منیژه رامزی استاد دانشگاه و رییس موسسه زنان افغان برای انتخابات است. وی از دوران مکتب وارد فعالیتهای مدنی و اجتماعی شده است. کار در رسانهها، نهادهای مدنی، و فعالیت برای حقوق زنان و اطفال را تجربه کرده است. بانو رامزی باورمند است که هر انسانی مبنی بر مبارزه و کارکرد خود، شخصیتاش را به اثبات میرساند. مبارزه به مفهوم ستیز و مقابله با محیط، دوستان و خانواده نیست. بلکه به این معنا است که شخص دوران تعلیمی، تحصیلی و شغلی خوب داشته باشد و در تمام این زمینهها پیشرفت و رشد نماید.
در هفده سال اخیر و برگزاری چند دوره انتخابات در کشور، حضور خانمها و نقش کمی و کیفیشان در انتخابات چگونه بوده؟
زنان پس از پنج سال دوره سیاه طالبان، فرصت پیدا کردند که در اجتماع خویش حضور داشته باشند و در پروسهی حکومتداری از طریق روند دموکراتیک آن سهم بگیرند. به عنوان رایدهنده و رای گیرنده برای کرسی ریاست جمهوری، برای راهیافتن به پارلمان، سنا و شوراهای ولایتی در صحنه آمدند. در حقیقت این پروسه به نفع زنان بود. به دلیلی که جامعهی جهانی، حکومت افغانستان، رسانهها و مردم همه حضور زنان را میخواستند. فضا تا اندازهای برای حضور و مشارکت سیاسی زنان آماده شده بود، تا زنان در تصمیم گیریها و انتخابات نقش داشته باشند.
از نگاه قانونی حقوق مساوی با مردان برای زنان داده شده است. اما عملن فرصتهای مساوی برای زنان وجود نداشت و ندارد. به این مفهوم که مردان، چون درآمد اقتصادی بالایی دارند، پشتوانههای سیاسی قویتر داشتند، توانستند پروسهی انتخابات را به نفع خودشان تمام کنند. مشکلات در درون کمیسیونهای انتخابات، سنتی بودن جامعه، عدم مدیریت درست پروسهها از سوی حکومت مسایلی است که بیشتر به ضرر زنان تمام میشود.
به نظر شما! با توجه به مشکلاتی که در گذشته در ارتباط با روند انتخابات وجود داشت، در انتخابات پیشرو، جدیترین مشکل که میتواند سد راه زنان رایدهنده و رای گیرنده قرار گیرد چیست؟
مهمترین چالش، چالش امنیتی است. امنیت در خانواده، سطح اجتماع و سایتهای انتخاباتی باعث میشود که میزان رایدهنده و رای گیرنده کاهش پیدا کند. همینطور موجودیت فساد اداری در کمیسیونهای انتخابات یک چالش عمدهای سد راه زنان است. امکانات برای کاندیدان زن بسیار محدود است. حمایتهای سیاسی و مالی برای زنان نسبت به مردان، محدود است. عدم حضور کارمندان زن در سایتهای انتخاباتی که باعث میشود خانواده، دختر و خانمش را اجازهی شرکت در انتخابات ندهد، یک چالش است. موضوع دیگر این است که نام کاندیدان خانم همیشه بر اساس حروف الفبا میآید و این باعث میشود که خانمها نتوانند رای لازم را بگیرند. این بار باید دادخواهی شود که نام کاندیدای زن در صفحه اول قرار بگیرد. نداشتن تذکره تابعیت در بین زنان و موجودیت افکار مردانه باعث میشود که خانم خانهی ما، نه کاندیدا باشد و نه رایدهنده.
تعیین شدن هزار تا کارت، این موضوع برای مردان بسیار عادی اما برای خانمها بسیار دشوار است. یک مرد میتواند یک تذکره را تا سه الی چهار هزار افغانی خریداری کند. چون امکانات در دسترس او قرار دارد. اما برای خانمها این کار سخت است. باید کمیسیون این را در نظر میگرفت. پولی که برای تضمین گرفته میشود باید برای خانمها متفاوت میبود. اینها چالشهایی اند که خانمها با آنها رو بهرو هستند.
با توجه به مشکلات امنیتی و تهدیداتی که زنان با آنها رو بهرو هستند، میزان مشارکت زنان به عنوان رای گیرنده و رایدهنده، چگونه خواهد بود؟
تنها مشکل امنیتی نیست. در گذشته نیز خانمهایی موفق به کسب رای شدهاند که امکانات خوب و وابستهگی به احزاب سیاسی داشتند و یا از خانوادههای زورمند بودند. چون میزان مشارکت زنان در انتخابات پایین است، در هر سایت به گونهی تخمینی اگر صد تا مرد ثبت نام کرده باشند ده تا زن ثبت نام کردهاند. این نشان دهندهی آن است که اگر اینگونه ادامه پیدا کند ما شاهد یک انتخابات همه شمول که مردان و زنان به گونهی هم سطح در آن سهم داشته باشند، نخواهیم بود. مخصوصن در ولایتهای ناامن.
