نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

هلن سیکسو “خنده مدوسا”

  • نیمرخ
  • 17 ثور 1397
6899630399_ca03e452b9_b

هلن سیکسو “خنده مدوسا”

نویسنده: مارینا دلوچیو

برگردان‌: ماری موسوی

در “خنده مدوسا” (1975) هلن سیکسو، فمینیست و نویسنده‌ی فرانسوی، زنان را فرا می‌خواند تا کاری را انجام دهند که صدا، بدن و جنسیت‌شان را آزاد می‌کند: «زن باید خود و امیالش را بنویسد، باید در مورد زنان بنویسد و زنان را وادار به نوشتن کند، چیزی که از آن منع شده‌اند، به همان شدتی که از بدن‌شان منع شده اند. زن باید با جنبش خود، خودش را در متن قرار دهد، همین‌طور در جهان و در تاریخ» (347)

هلن سیکسو در مقاله‌ی معروف‌اش ادعا می‌کند که زنان از نوشتن منع شده اند درست به همان شیوه و توسط همان افراد که آن‌ها را از بدن و میل جنسی‌شان منع کرده اند. مردان متهم هستند، مردان تاریخ را نوشته‌اند و همین‌طور قوانین خدا، دانش، و نوشتار را تعریف کرده‌اند و از این جایگاه عمومی برای تعریف زنان به “نامتعارف” و “دیگری” استفاده کرده‌اند. زنی‌که می‌نویسد با این عمل زنان دیگر را نیز وادار می‌کند تا داستان‌ها و زنده‌گی‌شان را بنویسند و اجازه ندهند تا هیچ‌چیز و هیچ‌کس آن‌ها را به عقب برگرداند یا متوقف کند.

سیکسو در مورد مشکلات متعددی که بسیاری از زنان نویسنده در هنگام انتشار آثارشان با آن مواجه می‌شوند صحبت می‌کند. آن‌ها تحت سلطه‌ی مردان و نویسنده‌گان مردی هستند که سعی در کنترل قصه‌گویی زنان دارند. او در این مقاله به دنیای نویسنده‌گی به عنوان موجودیتی قضیب محور اشاره می‌کند. « تشکیلات احمقانه‌ی سرمایه‌داری که در آن انتشارات حیله‌گری پیشه می‌کنند و متملقینی که بایدهایی را که از سوی اقتصاد مخالف زنان دیکته می‌شود بازگو می‌کنند؛ خواننده‌گان از خود راضی، سر ویراستار و مدیران مطرح متن حقیقی زنان، متن زنانه، را دوست ندارند. چنین متنی آن‌ها را می‌ترساند»(348)

از نظر اقتصادی مردان قدرت را در دست دارند. آن‌ها تمام موسسات عمومی را که به زنان مربوط می‌شود تحت کنترل دارند، این که توانایی زنان چقدر است و چقدر می‌توانند به دست بیاورند. حتا در هنر و ادبیات مردان آن‌قدر هویت زن را به دل‌خواه خود به تصویر کشیده‌اند که زنان خود را بر مبنای همان تعاریف باور کرده‌اند. « تاریخ نوشتار به اشتباه تاریخ خرد تصور می‌شود در حالی که تاریخی است با سنتی قضیب محور» (350). صداها مردانه بوده اند، داستان‌ها مردانه بوده‌اند و عقاید بر محور مشاهدات و دیدگاه‌های مردانه قرار داشته اند. صدا و افکار زنان صامت بود.

از منظر پزشکی، روان پزشکانی مانند زیگموند فروید بدن و افکار ما را آزمایش کرده‌اند و ما را در شاخه‌های عصبی، هیستریک، شکننده و ناقص دسته‌بندی کرده‌اند. و طبق گفته‌ی آن ها فقدان فالوس ارزش‌مند ما را در جایگاه پست‌تر قرار داده است، آن‌هم نه تنها به عنوان زنانی دارای سمت‌های اجتماعی بلکه در حوزه‌های خصوصی که گفته شده تنها به زنان تعلق دارد. به طور سازگاری با کشفیات آنان حتا فرزندان ما نیز وقتی به نداشتن فالوس قدرت ما پی می‌برند دچار اظطراب اخته‌گی می شوند و ما را به خاطر پدری صاحب فالوس قدرت ترک می‌کنند. زنان در عشق کنار گذاشته شده‌اند و محکوم به دادن بدون گرفتن شده‌اند. قربانی کسانی می‌شویم که ما را مصرف می‌کنند و بعد دور می‌اندازند و صدای‌مان، اشتیاق‌مان و حتا تمایلات جنسی‌مان را سرکوب می‌کنند زیرا این رژیم قضیب محور نقش جنسیتی ما را محدود کرده است به فاحشه‌ای سرکش یا مادری اهلی شده. همیشه ما خاموش نگه داشته شده‌ایم. اما هلن سیکسو برای ما می‌نویسد، برای ما طغیان می‌کند و از ما می‌خواهد که خود را بنویسیم، به خاطر خودمان و به خاطر هم‌دیگر.

