نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ
با مشکلات مبارزه می‌کنیم تا آن‌جایی که مثل امروز نادیده گرفته نشویم

با مشکلات مبارزه می‌کنیم تا آن‌جایی که مثل امروز نادیده گرفته نشویم

نیمرخ توسط نیمرخ
1 اسد 1397 خورشیدی
0
0
اشتراک‌گذاری‌ها
40
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

عزیزه اکبریان محصل سال سوم رشته انجنیری و عضو گروه موسیقی صلصال است. وی مدت دو سال می‌شود که کار روی موسیقی محلی را شروع کرده. می‌خواند، می‌نوازد و هم‌چنان مدت ۶ سال است که تیاتر نیز کار می‌کند. در فلم‌‌های کوتاه و مستند در بامیان نیز نقش اجرا کرده است. بانو عزیزه دمبوره و زیر بغلی را به شکل مسلکی به مدت سه ماه در انستتیوت ملی موسیقی کار کرده و به‌این باور است که موسیقی را نمی‌توان به‌آسانی آموخت.


انگیزه و دلیل این‌که به آوازخوانی و نوازنده‌گی محلی رو آوردید چه بود؟

ما در سال‌های گذشته در محافل و برنامه‌‌های که در سطح ولایت برگزار می‌شد سرود می‌خواندیم. بعد از یک برنامه فرهنگی والی سابق بامیان آقای غلام علی وحدت برای ما پیشنهاد کرد که سرود را با دمبوره بخوانیم. سپس ما تصمیم گرفتیم که یک گروه موسیقی ایجاد کنیم تا دختران نیز بتوانند بخوانند و بنوازند.

هدف من از روآوردن به خواندن و نواختن دو مسئله بود:

  • زنده نگه‌داشتن موسیقی محلی هزاره‌گی؛ دمبوره جز از فرهنگ اصیل هزاره‌هاست و هویت ما را زنده نگه می‌دارد.
  • ما به عنوان اولین دختران محلی‌خوان افغانستان، دخترانی‌که هم می‌خوانند و هم می‌نوازند، بتوانیم راه را برای بانوان که علاقه به خواندن و نواختن دارند باز کنیم و سنت‌‌های مرسوم جامعه را بشکنانیم.
  • ما بیش‌تر سبک‌‌های آبی میرزا را اجرا می‌کنیم. آبی میرزا زنی‌که سبک خاص خودش را داشت و به‌خاطر آوازخوانی‌اش زندانی شد و هزاران مشکلات دیگر را به او تحمیل کردند. من خواستم و می‌خواهم آبی میرزای دوم باشم.

در اوایل که شروع به خواندن و نواختن کردی عکس‌العمل خانواده، دوستان و مردم چگونه بود؟

مشوق اصلی من در خواندن و نواختن پدرم بود. مادرم نیز دوست داشت دخترش آزاو بخواند و بنوازد اما به‌خاطر رسم و رواج‌‌های نادرست و حرف و قضاوت فامیل و مردم کم‌تر در این راه تشویقم می‌کرد و همیشه نگران من بود و هست. حتا وضعیت به گونه‌ی بود که در اوایل در دیوار خانه و دروازه ما نوشته می‌کردند: «به خانه رقاصه‌‌ها خوش آمدید» و همین‌طور در بیرون مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتم. پسران از پشت من می‌آمدند و می‌گفتند این یک دختر آواز خوان و رقاصه است، بیا امشب مهمانش کنیم، دختران که می‌خوانند و می‌نوازنند فاقد ارزش‌ها و بد اخلاق‌اند. حتا در یک سفر که به کابل داشتیم شخصیت‌‌های بسیار بزرگ در مورد ما قضاوت‌‌های نادرستی کردند و گفتند این‌ها به‌خاطر فحشا و تن فروشی می‌روند و می‌آیند.

فعلن برخورد مردم و خانواده‌تان چگونه است؟

بعضی نمایشات ما به گونه‌ای است که دختر و پسر به شکل عادی در صحنه ظاهر می‌شوند. اما بعد از اجرای تیاتر و موسیقی بعضی‌ها عکس می‌گیرند و در صفحات مجازی نشر می‌کنند و می‌گویند که‌این‌ها بد اخلاق هستند. حتا در فلم‌های مستند کوتاه که من نقش داشتم و دارم همه عکس می‌گیرند و می‌گویند این‌ها با پسرا جوره است، بداخلاقی می‌کنند و…

عزیزه اکبریان موسیقی می‌خواند و دمبوره می‌نوازد.
عزیزه اکبریان موسیقی می‌خواند و دمبوره می‌نوازد. او عضو نمایش تیاتر نیز هست.

