهکردن خانه برای نقاشی.
گردانندگان پروژه، پیشنهاداتشان را در مورد طرحها یا ترکیب رنگها ارایه میکنند. آنها همچنین اطلاعاتی مربوط به شرایط زندگی اشتراککنندگان جمعآوری میکنند، از صحت و سلامتی خانوادهها میپرسند و اینکه آیا آب آشامیدنی و برق دارند یا نه.
«کومس» میگوید جدا از نقاشی روی دیوارها، نیاز است روی سایر جنبههای خانهها نیز کار شود؛ مانند نصب اجاقهای الکتریکی بهجای بخاریهای چوبی که دود غلیظ تولید میکنند، یا کمک به صحت، اصول بهداشتی و مصارف خانهها. زنانی که نقش رهبری این پروژه را برعهده دارد، از نقش روزافزونی که آنان در جامعه بازی میکنند، سخن میزنند. «کومس» گفت: «ما به کارمان ادامه میدهیم … بر موانع فایق میآییم، دیگران این را میبینند و همراهیمان هم میکنند».
«کومس» میگوید برای مثال، در جریان یک آزمایش نقاشی در سال 2016، زنان کلاههای ایمنی بهسر کردند و بر نردبانها بالا شدند تا قسمتی از دیواری در نزدیکی مدرسه را نقاشی کنند؛ این کار، توجه باشندگان آنجا را، که هرگز زنان را در حال انجام چنان کاری ندیده بودند، بهخود جلب کرد. بسیاری از آنها دیدند که زنان میتوانند این کار را انجام دهند و تحت تأثیر قرار گرفتند.
«کومس» با اشاره به آموزشهایی که زنان از معماران پروژه دریافت کردند، گفت: «ما باید به آنها میگفتیم چهچیزهایی را نقاشی کنند و چگونه نقاشی کنند. ما حتی باید جزئیاتی را در مورد اینکه چگونه از مته (drill) در ترکیب رنگها استفاده کنند، توضیح میدادیم». «قبل از آن، من حتی نمیدانستم که مته چیست و یا چگونه باید آن را بهدست گرفت، اما اکنون اگر به من گفته شود رنگها را با استفاده از مته، مخلوط کنم، بهآسانی انجام میدهم». «کومس» علاوه کرد «گاهی اوقات انتقاداتی وجود دارند، اما شاید این تغییری است که باید به میان بیاید».
گروهی از مردان اکنون بهکار نقاشی مشغولاند، اما «کومس» میگوید که او دیده است که زنان از بهعهدهگرفتن کاری که روزگاری منحصربهفردِ مردان پنداشته میشد، احساس غرور میکنند. بعضی از دختران جوان در روستا در این پروژه دخیل استند. «دیلی پائولا لوپزِ» 14 ساله، روزی که خانهاش توسط گروه مختلطی از زنان و مردان، محلیها و بازدیدکنندگان، نقاشی میشد، گفت: «مردان و زنان میتوانند عین کار را انجام دهند».
«کومس» میبیند که زنان در این کار بهعنوان راهی برای حمایت از تجارتِ پارچههای بافتهشده، و برای جامعه جهت همکاری با یکدیگر بههدف حل مشکلات، سهم میگیرند. او همچنین امیدوار است که این پروژه آگاهی در مورد نیاز به حفاظت از محیط زیست را بالا ببرد. بازدیدکنندگان عادی میگویند شهرْ اکنون پاکیزهتر و آراستهتر بهنظر میرسد.
«رُسا کومس»، که صنایع دستی را در یک شرکت تعاونی محلی بهفروش میرساند، شاهد توانایی این پروژه جهت توانمندسازی زنان از لحاظ اقتصادی است. «این کار باعث جذب گردشگری میشود و این زناناند که بافندگی میکنند. بنابراین، هرچه گردشگران بیشتر باشند، آنها میتوانند [محصولات شانرا] بیشتر بهفروش برسانند».
فراهمکردن فرصتهای جدید برای زنان، کار «سیلویا موریرا»، عضو هیئت مدیرهی برنامهی نقاشی، و رییس یک بخش ابتکارات در وزارت اقتصاد، بهنام «تیخندو الیمنتوس»، است. این برنامه برای صنعتگران محلی در سراسر گواتمالا موادِ با کیفیت و آموزشهای لازم در مورد طراحی و نوآوری فراهم میکند تا آنها بتوانند محصولات عالی را برای بازارهای گواتمالا و خارج از آن تولید کنند. هرچند برنامه بهطور خاص بر زنان متمرکز نیست، اما زنان عمومن بافنده استند و آموختاندن مهارتهای جدید به آنها، تأثیر قابل ملاحظهای برجای گذاشته است.
«موریرا» میگوید: «وقتی ما شروع به کار بافندگی با آنها میکنیم و آنها قادر میشوند در بدل آنچه که بهطور سنتی انجام دادهاند، درآمد بهدست آورند، اینْ واقعن نقش آنها را در خانواده تغییر میدهد».
این پروژه در ماه سپتامبر، در «دوسالانهی طراحی لندن»، بهنمایش گذاشته خواهد شد و حدود 150 بافنده در «سانتا کاتارینا پالوپو» اکنون با «دیگو اُولیوِرو»، طراح اصلی این پروژه، برای ایجاد تأسیسات نساجی و المثنیهای خانهها، که از مهره ساخته میشوند، کار میکنند.
«اُلیورو»، که با زنان در جهت تعبیهی رنگها و گزینههای طراحی برای پروژه مشغول بهکار است، میگوید تغییر فرهنگِ تعصبآمیزِ که در گواتمالا نهادینه شده است، دشوار است. اما او مشاهده کرده است که زنان چگونه به این پروژه افتخار میکنند و آنان و فرهنگشان چگونه است. او میگوید: «هرچه یک زن توانمندتر شود، بههمان اندازه صدایش در جامعه رساتر میشود».
«مِلیسا ویتبک»، برادر/خواهرزادهی «هریس ویتبک»، که در مدیریت پروژه کمک میکند، امیدوار است که این پروژه بتواند در سایر نقاط کشور نیز تکرار شود و «موریرا» میگوید این پتانسیل در پروژه دیده میشود. «ملیسا ویتبک» میگوید: «این کار واقعن خیلی فراتر از نقاشی است. نقاشی ابزار تغییری است که ما در پی آن استیم».