نوشتن برای زنان و به وسیله‌ی زنان ضروری است زیرا « هنوز نوشته‌ای نداریم که زنانه‌گی را ثبت کرده باشد» (349). سیکسو این طور استدلال می‌کند که وقتی زنان می‌نویسند نه تنها با مجبور کردن مردان به اندیشیدن در مورد موقعیت‌شان در برابر زنان باعث به وجود آمدن مشکل برای مردان می‌شوند بلکه باعث قدرت‌مند شدن زنان نیز می‌شوند. طبق ادعای سیکسو «تصور زنان مانند موسیقی، نقاشی و نویسنده‌گی خسته‌گی ناپذیر است، جریان خیال آن‌ها باورنکردنی است و اگر زنان از آن استفاده کنند ظلم اجتماعی و سیاسی را که قرن‌ها است محدودشان کرده است از بین خواهند برد” (347). تنها با نوشتن روایت‌های شان خود را اظهار می‌کنند، آزاد می‌کنند، « خود را از کمند سکوت می‌رهانند» و دوباره « به قدرت فطری‌شان باز می‌گردند» (351). تاریخ، تاریخ مرد ساخته، تاریخ مرد ثبت کرده، به طوری برنامه ریزی شده است که صدای زنان را سرکوب کند، زنان مهربان و مطیع فرض شده‌اند و تنها برای نیاز مردان و کودکان وجود دارند. سیکسو بر این باور است که تنها راهی که زنان می‌توانند این تاریخ مرد محور را تغییر دهند یا دوباره بنویسند این است که خود را در آن بنویسند. «خود را بنویسید. بدن و امیال‌تان باید شنیده شوند» (350).

پانوشت: مدوسا در اسطوره‌شناسی کلاسیک یونان یکی از سه خواهر گورگون است که موهایش با مار بافته شده است و هر مردی که به او نگاه کند تبدیل به سنگ می‌شود در حالی‌که پیش از آن دختر بسیار زیبایی بود که مردان زیادی خواستگار او بودند. پوسیدون، خدای دریاها بعد از شنیدن جواب منفی از مدوسا او را نفرین و تبدیل به هیولایی ترسناک می‌کند. این اسطوره نمایان‌گر سرکوبی غریزه جنسی و زیبایی زنانه است. سیکسو بر این باور است که مدوسا تصویری‌ست که مردان در ناخودآگاه ذهن‌شان از زنان دارند، او با احیای این بخش‌های سرکوب شده سعی در تخریب تصویر ساخته‌گی مردان از زنان دارد. مدوسا به این تاریخ ساخته‌گی می‌خندد و خود روایت‌اش را از نو می‌نویسد.

همچنان بخوانید

دختران دهکده؛ شور زندگی و سنت‌های سنگ‌شده

دختران دهکده؛ شور زندگی و سنت‌های سنگ‌شده

17 جوزا 1402
آرزو احمدی

آرزو احمدی؛ از کسب مدال طلا تا زندان پولیس پاکستان

16 جوزا 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش

پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت

13 جوزا 1402

گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش می‌دید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگی‌اش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...

بیشتر بخوانید
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کشف هویت جنسی
هزار و یک شب

یاسمین: کشف هویت جنسی‌‌ام سخت، اما دل‌پذیر بود

14 جوزا 1402

«از زمانی که خیلی کوچک بودم یادم می‌آید وقتی در جمع پسرها قرار می‌گرفتم حس فرار به من دست می‌داد و فکر می‌کردم کسی در گوشم می‌گوید باید از این جمع جدا شوی. البته یک حس...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00