اگر کمیسیون مدیریت داشته باشد، یک هماهنگی درست بین کمیسیون و نهادهای مانند وزارت معارف، تحصیلات عالی و نهادهای مدنی که همه به نحوی بتوانند برای اطلاع رسانی کار کنند، به وجود بیاید، آگاهیدهی گسترش پیدا کند تا انگیزهی ثبت نام برای واجدین شرایط به وجود بیاید. در غیر آن اگر مکانیزم کمیسیون انتخابات تغییر نکند با رویکرد فعلی انتخابات موفقی نخواهیم داشت.
گاهی از ایجاد یک سری ائتلافها بین کاندیدای جوان حرف زده میشود. فکر میکنید ایجاد ائتلافهای زنانه که بتوانند از همدیگر حمایت کنند، چقدر مؤثر خواهد بود، و در عین حال آیا این ظرفیت بین خانمها وجود دارد؟
ظرفیت وجود دارد اما تا هنوز بین زنان افغانستان یک اجماع و یک آدرس مشخص برای زنان به وجود نیامده است. آدرسهایی که در کلان شهرها مثلن پایتخت وجود دارد، نتوانسته کارکردی برای زنیکه در دور دستها زندهگی میکند، داشته باشد. بنابراین این فاصلهها بیاعتمادی را به وجود آورده است. در انتخاباتهای گذشته روابط زنان با احزاب و ائتلافها یک روابط نا معین بود و حالا هم این روابط نا معین است. به این مفهوم که زنان بهخاطری که مهر حزب و ائتلاف را نخورند، خودشان را طوری وانمود میسازند که کاندیدای مستقل هستند و ظاهرن روابط شان را با احزاب آشکار نمیکنند. چون مردم نسبت به احزاب و ائتلافها باور ندارند و اهمیت نمیدهند. کاندیداها هم نمیخواهند خودشان را از آدرس حزب و ائتلاف معرفی کنند. زیرا تشخیص این است که کاندیدای مستقل بیشتر، نتیجه بخش میباشد.
نمایندههای فعلی، خانمهایی که از آدرسها و با پشتوانههای مختلف در پارلمان راهیافتهاند، کارکرد اینها چه تأثیری روی انگیزهی شرکت در انتخابات برای زنان دارد؟
یک تحقیق ابتدایی نشان میدهد که نود و پنج درصد وکلای فعلی بازهم کاندیدا هستند. تعداد زیادی از وکلای برحال زن هم، در حالیکه از یک طرف سنشان بالا رفته، از طرف دیگر نتوانستهاند فاصله بین خودشان و دیگر زنان را از بین ببرند و خدمات ارزنده و ارزشمندی را برای زنان انجام دهند، حتا به نامزد وزیری که خانم بود، نتوانستند رای بگیرند. در حال حاضر هم اینها از نظر مالی و روابط دست بالایی نسبت به کاندیدای جوان دارند با این حساب میزان برنده شدنشان نسبت به کاندیدای جوان بیشتر است. بنابراین مردم باید آگاهانه اقدام کنند.
مردم تجربه کردهاند که وکلای برحال به عنوان نمایندهی مردم کاری انجام ندادهاند. به خصوص خانمها که فاصله بین خود و دیگر زنان را به خاطر وکیل بودنشان بیشتر کردهاند. تنها زمانی که بحث انتخابات داغ میشود اینها به ولایت میروند و خانمها را میبینند چون به رای آنها نیاز دارند. باید بدانیم که اینها اهل کار برای زنان نیستند و نمیتوانند کار کنند. پیشنهاد من این است که این بار مردم، خصوصن زنان نباید رایشان را به کاندیدای برحال استعمال کنند. این رای برای قشر روشنفکر و نسل جوان جامعه باید استفاده شود. و یک تعهدی هم از آنها نسبت به سرنوشت زنان در آینده، گرفته شود.
پیامتان در زمینهی انتخابات برای زنان جامعه چیست؟
در شرایط فعلی میبینیم که همه خودشان را کاندیدا کردهاند و من بسیار دوستانه خواهش میکنم که کاندیدای محترم یک بار ببیند که آیا ظرفیت و توانایی وکالت در وجودشان است یا نه. از یک منطقه ده نفر کاندیدای احتمالی است. اگر یک شخصیت مناسبی داشته باشیم که شایستهگی و توانایی داشته باشد، یک کار مفید و اساسی انجام میشود. همچنان همهی واجدین شرایط به خصوص خانمها باید ثبت نام کنند و رای بدهند. تا از این طریق بتوانند بهعنوان افراد یک جامعه حضور شانرا در یک پروسهی ملی پر رنگ جلوه دهند.