نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

چرا مادران و نوزادان سیاه‎پوست آمریکایی با بحران مرگ و زنده‌گی مواجه‎اند؟ بخش دوازدهم

  • نیمرخ
  • 5 سنبله 1397
عکس ترجمه

منبع: نیویارک تایمز
نویسنده: لیندا ویلاروسا
برگردان: اخگر رهنورد

بازار مصرف قابله‌های خانه‌گی، عمدتن از سوی و برای زنان سفیدپوست اداره و سازمان‌دهی شده است، اما نوع حمایتی که گویا به لاندروم فراهم می‌کرد، در واقع از سوی زنان سیاه‎پوست، ماماهای کهن‎سال «جنوب»، راه‌اندازی شد. در چندین سال گذشته، ده‌ها گروه مامایی به سان «Birthmark» در نیواورلئان، با الهام از آن میراث تاریخی و فعالیت‌های آشکارا روزافزون در راستای عدالت باروری، در بروکلین، لُس آنجلس، آتلانتا، دالاس، ممفیس، میامی، واشنگتن و بسیاری از شهرهای دیگر ظهور کرده و یا گسترش یافته‌اند که برای زنان رنگین‎پوست، اغلب به صورت رایگان و یا در بدل هزینه ناچیز، خدمات ارایه می‌کنند.

«The By My Side Birth Support Program» در شهر نیویورک، که از سوی «بخش صحتِ» شهر اداره می‌شود، خدمات رایگان مامایی را در طول بارداری، درد زایمان و وضع حمل، و پس از زایمان، برای مادرانِ محله‌های عمدتن سیاه‎پوست و رنگین‎پوست‎نشین در مرکز و شرق بروکلین، که در آن مرگ‎ومیر مادران و نوزادان بالاترین نرخ را دارد، ارایه می‌کند. گروهی از 12 ماما از 2010 به بعد به بیش از 800 خانواده خدمت کرده است و تجزیه و تحلیلی از این برنامه نشان داد که از 2010 تا 2015، مادرانی که از حمایت مامایی برخوردار بودند، 50 درصد کم‌تر از زنان دیگر در همان جامعه زایمان زودرس را تجربه کرده و نوزادان کم‎وزن به دنیا آوردند.

اقداماتی که برای کاهش میزان مرگ‎ومیر مادران و نوزادان در سایر نقاط جهان مؤثر واقع شده‌اند، به ایالات متحده بازگشته‌اند. «راشل زاسلو»، قابله و مامای مقیم در «شارلوتسویل»، ویرجینیا، برنامه‌ای را در شمال یوگاندا، جایی که احتمال مرگ یک زن در هنگام زایمان 1/25 است، از طریق سازمان غیرانتفاعی خود، «Mother Health International»، اجرا و اداره می‌کند. در برنامه‎ی «زاسلو»، کارکنان سلامت جامعه- افرادی که از سوی جامعه انتخاب شده و آموزش‌های طبی داده شده‌اند- رابطه زنان باردار محلی با قابله‌ها و دایه‌های آموزش‎دیده‌اند. از 2008 به بعد، هیچ مادری در برنامه‎ی «زاسلو» وفات نکرده و میزان مرگ‎ومیر نوزادان 11 در 1000 است؛ در مقایسه با 64 در 1000 در سطح کل کشور.

سه سال پیش، زمانی که «زاسلو» از میزان بالای مرگ‎ومیر نوزادان و مادران در ویرجینیا آگاه شد، تصمیم گرفت مدل یوگاندایی‎اش را در آن‎جا به‎کار گیرد: جمعی از 45 ماماهای سیاه‌پوست و آمریکای لاتینی در «شارلوتسویل»، به نام «Sisters Keeper»، که خدمات مرتبط با زاد و ولد را به صورت رایگان برای زنان رنگین پوست ارایه می‌دهند. «زاسلو» می‌گوید: «مدل مامایی تاحد زیادی شبیه به مدل کارکنان سلامت جامعه است که در سراسر «جنوب» بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد و موفق هم بوده است». «برای من، وقتی که موضوع به سلامت مادران بر می‌گردد، پاسخ تقریبن همیشه نوعی از پاسخ کارکنان سلامت جامعه است». از 2015 به بعد، ماماهای «Sisters Keeper»، در نزدیک به 300 زایمان حضور داشته‌اند- بدون حادثه مرگ و میر مادران و مرگِ تنها یک نوزاد در میان آن‌ها.

