نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان گواتمالایی چگونه شهرشان را تغییر شکل می‎دهند؟

  • نیمرخ
  • 19 حمل 1397
30124042_1247010118767535_6318392776455094272_o

منبع: «مجله ویک»

نویسنده/گزارش‌گر: سارا شونهارت

برگردان: اخگر رهنورد

«لیدیا فلورنتینو کومس» پیش از به‌دست گرفتن یک بروشور و شروع به توضیح دقیق درباره‎ی آن‎چه که به‎معنای نقاشی‎کردن سراسر این شهر ساحلیِ دریاچه‎ی باشکوه «آتیتلانِ» گواتمالا است، به بازدیدکنندگان‎اش در دفتر کوچک و نورانی‎اش، با یک لب‌خند، خوش‎آمدید می‎گوید.

او اخیرن در نمایشِ یک جعبه‎ی رنگ نقاشی، که حاوی نام‎هایی مانند «آب»، «گِل» و «سنگ سبز» بود، گفت: «این‎ها رنگ‎های پایه استند». او با اشاره به طرحی بر روی هویپیل‎اش، جامه‎ی سنتیِ بافته‎شده، برای نشان‎دادن این‎که الهامِ طرح‎هایش از کجا می‎آید، می‎گوید پروانه‎ها، ساقه‎های ذرت و پرنده‎ی ملی (دراز- دامن)، نماهای خارجی را پوشش می‎دهند.

«کومس» یکی از چندین زنی است که در پیش‎برد پروژه‎ای جهت نقاشی‎کردن 800 خانه در «سانتا کاتارینا پالوپو»، با استفاده از رنگ‎ها و طرح‎هایی که از هنر بافندگی زنان بومی تقلید می‎شود، کمک می‎کند. تقریبن 50 خانه تاکنون نقاشی شده‎اند و 150 خانه‎ی دیگر در فهرست انتظار برای دور بعدی قرار دارند. این گروه قصد دارد تا پایان سال 2019 پروژه را تکمیل کند.

هدف این است که همبستگی اجتماعی را برای مقابله با مشکلاتی از قبیل فقدان بهداشت، تقویت کند و بازدیدکنندگان بیش‌تری را به شهر جلب کنند، که به‎نوبه‎ی خود کمکی به ایجاد شغل در زمینه‎ی گردش‎گری می‎کند. اما پیوند این کار با بافندگی، طنین ویژه‎ای در میان زنان جامعه ایجاد می‎کند؛ و با به‎دست‎گرفتن رهبری این ابتکار از سوی زنان، آن‎ها توانایی به‎چالش‎کشیدن نقش‎های سنتی جنسیتی را نیز به‎دست می‎آورند.

«کومس»- هماهنگ‎کننده‎ی تبلیغات برای پروژه‎ی «نقاشی سانتا کاتارینا پالوپو»، و یک سازمان‎ده اجتماعی کهنه‎کار، که بانوی مجرد 29 ساله است، در دانشکده‎ی تخنیکی در رشته‎ی مدیریت شغل تحصیل می‎کند، و پیش از این نیز با هنجارهای اجتماعی در گواتمالا درافتاده است- می‎گوید این کار صرفن برای داشتن یک شهر خوش‎نما و دل‎پذیر و یا تمیز نیست، «این اقدام یک فرایند رشد و پیش‌رفت نیز است».

«هریس ویتبک»، ژورنالیست گواتمالایی، که پس از مشاهده‎ی نقشِ نقاشی در دگرگونی برخی از زاغه‎ها در برزیل، این ابتکار را مطرح کرد، می‎گوید زنان در فراهم‎کردن ظرفیت‎های لازم برای توسعه‎ی پروژه و آزمایش رنگ‎ها و طرح‎هایی که برای به‎نمایش‎گذاشتن رسوم و سنت‎های آن‎ها استفاده شود، دست بالایی دارند.

«هریس ویتبک»، که در کودکی به «سانتا کاتارینا پالوپو» آمده است، می‎گوید: «از همان ابتدا، زنان بر کارگاه‎ها مسلط شدند». «این زنان استند که بافندگی می‎کنند و بخش بزرگی از منابع خانواده را تأمین می‎کنند؛ آن‎ها هم‎چنین مسوولیت صفایی خانه‎ها را نیز به‎عهده دارند»، به‎شمول صحت و نگهداری از خانه‎ها. «بنابراین، آن‎ها نقش رهبری بسیار مهمی بازی می‎کنند».

