نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

نخ قرمز به جای لب‌هایش

  • نیمرخ
  • 9 میزان 1397
IMG_20180930_082255_387

نخ قرمز به جای لب‌هایش

فریبا قولی زاده
نخ قرمز به جای لب‌هایش
رونمایی از کتاب « نخ قرمز به جای لب‌هایش» در تهران

«نخ قرمز به جای لب‌هایش» عنوان اولین مجموعه داستان نویسنده جوان مهاجر «زهرا نوری» است. داستان‌ها یی که بیش‌تر با محور حسرت‌ها، ای‌کاش‌ها و درک نکردن می‌چرخد.

زهرا نوری فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی است که از سال ۱۳۹۱ نویسنده‌گی را به گونه حرفه‌ای آغاز کرده است. به گفته زهرا نویسنده‌گی نه جرقه می‌خواهد و نه لازم است اتفاقی خاص در زنده‌گی ‌ات بیفتد تا نویسنده شوی. بلکه همه انسان‌ها به صورت غریزی می‌توانند نویسنده شوند.

زهرا در خصوص مجموعه داستانش می‌گوید: این مجموعه دارای یازده داستان است و محور داستان‌ها بیش‌تر حسرت‌ها، ای‌کاش‌ها و درک نکردن‌هاست. چیزهایی که در دنیای واقعی وجود دارد و در حال فزونی یافتن است.

به گفته‌ی زهرا شخصیت‌های داستان بیش‌تر زنان هستند. زنانی که بین آن‌چه که هستند و می‌خواهند باشند درگیر اند. زنانی که بین سنت و دنیای مدرن گیر کرده‌اند. در این مجموعه مشکلاتی بیان شده‌ که تنها مختص زنان افغانستانی نیست بلکه ممکن است در هر جای دیگر نیز رخ داده باشد. به طوری که اگر یازده زن این مجموعه را کامل بخواند حتمن برای همه آن‌ها یکی از این داستان‌ها اتفاق افتاده است و یا در اطرافیان شان مشاهده کرده‌اند.

نوری خاطرنشان کرد: در این مجموعه داستان‌هایی وجود دارد که‌ یک باور غلط، به صورت یک باور غلط و نادرست‌تر همراه با ترس از نسل قبل به نسل جدید منتقل می‌شود . به صورتی که انتقال دهنده حتا یک دقیقه هم فکر نمی‌کند که آن اتفاق یک اتفاق ساده و طبیعی است.

نخ قرمز به جای لب‌هایش از سوی شهر کتاب مرکزی تهران و با هم‌کاری انتشارات پیدایش، عصر روز شنبه هفتم مهر ماه/میزان 1397 خورشیدی رونمایی شد و مورد نقد و بررسی جمعی از نویسنده‌گان قرار گرفت.

این رونمایی با هدف نقد و بررسی کتاب از زوایای مختلف بومی ‌و اقلیتی، نوع قالب داستان و داستان نویسی، انواع گفتمان‌ها و… با حضور عبدالجبار انصار، رایزن اقتصادی سفارت افغانستان در تهران و محمد مهدی جوانمرد قصاب، رایزن سابق تجاری ایران در افغانستان و مسوول میز افغانستان در اتاق بازرگانی ایران و جمع کثیری از نویسنده‌گان افغانستانی و دانش‌جویان فرهنگی برگزار شد. آغاز رونمایی با خواندن قسمتی از متن کتاب توسط نویسنده، خانم زهرا نوری همراه بود.

فرحناز علی‌زاده از نویسنده‌گان و منتقدان ایرانی در این نشست در خصوص مجموعه داستان نخ قرمز به جای لب‌هایش گفت: «ما در این مجموعه با یازده داستان روبه‌رو هستیم. اولین چیزی که می‌توانم در مورد این داستان‌ها بگویم این است که من این داستان‌ها را در دسته بومی-‌اقلیمی ‌می‌بینم و علت آن این است که ما با داستان‌هایی روبه‌رو هستیم که ‌یک لحن یا یک شبه لحن را برای خود در نظر می‌گیرد و هم‌چنین فضا و اشیایی که در این داستان‌ها هستند مخصوص به همین خطه‌ای هستند که مشغول به روایت داستان است. آن چیزی که در داستان‌های بومی-‌اقلیمی ‌باید ملاک قرار داده شود فقط زبان یا ساخت فضا یا آن اشیای بومی‌ و آن مکان اقلیمی ‌نیست. چیزی که داستان اقلیمی ‌را از دید من به آن ارج داده می‌شود آن نگاه قالب و گفت‌وگوهایی است که در متن رسوخ پیدا می‌کند و ما به دنبال آن تفکر و گفتمان قالب پیش می‌رویم.»

