سیمین حسن زاده ماستر حقوق بینالملل، شاعر و نویسنده است. او تجربه فعالیت در رسانه را داشته و مدتی به عنوان معین نشراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ کار کرده. وی اکنون در میدان رقابتهای انتخاباتی برای رفتن به پارلمان کشور مبارزه میکند. بانو حسن زاده باور دارد که پارلمان جای افراد شایستهی است که آگاهانه نظر به نیاز جامعه قانون بسازند و از عملکرد دو قوه دیگر نظارت درست و دقیق داشته باشد. پس مردم نباید رای خویش را دست کم بگیرند و آن را در بدل امتیازات بسیار کوچک استعمال نمایند. مردم باید فرزندان تحصیل کرده و حقوقدان شان را در پارلمان بفرستند.
تجربه کاریتان در عرصههای ادبی و هنری، کار در نهاد حکومتی و فعلن هم در رقابت انتخابات پارلمانی حضور دارید، بین تجارب و برنامههای امروز تان چقدر نزدیکی وجود دارد؟
بین ادبیات و سیاست هیچ مرزی وجود ندارد. از طرفی ادبیات بر سیاست تاثیرگزار است. اگر تاریخ مفاخر ادبی را مطالعه نماییم بزرگترین شاعران ما سیاستمدار بودند و ادبیات روی تصمیم گیریهای سیاسی بیشترین تاثیرگزاری را داشته است. من خوشحالم از شاعر بودنم و اینکه ذوق ادبی و هنری دارم. اگرچند سیاست بهخاطر بقای خود بر مبناهای چون دروغ و فریب استوار است، ولی زمانی که شاعر سیاستمدار میشود، سیاست را بر مبنای هنر صادقانه و متعهدانهاش استوار میکند. چون شاعر یعنی انسان آگاه، با درک و متعهد و سیاستمدار یعنی رهبر که جامعه را به اقتدار برساند. با هنر عاطفه و نوع دوستی؛ مدیریت درست جامعه و تصمیمهای آگاهانه میتوان یک سیاست انسانی را به وجود آورد. به قول یکی از بزرگان سیاستمدار: «خوب کسی است که مورد مهر مردم بوده و از درد مردم با خبر باشد. شاعر کسی است که دردهای مردم را میداند و میسراید و اگر این شاعر سیاستمدار شود یک سیاست انسانی خواهد داشت.»
عدهی میگویند در جامعه فعلی، مردان بیشتر محافظه کار و زنان بیشتر احساساتی هستند. این رویکرد را در زندهگی شغلی افراد نیز تاثیرگزار میدانند و تعدادی موضعگیری شما در مورد قتل فرخنده را هم برخواسته از احساسات میدانند با این گفتهها موافق هستید؟
زن و مرد دو موجود متفاوت از لحاظ فزیکی و روانی است. اما هر دو به عنوان دو بال پرواز به سمت کمال و دو عنصر مهم برای رشد جامعهی انسانی است. زنان چون مسوولیت انسان سازی و مادری را به عهده دارد باید عاطفی و احساسی باشند تا نسل بشر در آغوش او پرورش پیدا کند. اما با وجود تفاوتها بین مرد و زن هر دو دارای حقوق برابر اند. ممکن بین حقوق مرد و زن تشابه وجود نداشته باشد ولی توازن وجود دارد. زنان به عنوان مربیان جامعه باید از تمام حقوق انسانی خود استفاده کنند.
من طرف دار این نیستم که زنان در تمام عرصهها و مشاغل شان احساساتی تصمیم میگیرند. اما اگر جنبه مثبت این را در نظر بگیریم، عاطفه و انسان دوستی زنان روی صداقت و تعهد آنها در زندهگی شغلی تاثیر مثبت و سازنده داشته. ما زنی را سراغ نداریم که دستش به خون فرزندان این وطن آلوده باشد. ما زنی را سراغ نداریم که با فساد اداری و باندهای مافیاییاش کشور را به بحران برده باشد.
زنان بیشتر کار کردهاند و موفق بودهاند و سیاستِ که با عاطفه و هنر زنان آمیخته باشد باز دهی خوبی خواهد داشت.