همچنان بخوانید

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

18 جوزا 1402
«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

18 جوزا 1402

از روی روز، مدیرانی چون «کومس» از بازدیدکنندگان در دفترشان، که خارج از مرکز شهر موقعیت دارد، پذیرایی می‎کنند. هنگامی که آفتاب غروب می‎کند، آن‎ها جعبه‎های کوچک چوبی را با قطعات نقاشی‎های روشن و برجسته، و جزوه‎های معلوماتی، برمی‎دارند و راهی خانه‎ها می‎شوند؛ به امید این‎که توجه خانواده‎ها را طوری به کارشان جلب کنند که هرکسی در آن سهم بگیرد- از انتخاب رنگ‎ها گرفته تا آماده‎کردن خانه برای نقاشی.

گردانندگان پروژه، پیشنهادات‎شان را در مورد طرح‎ها یا ترکیب رنگ‎ها ارایه می‎کنند. آن‎ها هم‎چنین اطلاعاتی مربوط به شرایط زندگی اشتراک‎کنندگان جمع‎آوری می‎کنند، از صحت و سلامتی خانواده‎ها می‎پرسند و این‎که آیا آب آشامیدنی و برق دارند یا نه.

«کومس» می‎گوید جدا از نقاشی روی دیوارها، نیاز است روی سایر جنبه‎های خانه‎ها نیز کار شود؛ مانند نصب اجاق‎های الکتریکی به‎جای بخاری‎های چوبی که دود غلیظ تولید می‎کنند، یا کمک به صحت، اصول بهداشتی و مصارف خانه‎ها. زنانی که نقش رهبری این پروژه را برعهده دارد، از نقش روزافزونی که آنان در جامعه بازی می‎کنند، سخن می‎زنند. «کومس» گفت: «ما به کارمان ادامه می‎دهیم … بر موانع فایق می‎آییم، دیگران این را می‎بینند و همراهی‎مان هم می‎کنند».

«کومس» می‎گوید برای مثال، در جریان یک آزمایش نقاشی در سال 2016، زنان کلاه‎های ایمنی به‎سر کردند و بر نردبان‎ها بالا شدند تا قسمتی از دیواری در نزدیکی مدرسه را نقاشی کنند؛ این کار، توجه باشندگان آن‎جا را، که هرگز زنان را در حال انجام چنان کاری ندیده بودند، به‎خود جلب کرد. بسیاری از آن‎ها دیدند که زنان می‎توانند این کار را انجام دهند و تحت تأثیر قرار گرفتند.

«کومس» با اشاره به آموزش‎هایی که زنان از معماران پروژه دریافت کردند، گفت: «ما باید به آن‎ها می‎گفتیم چه‎چیزهایی را نقاشی کنند و چگونه نقاشی کنند. ما حتی باید جزئیاتی را در مورد این‎که چگونه از مته (drill) در ترکیب رنگ‎ها استفاده کنند، توضیح می‎دادیم». «قبل از آن، من حتی نمی‎دانستم که مته چیست و یا چگونه باید آن را به‎دست گرفت، اما اکنون اگر به من گفته شود رنگ‎ها را با استفاده از مته، مخلوط کنم، به‎آسانی انجام می‎دهم». «کومس» علاوه کرد «گاهی اوقات انتقاداتی وجود دارند، اما شاید این تغییری است که باید به میان بیاید».

گروهی از مردان اکنون به‎کار نقاشی مشغول‎اند، اما «کومس» می‎گوید که او دیده است که زنان از به‎عهده‎گرفتن کاری که روزگاری منحصر‎به‎فردِ مردان پنداشته می‎شد، احساس غرور می‎کنند. بعضی از دختران جوان در روستا در این پروژه دخیل استند. «دیلی پائولا لوپزِ» 14 ساله، روزی که خانه‎اش توسط گروه مختلطی از زنان و مردان، محلی‎ها و بازدیدکنندگان، نقاشی می‎شد، گفت: «مردان و زنان می‎توانند عین کار را انجام دهند».