همچنان بخوانید

نشست شورای امنیت دربارۀ افغانستان؛ رفتار طالبان در برابر زنان به عنوان «آپارتاید جنسیتی» معرفی و محکوم شود

نشست شورای امنیت دربارۀ افغانستان؛ رفتار طالبان در برابر زنان به عنوان «آپارتاید جنسیتی» معرفی و محکوم شود

5 میزان 1402
طالبان از شکنجه به عنوان «ابزاری برای تحقیق» استفاده می‌کنند

طالبان از شکنجه به عنوان «ابزاری برای تحقیق» استفاده می‌کنند

4 میزان 1402

چیزی که در داستان‌های خانم نوری مشاهده می‌شود تمرکز وی بر روی زنده‌گی زنان و ظلم‌هایی است که بر آن‌ها روا داشته می‌شود . به‌خاطر همین می‌توان گفت، آن گفتمان قالبی که در این داستان‌ها خودش را بیش‌تر نشان می‌دهد دیدگاهی است که دیگران نسبت به زن دارند که در این داستان‌ها بیش‌تر دیدگاه مثبت یک مرد را نسبت به زن نمی‌بینیم. متاسفانه زن‌های این داستان مرتب این مسئله را به شکل‌های مختلف حسرت، ای‌کاش و آرزوهایی که تحقق نیافته، تکرار می‌کند.

خانم علی‌زاده، نویسنده‌گان داستان‌های بومی‌-اقلیمی‌ را به دو دسته تقسیم کرد و گفت: تعدادی از نویسنده‌گان، سنت‌ها و معضل‌های اجتماعی را برجسته می‌کنند و به نوعی بر علیه گفتمان قالب قیام می‌کنند. از سنت‌ها و خرافه‌هایی می‌گویند که نباید گفته شود و به نوعی به صورت پیام یا لایه زیرین بیان می‌کنند. دسته دوم نویسنده‌گان اقلیمی‌ کسانی هستند که بر همین مسایل صحه می‌گذارند و بر بقای این مسایل پافشاری می‌کنند. خانم نوری از آن نویسنده‌گان دسته اول است و به نوعی روی این فرهنگ قدیمی ‌تاکید می‌کند و معتقد است که سنت‌های کهنه را کنار بگذاریم و به سوی علم و مدرنیته قدم برداریم.

وقتی نویسنده این سبک را سرلوحه کاری خود قرار می‌دهد، مسئله این است که آیا می‌تواند این را در لایه پنهان برای شما عنوان کند یا این‌که آن را در مستقیم‌گویی شخصیت‌ها ارایه می‌کند. این نکته‌ای است که در هر داستانی نویسنده باید در نظر بگیرد؛ چون در دنیای امروز همان‌طور که قرار است سنت‌ها و خرافات کنار گذاشته شود باید این موضوع هم مد نظر باشد که خواننده‌گان امروز بسیار هوش‌مند و توان‌مند استند و مستقیم‌گویی در داستان جایی ندارد.

خانم علی‌زاده تاکید کرد که در این مجموعه شما با «من»‌های راوی در ارتباط هستید تا زاویه دید دیگری. ما با چهار راوی زن یا دختر روبه‌رو هستیم و از یازده داستان این چهار راوی خانم هستند. در داستان‌های دیگر اگر دقت کنید می‌بینید روایت من از خود و جهان پیرامون من برای من خیلی مهم‌تر از این هست که بخواهم از زاویه دید سوم شخص استفاده کنم.

