ماهگل موسوی
اگر باحیا بودن به مفهوم جلوگیری از نشست و برخواست با جنس مخالف باشد مسلم است که زن غارنشین بار میآید و در نهایت بردهگی را در زندهگی میپذیرد
قبل از پرداختن به نوع مدرن خشونت باید گفت، به همهگان واضح است که در جریان سالهای متمادی، زنان در افغانستان در نقش یک برده زندهگی کردهاند. بردهای که حتا اختیار غذا خوردن هم نداشته، بارها و بارها از سوی یک عنوان درون تهی و به ظاهر قوی بهنام مرد، مورد لت و کوب و ضرب و شَتم قرار گرفتهاند. هنوزهم در اکثریت مناطق دوردست افغانستان زندهگی زنان به همین شکل است. زنانیکه که امروز به این شکل زندهگی میکنند در حقیقت همان اطفال کوچکی هستند که از آوان زندهگی بهواسطه بزرگانشان به صورت غلط تعیین هویت میشوند. مثلن از طفولیت برایشان گفته میشود که تو دختر هستی، دختر باید باحیا باشد، دختر غریب است، صدای دختر را کسی نمیشنود، و صدها باید و نباید مزخرف دیگر که بالاخره بردهگی را به یک زن، زندهگی مفهوم میکنند.
در این میان کلمه حیا مفهومی جالبی دارد، یعنی اینکه دختر نباید در مجالس اشتراک کند، دختر نباید با جنس مخالف نشست و برخواست داشته باشد. در حالیکه نصف نفوس جامعه را مردان تشکیل میدهد و بیشترین فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مربوط به همین قشر است. پس اگر باحیا بودن که جز شخصیت یک دختر به شمار میرود به مفهوم جلوگیری از نشست و برخواست با جنس مخالف باشد مسلم است که زن غارنشین بار میآید و در نهایت بردهگی را در زندهگی میپذیرد. به همین منوال توصیهها و عکس العملهای نامناسب در سنین مختلف در برابر رفتار و عملکردهای دختران جریان دارد. اینجا لازم میدانم مثالی را ذکر کنم که تقریبن همه با او آشنایی دارد: وقتیکه یک دختر بنا به هر دلیلی که باعث میشود اشک میریزد برایش گفته میشود بیچاره دختر است دیگه. دردآور تر از همه، وقتیکه دختر بزرگتر میشود به صورت متداوم و هشدارگونه برایش توصیه میشود که کارها و تنظیم امورات خانه را به صورت درست یاد بگیرد تا در آینده یک لقمه نان شوهر نصیباش شود.
اما پدران و مادران از پیامد این عکس العملها و توصیههایشان آگاه نیستند. بدبختانه همین جملات و یا جملات امثال این باعث میشود که دختر ضعیف بودن را منحیث سرشت و طبیعت خود قبول کند. و این باعث میشود که وقتی دختران ازدواج میکنند اجازه بدهند که در نقش یک برده زندهگی کنند و منحیث ابزار جنسی از او استفاده شود. در این صورت انسانهای که دختر را وابسته تربیت میکنند، به شکل یک برده بار میآورند و آنهارا طوری تربیت میکنند که همیشه جنسیت تعیین کننده نقشها و امورات زندهگیش باشد نه انسانیت مسوولاند!
انسانیت به مراتب بالاتر از جنسیت است. طفل چون باغ است و والدین همچون باغبان. این باغ اگر سرسبز میشود یا خشک در هر صورت (پدران و مادران) مسوول هستند. برده بار آمدن زنان نتیجهای سالها زحمات نابهجای پدران و مادران است که این خود ثمرهای فرهنگ غلط و عدم آگاهی مردم از شیوههای درست تربیت طفل میباشد. مسایل فوق به همین شکل در اکثر مناطق افغانستان حکمفرما است، در مقابل داریم مناطقی را که میشود گفت همین مسایل به شکل مدرن آن وجود دارد. در بهوجود آمدن شکل مدرن خشونت نقش امریکا را نباید نادیده گرفت، طی چند سال اخیر امریکا با خواندن صدای دموکراسی در گوش زنان که: زنان در جریان سالهای متمادی باضرب و ستم زندهگی کردند و… به همین ترتیب زمینه مکتب رفتن را به دختران مساعد ساختند، بالاخره دختران به دانشگاهها راه یافتند، فارغالتحصیل شدند و وظیفه گرفتند.
مسئله مهم در نوع زندهگی مدرن خانمهای افغانستان این است که اکثریت از زنانیکه امروز در دفاتر دولتی و غیردولتی درخواست کار میدهند و یا مشغول به کار هستند امنیت و آرامش ندارند. مثلن وقتیکه زنی در یک دفتر درخواست کار میدهد، مهمترین ویژهگی که باید دارا باشد زیبایی است. همچنان زنیکه در یک دفتر کارمند است باید به درخواستهای نابهجایی جناب مرد (صاحب کار) پاسخ مثبت بدهد، مهم نیست که لیاقت و ظرفیت دارد یا ندارد. سطح علمی، تفکر و توانایی یک زن در افغانستان قابل شناخت نیست. این واقعن تاسفآور است که یک زن با پذیرش چنین شرایطی انجام وظیفه نماید و هیچوقت صدایش را بلند نکند. این نوع مدرن بردهگی است نه آزادی. پذیرفتن درخواست نادرست به دلیل ماندن در کار خود خشونت است (خشونت به شکل مدرن و متفاوت).
مخاطب من من تو هستی جناب مرد، مردیکه آزادی را برای زنانیکه غیر از محارم خود میخواهی. مردیکه زن خودت چادری به سر دارد و تو با زن بدون چادری میگی و میخندی. مردیکه شریک زندهگیات هیچ وقت اجازهای تنهایی بیرون رفتن را ندارد و خودت به زنانی که تنها بیرون میآید دست اندازی میکنی. مردیکه منحیث صاحب کار در دفترت درخواست پسر لایق را رد کرده و دختر مقبول و نالایق را استخدام میکنی. مردیکه در عرصه حقوق بشر و حقوق زن کار میکنی و بارها در برنامههای تحت عنوان منع خشونت علیه زن و حقوق زن بیانیه میدهی و حتا آیت قرآن مرتبط با موضوع تلاوت میکنی اما زن خودت حضور ندارد.