نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

چرا مادران و نوزادان سیاه‎پوست آمریکایی با بحران مرگ و زنده‌گی مواجه‎اند؟ بخش ششم

  • نیمرخ
  • 13 جوزا 1397
31870391_1263490010452879_5961500205546209280_n

منبع: نیویارک تایمز
نویسنده: لیندا ویلاروسا
برگردان: اخگر رهنورد

زمانی‎که بیش از دو دهه قبل تفاوت سیاه-سفید در مرگ‎ومیر نوزادان برای بار اول موضوع تحقیق، بحث و توجه رسانه‎ها قرار گرفت، این باور به‎طور گسترده‎ای به ذهن بسیاری‎ها، از جمله داکتران و متخصصان سلامت عمومی، رسید که مرگ‎ومیر بالای نوزادانِ زنان سیاه‎پوست، فقط زنان فقیر و کم‎تر تحصیل‎کرده- که بیش‎ترین تعداد مرگ‎ومیر نوزاد را تجربه می‎کنند- را متأثر می‎سازد. این امر باالضروره منجر به سرزنش مادران گردید: آیا آن‎ها غذای سالم نمی‎خورند، سیگار می‎کشند، مشروب می‎نوشند، مواد مخدر مصرف می‎کنند، اضافه‎وزن دارند، از ویتامین‎های دوران بارداری استفاده نمی‎کنند یا استراحت کافی نمی‎کنند، از فعال‎بودن در جریان ملاقات‎های دوران بارداری می‎ترسند، اصلن در ملاقات‎ها حاضر نمی‎شوند، خیلی جوان‎اند، ازدواج‎ نکرده‎اند؟

در مجله‎ی «Essence»، که من از اواخر دهه‎ی 80 تا اواسط دهه‎ی 90 دبیر بخش سلامت آن بودم، ما با تشویق خواننده‌گان زنِ سیاه‎پوست- اکثرن از طبقه‎ی متوسط- به جلوگیری از بارداری ناخواسته، و با یادآوری به آن‎ها به توجه به عادت‎های سلامتی‎شان در دوران بارداری و حصول اطمینان از این‎که نوزادان با پشت‎شان خوابیده باشد، موضوع مرگ‎و‎میر نوزادان را پوشش دادیم. از آن‎جا که این مسأله به آینده‎ی این نژاد (سیاه) بسته‌گی داشت، ما هم‎چنین یک نوع ذهنیت «هر نفر یک آموزگار» (each-one-teach-one) را ترویج کردیم: دختران نوجوانِ پیرامونِ‌تان را تشویق کنید که صرفن به سکس «نه» بگویند و به تمامی «خواهران» زنده‌گی‎تان در مورد اهمیت مراقبت‎های قبل از زایمان و عادت‎های سالم در دوران بارداری، آموزش دهید.

در 1992، من خبرنگار هم‌کار در «دانشکده‎ی سلامت عمومی دانشگاه هاروارد» بودم. روزی، «دکتر رابرت بلاندون»، استاد پالیسی سلامت و درمان، که می‎دانست من دبیر بخش سلامت «Essence» بودم، گفت: «فکر کردم شما به این، علاقه‎مند باشید». او آخرین شماره‎ی «مجله‎ی طبی نیوانگلند» را به من داد، که حاوی آن‎چه که امروزه تحقیقات جامع آماری در مورد نژاد، طبقه و مرگ‎و‎میر نوزادان خوانده می‎شود، بود. این تحقیق که توسط چهار محقق- «کِنِت شوندورف»، «کارول هوگ»، «جوئل کلایمن» و «داین روولی»- در «مرکز کنترل امراض»، بر اساس دیتابیسِ نزدیک به یک میلیون گواهی‎نامه‎های مرگ و تولد، که قبلن در دسترس نبودند، انجام شده بود. محققین دریافته بودند که نوزادانی که از والدین سیاه‎پوست با تحصیلات دانشگاهی به‎دنیا می‎آیند، دو برابر بیش‌تر از نوزادانی که از والدین سفیدپوست با عین درجه‎ی تحصیل متولد می‎شوند، با احتمال مرگ مواجه بودند. در 72 درصدِ موارد، علت مرگ‎ومیرها وزن پایین نوزادان در هنگام تولد خوانده شده بود. من به‎قدری شگفت‎زده و شکاک شده بودم و او (بلاندون) را با انواعی از سوالات در مورد تحقیقات طبی به دردسر انداختم که او ما را تشویق کرد تا این سوالات را در کلاس درسی او مطرح کنیم. اساسن من می‎خواستم بدانم چرا. او گفت: «هیچ‎کس نمی‌داند. اما ممکن است استرس در آن نقش داشته باشد».