به گفته‌ی خانم علی‌زاده نقد دو سویه دارد. از یک طرف کسی که نقد می‌کند، می‌آید و نظر خودش را فقط بیان می‌کند و این تحمیلی است. از طرف دیگر نشانه‌های متنی است که می‌گوید نویسنده خواسته و یا ناخواسته دست به کاری زده است. این نشانه‌ها هستند که نشان می‌دهد، آیا نویسنده از لایه‌ی زیرین توانسته است معضلات را بیان کند و یا فقط نویسنده سخن‌گو بوده است؟

از دیدگاه خانم علی‌زاده «انتخاب زاویه‌ی دید اول شخص که خانم زهرا نوری در بسیاری از داستان‌هایش آورده، اولین چیزی است که نشان می‌دهد از لایه‌های زیرین به معضلات جامعه‌ی زن پرداخته است.»

نویسنده با استفاده از نثر شاعرانه در متن داستان نشان داده است که فردی خون‌سرد نیست. او با روایت جان دادن به اشیا درد و ظلمی را ‌که به زن می‌شود ، نشان می‌دهد.

علی مسعودنیا، نویسنده‌ی ایرانی و از دیگر منتقدان حاضر در این نشست ابتدای سخن خود را با معذرت خواهی از سختی‌هایی که مهاجرین در ایران داشته‌اند آغاز کرد و گفت: «این فرصت را مغتنم می‌دانم و یک عذرخواهی بزرگ ما ملت ایران به عزیزان همسایه بده‌کاریم که وجدانن در طول این سال‌ها رفتاری که در شان مردم نجیب افغانستان باشد نداشته‌ایم. من به شخصه روسیاهم و به اندازه خودم عذرخواهی می‌کنم.»

آقای مسعودنیا درباره مجموعه داستان زهرا نوری گفت: این مجموعه با تمام کاستی‌ها مجموعه‌ای خوش‌خوان و خواندنش برایم لذت بخش بود. داستان‌های این کتاب، شخصیت محور است و با تاکید و بیان صریحی گفته شده و باعث جذابیت برای خواننده‌گان شده است . این کتاب مجموعه‌ی تماتیک است یعنی براساس تم خاصی مثل زن، تن، لباس و نگاه مرد مدام در جاهای مختلف کتاب تکرار می‌شود .

در پایان مراسم رونمایی، حاضران در جمع نظرات خود را بیان کردند و مراسم با امضا کتاب توسط خانم زهرا نوری برای حاضران خاتمه‌ یافت.

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
هبوط در تاریکی
هزار و یک شب

هبوط در تاریکی؛ روایت دردناکِ مینه از کودکی تا بزرگ‌سالی

30 سنبله 1402

مینه (مستعار) دختری ۲۸ساله است که خاطرات زنده‌گی‌اش از کودکی تا بزرگ‌سالی، چیزی جز پژواکِ درد و مظلومیت نیست. او از کودکی، مورد سوءاستفادۀ جنسی شوهرعمه‌اش قرار می‌گیرد و این اتفاق، سرآغازی برای سقوط ممتدِ...

بیشتر بخوانید
تراژدی چهار‌بُعدی؛ 25 سال اسارت یک زنِ افغانستانی به‌دست برادرش
مقالات

تراژدی چهار‌بُعدی؛ 25 سال اسارت یک زنِ افغانستانی به‌دست برادرش

2 میزان 1402

«نیک‌بخت، یک زن افغانستانی که 25 سال پیش توسط برادرش در دخمه‌یی تاریک زندانی شده بود، بالاخره توسط مأمورانِ طالبان آزاد می‌شود و درحالی‌که در بدترین وضعیت صحی قرار دارد، برای برادرش مجازات نمی‌خواهد.» 

بیشتر بخوانید
سنگ صبور
هزار و یک شب

سنگ صبور؛ آمنه و خواهرش تحت سلطۀ طالبِ خانه‌گی

3 میزان 1402

آمنه هر روز نزدیک اذان صبح بیدار می‌شد و به گاو،گوسفندان و بزها علف می‌داد تا وقت دوشیدن، شیرشان بیشتر باشد. بعد از اذان وقتی هوا کمی روشن‌تر می‌شد، سرِ زمین می‌ر‌فت تا علفِ تازه...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN