نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

خشونت زبانی و رفتار مدنی

  • زلمی کاوه
  • 2 ثور 1397

زلمی کاوه
استفاده از دشنام و اهانت جنسی و سيکسيستی يکی از روش‌های تهاجم و حمله به ديگری است. چه اين اصطلاحات به شکل ظريف، طنز به کار رود و يا این‌که حالت مستقيم و برهنه داشته باشد

پيش از گفتار

رسانه‌های اجتماعی می‌تواند ميدان اجتماعی برای مطالعه و درک روان‌شناسی کاربران افغان باشد. درگيری‌های روی مباحث مختلف به جای تحليل و بهره‌گيری از منطق و استدلال به سادگی به صحنه‌های از دشنام و تبصره‌های زشت و غير دموکراتيک بدل می‌شود. واکنش‌های افراد بيان از وضعيت نظام اجتماعی است که در آن هر فردی تصور می‌کند که حقيقت مطلق را در اختيار دارد و همه بايد تابع احکام و دستورات او باشند. صحنه‌های از اين بازتاب‌ها نماد از قطب بندی‌های پنهان را در جامعه آشکار می‌نمايد. چون جدا زبانی بازتاب شرايط مادی و اجتماعی می‌باشد که صحنه‌های جدال‌های زبانی دررسانه‌های اجتماعی، توليدات ذهنيت و فرهنگ مسلط بر جامعه را تا حدودی نشان می‌دهد. نيرو‌های سياسی و قطب بندی‌های اجتماعی و طبقاتی در افغانستان در پی حذف هم‌دیگر اند. خشونت‌های فزيکی در سيمای انتحار، حذف و شکنجه و نابودی جسمی در شرايط متعارف‌تر بازتاب فرهنگ مسلط است که در زبان اشکال نمادين پيدا می‌نمايد.

يکی از مثال‌های بارز اعمال خشونت کلامی در فرايند پس از سوزاندن فرخنده رخ داد. بهره‌گيری از خشنونت زبانی برای محکوم، اهانت، تحقير و خوار شمردن مخالفان و موافقان را در بر می‌گرفت.

مطالعه پيام‌ها ، تبصره‌ها و کامنت‌های کاربران اجتماعی و فيسبوکی چه طرف‌داران دفاع از فرخنده و چه مدافعين خشونت عليه فرخنده نشان می‌دهد که بخشی زيادی از اعضای مقاومت در برابر خشونت مذهبی خود نيز به نام آزادی و مبارزه با خشونت از خشونت زبانی استفاده می‌کنند.

خلاصه این‌که خشونت زبانی در کنار خشونت‌های ديگر، بيان از يک وضعيت است که درآن برابری غايب است و فحش وخشونت زبانی به امر ممکن اعمال زور و تحقير تبديل می‌شود که تحقير و دشنام‌های جنسيتی امر ذاتی چنين رفتار‌های فروفکنانه است.

خشونت چيست؟

هانا آرنت می‌گويد که «خشونت جز اظهار وقيحانه قدرت نيست»(1). البته در این تعريف ابهامات زيادی وجود دارد. آرنت وقيح بودن را توضيح نمی‌دهد و کاربرد قدرت هم تا حدودی گنگ است. اما چيزی در این تعريف وجود دارد که مشخصه خشونت را تشکيل می‌دهد بيان پيامد منفی ناشی از اعمال قدرت روی افراد است. آسيبی فزيکی که به شخص و يا متعلقات او وارد می‌آيد(2)

خشونت زبانی

خشونت زبانی در يک کلام ساده به کاربردن ابزار زبانی رکیک و دشنام، بی احترامی‌، بيان احساسات گستاخانه برای کنترل و تحقیر فرد مقابل است. در این گونه استفاده از زبان احساسات، نوع فکر، نگرش، نمای فزيکی، رنگ و پوست، شکل و سيمای افراد و شيوه زندگی فرد و يا افراد مقابل مورد هجوم و هتک قرار می‌گيرد.

همچنان بخوانید

نوروز با یک «سین»

نوروز با یک «سین»

1 حمل 1402
نوروز مبارک

نوروز مبارک!

1 حمل 1402

خشونت زبانی به مثابه رابطه نيروهای نمادين در مبارزه وارد عمل می‌شود . نقش آن‌ها در بر اندازی و خوار شمردن هم‌دیگر از اهميت بسزای برخوردار است. واسطه‌های زبان به صورت فحش و دشنام در حضور تنش‌های اجتماعی کارکرد روانی داشته و هر فرد طبق موقعيت اجتماعی‌اش از اين ابزار برای از پا انداختن و خوار شمردن ديگری سود می‌جويد.

خشونت زبانی و جدال

وضعيت جدال‌های مجازی روند متعارف تهديد شده است و برای بازگشت اين روند و يا نشان دادن درجه نفرت زبان اهانت و تحقير وارد بازار مبارزه گرديده و شرايط موجود هم مستعد پذيرفتن اين فضای جديد است. زبان خشونت نشانه و نماد افزايش تنش است. خشونت زبانی در واقع دررابطه با اختلاف نظر درروابط است که کارکرد پيدا می‌کند و زمينه کلی آن در شکل و نوع ارتباط معنا می‌يابد. استفاده از روش‌های بيان زبان تهاجمی که سبب تحريک منفی افراد و نفرت شان می‌شود، در موقعيت و زمانی خاصی که منجر به جدال‌های بیش‌تر و آزار و اذيت روانی افراد شود از ويژگی‌های خشونت زبانی است.

