روزهای عید نیز مثل هر روز دیگر به شکل متفاوتی روز مرد است
در روزهای عید همه با شادی بیشتری نسبت به روزهای دیگر این طرف و آن طرف میروند. همه جا رنگ دیگری به خود میگیرد. رنگ لباسها، لحن گفتوگو و همه چیز جلوهای تازهتری دارند. بازارها پر است از شور شعف لحظاتی عیدی و آدمها با شتاب به دنبال چیزی که میخواهند میروند.
اندکی از زنان با لباسهای رنگ روشن به بیرون میآیند و دستشان بوی حنا میدهند و تنشان بوی عطر مخصوص خودشان را. متبسماند و سرمه چشمانشان یادآور زیباترین احساسات دلبرانه و عاشقانه در دلهاست. خرامان رفتنشان ابهت از دست رفته را در اذهان زنده میکند و دامنشان گرد و غبار تمام شهر را با خودش به یغما میبرد. شاید با خود به این فکر میکنند که آنها دل رباترین معشوقههای مردان جهاناند و بازماندههای لیلایی که آدمی-مردی را در صحرا کشاند و مجنون خودش ساخت. به این فکر میکنند که زورمندترین مردان در مقابل آنها سر خم میکنند و نامدارترین جنگجویان در اوج جنگهای خونین یاد زنی را با خودش حمل میکرده و میکنند. آنها حتمن با این چیزها به خودشان مفتخر اند و خودشان را قهرمان اشعار نامدارترین شاعر-مرد جهان میدانند. این غرور و توهم آنها را زنده نگه میدارد در جهانی که جز در قلبی مردی جا داشتن هیچ سهمی از زندهگی و طبیعت ندارند.
روزهای عید را میتوان روزهای تفریح و گشتوگذاز مردان دانست. این روز نیز مثل روزهای دیگر به شکل متفاوتی روز مرد است. چون این مرداناند که با دلخوشی و فارغ از هر نوع مسوولیتی به دیدن کسان و جاهای دیدنیشان میروند. اما در چهره زنانیکه در پستوهای خانه و آشپزخانه به سر میبرند هیچ جلوهای از احساس ابهت و غروری اینکه قهرمان مهمترین داستان مردان است دیده نمیشود و تنها به این فکر میکنند که چگونه میتوانند با پختن غذا و کیک مناسب آبروی مردی آبروداری را بخرند.
مردان با پسرانشان به دید و بازدیدهای مردانهیشان رسیدهگی میکنند. در این روزها، زنان باید لباسهای عیدی مردان را آماده کرده باشند و به جای فکر کردن به سر و وضع خودشان مردی را دعوت به دوش گرفتن با آب ولرمی نمایند که مناسب آنروز باشد. آنها با سر و وضع مناسب به برنامههایشان رسیدهگی مینمایند. زنان با لباسهای معطر از بوی عطر پیاز و… به استقبال مهمانهای میروند که به دیدن مرد خانواده آمدهاند.
معمولن در روزهای عید برنامهها طرحریزی میکنند. دید و بازدیدها از این خانه به آن خانه به اساس مردان و پسران خانه صورت میگیرد. چون برای آمادهگی داشتن و پذیرایی از مهمانها زنان و دختران باید در خانه باشند و به کارها رسیدهگی نمایند.
اگر زنی پافشاری کرده باشد که به خانه خواهرش و دختری خواسته باشد به خانه دوستش برود، در حقیقت خیانتی کرده است به آن احساس خشک و مقدسی که هر زن و دختری بیش از هر چیزی دیگر باید به فکر آبروداری و پذیرایی خوب از مهمانهای مرد خانواده باشد.