در طول سال‌های فعالیتم با برخوردهای این چنینی زیادی روبه‌رو شده‌ام. حتا اکثریت دوستانم را از دست دادم. زیرا پدر و مادر و اقارب‌شان برای‌شان می‌گفتند دختری که نمایش اجرا می‌کند، می‌نوازد و می‌خواند بد اخلاق است و شما را نیز مثل خودشان می‌سازند. دختر که سینمایی شد و آواز خواند و نمایش اجرا کرد دختر خوب نیست. اما دوستان خوبی نیز دارم که من را حمایت و تشویق می‌کنند مردمان مهربان نیز وجود دارند که به خواندن و نواختن من افتخار می‌کنند. تشویق دوستان و مردمم نیز باعث تلاش و ادامه کارم می‌شود. فامیل‌ام نیز مشوقم بوده اما نه آن‌چنان که باید می‌بود اما من ناراحت نیستم و برای‌شان حق می‌دهم که در جامعه سنتی چنین باشند.

فضای ولایت بامیان با توجه به امنیت و مردم فرهنگی که دارد چقدر آماده پذیریش زنان آواز خوان است؟

همچنان بخوانید

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

18 جوزا 1402
«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

18 جوزا 1402

به‌نظر من هر روزی‌که می‌گذرد سطح دید مردم وسیع‌تر می‌شود. به گونه‌ای بهتر می‌توانند خواندن و نواختن زنان را بپذیرند و دلیل این‌را می‌توان برگزاری جشنواره‌‌های مختلف عنوان کرد. وضعیت بهتر از گذشته است. اما بازهم مشکلات وجود دارد و بعضی‌‌ها نمی‌توانند بپذیرند که زنان نیز حق دارند بخوانند و بنوازند.


آزار و اذیت خیابانی و نوشتن روی دیوار خانه‌تان هنوز هم وجود دارد یا کم‌تر و زیادتر شده؟

البته که هنوزهم من در بیرون مورد تحقیر و اذیت قرار می‌گیرم و موضوع که خیلی برایم ناراحت کننده می‌باشد این است که همه‌ی‌شان می‌گویند این دختر یک رقاصه و بداخلاق است، ببریم مهمان‌اش کنیم و همراه‌اش چکر برویم.

شما قفل سنت‌‌هارا شکستید، دختران بامیان در برنامه‌های مختلف اسکی، دوچرخه‌سواری، آوازخوانی و نوازنده‌گی سهم می‌گیرند. به‌نظر شما تمام این‌ها مشوق خانواده‌ها در سهم‌گیری دختران دیگر در برنامه‌های این چنینی می‌باشد؟

بلی، صد در صد. در اوایل که ما شروع کرده بودیم تعداد ما سه نفر بود و فعلن ۷ نفر هستیم. حتا یکی از دختران ازدواج کرده اما باز هم می‌خواند، می‌نوازد و شوهرش می‌گوید نمی‌خواهم ازدواج مانع کار و برنامه‌‌هایت شود. انسان‌های روشن‌فکر به‌خوبی از ما حمایت می‌کنند.

حمایت حکومت محلی و ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت بامیان چگونه است، به‌خصوص در جشنواره‌‌های موسیقی که در بامیان برگذار می‌شود؟

حکومت محلی بامیان در جشنواره‌‌های که برگزار می‌شود هرگز مارا حمایت نمی‌کند. در حالی‌که هنرمندان محلی بامیان باید بیش‌تر مورد توجه قرار بگیرند و امکانات برای‌شان در نظر گرفته شود. اما چنین نیست ما با بودجه شخصی برای خود استاد می‌گیریم، تمرین می‌کنیم و لباس تهیه می‌کنیم.
حتا در رفت‌وآمد در جشنواره برای ما موتر در نظر نمی‌گیرند. درست است که ما از بامیان هستیم و باید در برنامه‌‌های فرهنگی سهم پررنگ داشته باشیم اما باید موقعیت و محدودیت ما نیز در نظر گرفته شود. حداقل برای بانوان در روز‌‌های تمرین و جشنواره وسایل نقلیه در نظر گرفته شود زیرا ما امکانات و بودجه نداریم. اما ما از این‌گونه رفتار‌‌ها و عدم حمایت ناامید نمی‌شویم، به راه مان ادامه می‌دهیم و در نهایت در آرزوی رسیدن روزی، تمام مشکلات و چالش‌‌هارا تحمل کرده مبارزه می‌کنیم تا آن‌جایی‌که همه‌ی مردم بامیان به ما افتخار کنند و مثل امروز مارا نادیده نگیرند.

مطالب مرتبط

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

18 جوزا 1402
«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

18 جوزا 1402
نسا محمدی: تابوانگاری بدن و قواعد طالبان صحت زنان را تهدید می‌کند

نسا محمدی: تابوانگاری بدن و قواعد طالبان صحت زنان را تهدید می‌کند

18 جوزا 1402

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00