دشنام و خشونت جنسی مذکر

به اين واژه‌ها نگاه کنيد که چه اندازه بوی تهاجم جنسی از آن‌ها استشمام می‌شود: “لکاته” و “پتیاره” و “فاحشه” بنامیم یا “باکره” و “قدیسه” و “مومنه”! چنين زبانی نياز به تحليل پسامدرن ، روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه در پيش زمينه‌ی مثل افغانستان را می‌طلبد و اميدوارم که اهل پژوهش به کنکاش در این زمينه‌ها بپردازند.

استفاده از دشنام و اهانت جنسی و سيکسيستی يکی از روش‌های تهاجم و حمله به ديگری است. چه اين اصطلاحات به شکل ظريف، طنز به کار رود و يا این‌که حالت مستقيم و برهنه داشته باشد، کاربرد اهانت آميز دارند تا فرد مورد نظر را سرزنش و خوار سازد. در این گونه تهاجم زنان بیش‌ترين آسيب‌های روانی را می‌بينند چون آن‌ها از يک طرف ابژه جنسی قرار می‌گيرند و از جانب ديگر در يک زمينه اجتماعی حالت سوزه فاعل بود نشان زير سوال قرار گرفته و اهانت می‌شوند.

در نوشتار‌های موافقين قتل فرخنده فروکاستی موقعيت زنان را می‌توان در فحش‌ها و دشنام‌ها جست‌وجو کرد. اين دشنام‌ها نماد ايديولوژيک و نفرت افراد موافقين قتل فرخنده را نشان می‌دهد. می‌توان نمونه اين نگرش را در استفاده ابزاری زبان برای اهانت و تحقير مخالفين ديد. به عنوان نمونه مقاله‌ی را که در سايت رزاق مامون درباره سیمین غزل حسن زاده معین وزارت اطلاعات و فرهنگ منتشر شده است مشاهده کرد. در این مقاله سيمين حسن زاده «روسپی دولتی1» خوانده می‌شود و از دشنام و فحش‌های جنسی بهره می‌گيرد. اين مقاله نمای فزيکی وی را نيز مورد تمسخر قرارداده و وی را « عجوزه‌ی شلغم چهره» می‌نامد. بهره‌گيری از دشنام جنسی، اهانت، بی ادبی و دور بودن از آداب معاشرت وجه مشخصه آن است.

خشونت زبانی قاتلان و مدافعين سوزاندن فرخنده

موافقين اعدام و سوزاندن فرخنده در محکوميت افراد مخالف خود هيج حد و مرز اخلاقی نمی‌شناسند و هميشه از دشنام‌های رکيک ومردانه، تحقير و توهين استفاده می‌نمايند و من به دلايلي‌که آن‌ها به هيچ اصول اخلاقی پايبند نيستند، به فحش‌نامه‌های آن‌ها نمی‌پردازم. در پيام خانه شخصی من نمونه‌های رکيک از فحش و دشنام‌های فالوکراسانه و مذکر فرستاده شده است که می‌توان آن‌ها را در جمع خشونت زبانی دسته بندی کرد.

در نفی خشونت زبانی

مدعيان ضد خشونت و آن‌هاي‌که در برابر آدم سوزان و مدافعان جنايت ايستادند نيز با تاسف از خشونت زبانی بهره می‌گيرند. می‌توان به نمونه‌های زياد در رسانه‌های اجتماعی و نوشته‌های آن‌ها اشاره کرد.

به نظر من مخالفين خشونت بدنی بايستی با خشونت زبانی نيز وداع گويند. چون رفتار خشونت آميز مولد خشونت است. ما اگر مدعی هستيم که قادريم جامعه بهتر و انسانی ايجاد کنيم نبايد در رفتارمان از هنجار‌ها و نرم‌های انسان ستيزانه استفاده نماييم. کسي‌که برای تحقق اهدافش به قتل و سوزاندن آدم رو می‌آورد يقینن که همه‌ی هنجار‌های متعارف حقوقی و حقوق بشری برايش ارزش پنداشته نمی‌شوند.

مردان و زنان آزادي‌خواه و ضد ارتجاع نبايد در جنبره استعاره‌های زبانی ارتجاع اعمال کلمات تحقير آميز و انسان خورد کن و جنستی را به کار برند که در فرهنگ مردسالاری و ارتجاعی کاربرد دارند و انسان را خوار می‌شمارند. ما از دنيای که ارتجاع مذهبی برای ما ساخته است متنفريم اما با تاسف از همان ابزار برای بيان احساسات و نفرت مان استفاده می‌کنيم.

خشونت زبانی رفتار مدنی و انسانی نبوده و با قرارداد‌های انسان پيشرو در تضاد قرار دارد. انسان امروزی که مدعی آوردن برابری انسانی و عدالت در جامعه است نباید به همان ابزاری متوصل شوند که جنایت‌کاران و زن ستیزان ازآن‌ها بهره می‌گیرند. مدنیت انسانی ابزاری انسانی خودش را می‌سازد که درآن توهین و بی حرمتی را حتا برای جنایت‌کاران روا نمی‌دارد.

منابع

(1) Arendt, H. (1970).On ViolenceNew York: Harcourt, Brace & World
(2) Torrance, J.M.C. (1986).Public Violence in Canada 1867-1982. Kingston: McGill-Queen’s University Press.

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00