ارزیابی شما از کارکردهای نمایندهگان زن در پارلمان چگونه است؟ اگر خود تان عضو پارلمان دوره بعدی باشید با نمایندهگان دورهی فعلی چه تفاوتها خواهید داشت؟
بحث تنها کارکرد زنان در پارلمان نباید باشد. اگر ما بیاییم کارکرد تمام نمایندهگان مجلس را بررسی نماییم؛ آنگونه که مردم با قبول زحمت و تمام مشکلات رفتند و رای دادند و مردان و زنانی را به عنوان نماینده انتخاب کردند رضایت ندارند. چون وکلای عزیز دوره قبل بیشتر از فضا و کرسی پارلمان به نفع تجارت و کارهای دیگر شان استفاده کردند. از پارلمان کمتر صدای بهخاطر مردم بلند شده و کمتر قوانین به نفع مردم تصویب شد. در پارلمان موجود انگشت شمار زنان و مردان وجود دارد که میشود آنها را نمایندهگان مردم خطاب کرد.
اما اینکه چرا مردم ناراضی هست دلیل دارد. باید بدانیم که مردم عزیز ما چه قدر شناختِ از پارلمان دارد. وظیفه نماینده این نیست که ما بیایم خواستههای بسیار کوچک، مانند ترمیم سرک، ساختن تعمیر مکتب و شفاخانه را توقع داشته باشیم. وکیل باید صدای مردم باشد و از کارد کردهای نهادهای اجرایی نظارت داشته باشد. میراث ناپسندی را که نمایندهگان قبلی به جا گذاشته است با خرج کردن مبالغ هنگفت، بخش غذا و درست کردن دسترخوان رنگین از مردم رای گرفتهاند. با وعدههای سرخ و سبز شان شناخت اشتباهی را از پارلمان در ذهن مردم دادهاند. من با ذهنیت این که شاگرد حقوق هستم و پارلمان جای قانونگذاری است وارد این عرصه شدم. نمایندهگان مردم باید خبره گان قانون/ حقوق باشند. پارلمان بزرگترین قوه نظارت از عملکرد دو قوه دیگر است. وظیفه پارلمان ساختن سرک، مسجد و پخش غذا نیست. وکیل مردم برای درست شدن زیر بناها برای مردم به نهاد اجرایی مراجعه میکند و خواستههای موکلین خویش را به گونهی قانونمند مطرح کرده و از انجام آن نظارت میکند.
مسئلهی دیگر مورثی بودن پارلمان است؛ نمایندهگان که در طول همین چهار دوره با ابزارهای قانونی و غیرقانونی و تقلب در انتخابات وکیل شدند. در این دور باز هم خودشان، یا یکی از اقارب آنها کاندیدا شدهاند. ما به مردم عزیز میگوییم که تنها چند نفر حق نماینده شدن را ندارند. قانون به همه حق برابر داده. بیاییم به وکالت مورثی نه بگوییم. اگر اینبار من با دانش و تعهد نماینده واقعی مردم میشوم دور بعد از یک فرزند تحصیل کرده، صادق و متعهد این سرزمین حمایت خواهم کرد تا نماینده مردم شود. چون اگر ما درست استفاده کنیم پنج سال زمانی زیادی است برای کار و خدمت درست به مردم. در هر دوره باید افراد جدیدی با طرحی جدید وارد پارلمان شود.
برای ایجاد همگرایی بین نمایندهگان، و تشکیل یک انسجام از زنان در پارلمان که منجر به کار موثر برای مردم شود برنامهای دارید؟
یک مقوله بسیار معروف این است که: «قدرت ما در وحدت ماست». هر عملی که در چارچوپ همگرایی شکل بگیرد نتیجهی بهتری خواهد داشت. ما در شرایط فعلی مشکلات بسیار زیادی داریم که با کار فردی یک نماینده حل نمیشود.
وظیفه وکیل این است که نیازها و خواستههای مردم را قانونمند ساخته و بعد از طریق نهادهای مسوول آن را پیگیری نماید. من هیچوقت طرفدار جداسازی زنان از مردان نیستم و شعار حقوق زن هم سر نمیدهم. چون زن و مرد این کشور رای میدهد تا صدایشان باشیم و خواستههای آنها را به گونهی درست و از راه قانونی پیگیری نماییم. همگرایی بین نمایندهگان مردم آنها را بهیک قدرت موثر و کارا تبدیل میکند.