دکتر «آرلین جِرونیموس»، استاد دیپارتمنت رفتار و آموزش صحی در دانشکده‎ی سلامت عمومی دانشگاه میشیگان، نخستین بار استرس و مرگ‎ومیر نوزادان سیاه‎پوست را با نظریه‎ی «هوازده‌گی»اش ارتباط داده بود، که من تا چند سال بعد سر از کارش درنیاوردم. او معتقد بود که نوعی از استرس سمی سبب وخامت و ضعف زودرس بدن زنانِ آفریقایی-آمریکایی، در نتیجه‎ی قرار گرفتن مکرر در معرض فضای تبعیض و توهین، می‎شود. او استلال می‌کرد که هوازده‌گی بدن مادر، می‌تواند منجر به نتایج نامطلوب بارداری، از جمله مرگ نوزادش، گردد.

«جِرونیموس»، پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکده سلامت عمومی هاروارد، در 1987 به میشیگان رفت و در آن‎جا تحقیقات‎اش را ادامه داد. در همان سال، او در گزارشی که در «مجله جمعیت و توسعه» منتشر شد، اشاره کرد که زنان سیاه‎پوست، که در اواسط دهه 20 عمرشان بودند، میزان مرگ و میر نوزادان شان بیش‌تر از مرگ و میر نوزادان دختران نوجوان بودند- احتمالن به دلیل این‎که آن‌ها سال‌مندتر بودند و استرس از مدت‌ها قبل بر بدن‌شان تأثیر گذاشته بود. در مورد مادران سفیدپوست، قضیه بر عکس بود: نوزادانِ دختران نوجوان با بالاترین خطر مرگ‎ومیر مواجه بودند؛ و زنانی‌که در اواسط دهه 20 عمرشان قرار داشتند، کم‎ترین میزان را داشتند.

کار «جِرونیموس» این اعتقاد عمومی را که دختران نوجوان سیاه‎پوست (که گویا بی‎احتیاط، فقیر و بی‎سواد بودند) را به‎خاطر میزان بالای مرگ‎ومیر نوزادان سیاه‎پوست سرزنش می‎کرد، رد کرد. پژوهش او واکنش‌های تندی را به دنبال داشت. سیاست‌مداران، مفسران رسانه‎یی و حتی دانش‌مندان دیگر او را متهم به ترویج بارداری در سنین نوجوانی کردند. او از سوی هم‌کارانش مورد حمله قرار گرفت و حتی از سوی افراد ناشناس تهدیدهای مرگ را در دفترش در «ان آربُر» و نیز در خانه‌اش، دریافت کرد. «جِرونیموس»- که در 1992، آن‎چه را که اکنون تحقیق آغازین او در زمینه هوازده‌گی و زنان و کودکان سیاه‎پوست می‎خوانند، در مجله «قومیت و بیماری» منتشر کرد- به‎یاد می‎آورد: «در آن زمان، که 25 سال پیش (یا بیش‌تر) بود، خواسته‌های زیادی در شکایت از من به دانشگاه میشیگان مطرح شدند، این‎که باید از دانشگاه اخراج شوم؛ چیزی که تا آن زمان برای خیلی‎ها در تاریخ دانشگاه اتفاق افتاده بود».
ادامه دارد…

همچنان بخوانید

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

18 جوزا 1402
«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

18 جوزا 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش

پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت

13 جوزا 1402

گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش می‌دید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگی‌اش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...

بیشتر بخوانید
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
کشف هویت جنسی
هزار و یک شب

یاسمین: کشف هویت جنسی‌‌ام سخت، اما دل‌پذیر بود

14 جوزا 1402

«از زمانی که خیلی کوچک بودم یادم می‌آید وقتی در جمع پسرها قرار می‌گرفتم حس فرار به من دست می‌داد و فکر می‌کردم کسی در گوشم می‌گوید باید از این جمع جدا شوی. البته یک حس...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00