«کومس» می‎بیند که زنان در این کار به‎عنوان راهی برای حمایت از تجارتِ پارچه‎های بافته‎شده، و برای جامعه جهت هم‌کاری با یک‌دیگر به‎هدف حل مشکلات، سهم می‎گیرند. او هم‎چنین امیدوار است که این پروژه آگاهی در مورد نیاز به حفاظت از محیط زیست را بالا ببرد. بازدیدکنندگان عادی می‎گویند شهرْ اکنون پاکیزه‎تر و آراسته‎تر به‎نظر می‎رسد.

«رُسا کومس»، که صنایع دستی را در یک شرکت تعاونی محلی به‎فروش می‎رساند، شاهد توانایی این پروژه جهت توان‌مندسازی زنان از لحاظ اقتصادی است. «این کار باعث جذب گردش‌گری می‎شود و این زنان‎اند که بافندگی می‎کنند. بنابراین، هرچه گردش‌گران بیش‌تر باشند، آن‎ها می‎توانند [محصولات شان‌را] بیش‌تر به‎فروش برسانند».

فراهم‎کردن فرصت‎های جدید برای زنان، کار «سیلویا موریرا»، عضو هیئت مدیره‎ی برنامه‎ی نقاشی، و رییس یک بخش ابتکارات در وزارت اقتصاد، به‎نام «تیخندو الیمنتوس»، است. این برنامه برای صنعت‎گران محلی در سراسر گواتمالا موادِ با کیفیت و آموزش‎های لازم در مورد طراحی و نوآوری فراهم می‎کند تا آن‎ها بتوانند محصولات عالی را برای بازارهای گواتمالا و خارج از آن تولید کنند. هرچند برنامه به‎طور خاص بر زنان متمرکز نیست، اما زنان عمومن بافنده استند و آموختاندن مهارت‎های جدید به آن‎ها، تأثیر قابل ملاحظه‎ای برجای گذاشته است.

«موریرا» می‎گوید: «وقتی ما شروع به کار بافندگی با آن‎ها می‎کنیم و آن‎ها قادر می‎شوند در بدل آن‎چه که به‎طور سنتی انجام داده‎اند، درآمد به‎دست آورند، اینْ واقعن نقش آن‎ها را در خانواده تغییر می‎دهد».

این پروژه در ماه سپتامبر، در «دوسالانه‎ی طراحی لندن»، به‎نمایش گذاشته خواهد شد و حدود 150 بافنده در «سانتا کاتارینا پالوپو» اکنون با «دیگو اُولیوِرو»، طراح اصلی این پروژه، برای ایجاد تأسیسات نساجی و المثنی‎های خانه‎ها، که از مهره ساخته می‎شوند، کار می‎کنند.

«اُلیورو»، که با زنان در جهت تعبیه‎ی رنگ‎ها و گزینه‎های طراحی برای پروژه مشغول به‎کار است، می‎گوید تغییر فرهنگِ تعصب‎آمیزِ که در گواتمالا نهادینه شده است، دشوار است. اما او مشاهده کرده است که زنان چگونه به این پروژه افتخار می‎کنند و آنان و فرهنگ‎شان چگونه است. او می‎گوید: «هرچه یک زن توان‌مندتر شود، به‎همان اندازه صدایش در جامعه رساتر می‎شود».

«مِلیسا ویتبک»، برادر/خواهرزاده‎ی «هریس ویتبک»، که در مدیریت پروژه کمک می‎کند، امیدوار است که این پروژه بتواند در سایر نقاط کشور نیز تکرار شود و «موریرا» می‎گوید این پتانسیل در پروژه دیده می‎شود. «ملیسا ویتبک» می‎گوید: «این کار واقعن خیلی فراتر از نقاشی است. نقاشی ابزار تغییری است که ما در پی آن استیم».

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش

پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت

13 جوزا 1402

گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش می‌دید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگی‌اش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...

بیشتر بخوانید
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کشف هویت جنسی
هزار و یک شب

یاسمین: کشف هویت جنسی‌‌ام سخت، اما دل‌پذیر بود

14 جوزا 1402

«از زمانی که خیلی کوچک بودم یادم می‌آید وقتی در جمع پسرها قرار می‌گرفتم حس فرار به من دست می‌داد و فکر می‌کردم کسی در گوشم می‌گوید باید از این جمع جدا شوی. البته یک حس...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00