دکتر «پرابجات سینگ»، مدیر «موسسه آرنولد برای سلامت جهانی» در «دانشکده طبی ایکن» در « Sinai Mount»، که مدل‌های کارکنان سلامت جامعه و چگونه‌گی به کارگیری آن‌ها در ایالات متحده را بررسی می‌کند، می‌گوید: «برای متخصصین مراقبت‌های بهداشتی آمریکا بسیار دشوار است درک کنند که زمانی که شما تیم جامعه محورِ سازمان‎یافته‎ای دارید که مسایل بالینی فنی را با مجموعه‌ای از روابط عمیق و جاافتاده مرتبط می‌کند، می‌توانید به پیش‌رفت‌های واقعی دست یابید». «در ایالات متحده، ماماها نمی‌توانند این کار را خودشان انجام دهند، اما براساس کارهایی که در سطح جهانی صورت گرفته‌اند، می‌توانند با استفاده از آن چه اساسن یک راه حل ساده است، به کاهش مرگ و میر نوزادان و مادران کمک کنند».

***

یک و نیم ساعت پس از آن‌که «گیوا» متوجه شد «لاندروم» نیاز دارد پسرانش در کنارش باشد، «کادن» و «دیلون» از دروازه اتاق شفاخانه داخل شدند. «لاندروم» که کینگستون را در آغوش‌اش گرفته بود، با دیدن پسرانش جان تازه‌ای یافت. «کادنِ» 4 ساله، به سمت برادر جدیدش دوید و از روی شادی و خوش‌حالی نوزاد را قاپید. «لاندروم» لب‌خندزنان و درحالی که کناره تخت را لمس می‌کرد، گفت: «آرام!». او در حالی که دستان کوچک پسرش را با دست آزادش ترتیب می‌داد، به او گفت: «دستانت را محکم بگیر، محکم، این طوری». «لاندروم» به آرامی ‌»کینگستون» را در آغوش برادرش قرار داد. «کادن» با هیجان گفت: «این طفل من است»، و به پایین خم شد و گونه‌ها و پیشانی نوزاد را بوسید: «دوستت دارم، برادر».

«دیلون»، 7 ساله، محتاط‌‌ تر بود. او در کنار درب ایستاد و مراقب بود. «لاندروم» پرسید: «دیلون! تو نمی‌خواهی برادرت را ببینی؟» او کمی‌ نزدیک‌تر آمد و به سقف نگاه کرد. «بیا پسرم. خجالت نکش. این کینگستون است». دیلون در طرف دیگر مادرش نشست و لاندروم، کودک را از «کادن» گرفت و در آغوش «دیلون» قرار داد. «دیلون» به نوزاد نگاه کرد، و هنوز ناآرام و دودل بود. او در حالی که به سوی مادرش نگاه می‌کرد، گفت: «این یک کودک واقعی است» و در نهایت لب‌خند زد. «مادر، تو موفق شدی».

«لاندروم» بعدها گفت: «در آن لحظه، با دیدن همه پسرانم درکنار هم‌دیگر، احساس کردم کامل شده‌ام».

همچنان بخوانید

صدیقه مشتاق

صدیقه مشتاق: «طالبان برای باج‌گیری از غرب، زنان را گروگان گرفته‌اند»

15 جوزا 1402
افغانستان در جمع گرسنه‌ترین کشورهای جهان

افغانستان در جمع گرسنه‌ترین کشورهای جهان

15 جوزا 1402

ادامه دارد

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش

پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت

13 جوزا 1402

گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش می‌دید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگی‌اش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...

بیشتر بخوانید
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»
زنان و مهاجرت

«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

6 جوزا 1402

دوهفته از آمدن مان به ایران می‌گذرد. افغانستان که بودم تصورم از زندگی در ایران چیز دیگری بود. اتاق‌های قشنگ و خوش منظر؛ صالون کلان با آشپزخانه‌ی مجهز و زیبا؛ حویلی کوچک اما با صفا و تمیز. بار...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00