گفتوگو با مسعوده یاری، عضو پیشین شورای ولایتی کابل و نامزد انتخابات دور هفدهم پارلمان از ولایت کابل
در مورد اهمیت حضور زنان در عرصه انتخابات و تاثیر آن بر مشارکت سیاسی زنان نظر تان چیست، حضور زنان در کارزار انتخاباتی و ورود آنان در پارلمان بر سرنوشت سیاسی زنان در افغانستان چه تاثیری خواهد گذاشت؟
بسیار تشکر از حضور تان. من یک زن هستم و به صورت قطعی تایید میکنم که عدم پیشرفت و عدم رسیدن مردم ما به اهداف بزرگ ملی شان[به ویژه در امور زنان] نبود زنان توانمند در سطوح مختلف سیاسی و محل تصمیمگیریها است. زنان به صورت اساسی جهت مشارکت سیاسی خود شان بعد از این نقش به سزایی را ایفا میکنند. زنان با مشارکت در پروسههای دموکراتیک مثل انتخابات زمینه رشد را برای شان باز میکنند. این یک امر مسلم است که اصل حضور زنان بسیار موثر خواهد بود زنان نصف پیکر جامعه ما هستند، اما پیش از این نقش آنان بیشتر به صورت سمبولیک و نمادین بود. اکنون این یک فرصت طلایی است که زنان از طریق انتخابات با رای دادن و رای گرفتن برای عضویت در پارلمان تعیین کنندهی سرنوشت سیاسی خود شان هستند. در این پروسه ملی کسانی که کاندیدا هستند و کسانی هم که رای میدهند باید بسیار به دقت و سنجیده حرکت کرد تا از این فرصت بیشتر ین نفع را ببریم؛ مردم باید نمایندهگان و زنانی را بیشتر به خانه ملت بفرستند که واقعن برای زنان خدمت کنند نه اینکه مثل دورههای قبل برای زنان نقش بسیار ابتدایی قاییل شوند. برعکس، این بار شرایط فرق میکند؛ چون زنان و جوانان با یک انگیزه و فکر متفاوت بهخاطر آوردن اصلاح و تغییر وارد عمل شده اند. از همین رو مشارکت همه افراد جامعه به ویژه زنان در انتخابات مهم است و نتیجهی این انتخابات بر سرنوشت سیاسی زنان نیز تاثیرگذار محسوب میشود.
شما به عنوان کسیکه در شورای ولایتی کابل در پایتخت کشور هم فعالیتهای سیاسی داشتید، نقش زنانی را که از طریق انتخابات در شوراها و مجلس نمایندهگان راه یافته اند، چگونه بررسی میکنید؟
دورهای را که ما [در شورای ولایتی] گذشتاندیم و از عملکرد نمایندهگان مجلس دریافتیم موثریت نقش زنان در عرصههای سیاسی برمیگردد به توانایی خود فرد و شرایط موجود. به صورت قطعی ما در یک جامعه سنتی زندهگی میکنیم که بر زنان بیشتر از این فرصت داده نمیشود. ابتدا باید روشن شود که در عرصه سیاسی ما زنان در اقلیت قرار داریم. انتقاد که من امروز دارم این است که از جمله ۳۳ کرسی در کابل چرا فقط ۹ کرسی برای زنان اختصاص داده شده است و نه بیشتر؟! در حالیکه ۶۰ درصد جامعه ما را زنان تشکیل میدهد. مورد دوم، در قسمت کرسیهایی که تصمیمگیرنده هستند در هیات اداری شورای ولایتی و هیات اداری ولسی جرگه، تاکنون نقش زنان در حد یک منشی بوده و نه فراتر از آن؛ نمیگذارند که زنان پیشرفت کنند. توجه مردم، حکومت و جامعه جهانی ضرورت است تا بیشتر به زنان و توانمندی شان احترام قاییل شوند و در ادارههای دولتی نیز عرصهها را برای شان باز نمایند.
حالا شما که وارد کارزارهای انتخاباتی پارلمانی شدهاید چه فکر میکنید، برای موثریت نقش زنان در پالمان آینده چه راهکارهایی دارید و جهت تاثیرگذاری سیاستهای حمایت از حقوق زنان کدام مکانیزمی را میشود از طریق پارلمان اِعمال کرد؟
البته، اول باید به صورت عموم صحبت کنم که بهخاطر بلند بردن سطح آگاهی و ارتقای ظرفیت زنان باید دولت یک برنامه عمومی و ملی را راهاندازی کند. دوم، اینکه در خانه ملت، آنجا نمایندهگان همهگی(زنان و مردان) باید در این عرصه کار کنند. امروز مردان بسیار توانمند و آگاه هم هستند که زنان را حمایت میکنند و در این عرصه آنها را تنها نمیگذارند. به صورت قطعی ما از روی عاطفه، صداقت و تعهد خود در خانه ملت به نفع زنان کار خواهیم کرد. در افغانستان ما دو قشر آسیبپذیر داریم که آینده افغانستان را هم آنان تشکیل میدهند؛ زنان و جوانان. از توانمندی زنان و جوانان باید به نفع جامعه ما استفاده اعظمی صورت بگیرد. برنامههایی را که ما برای توسعه، پیشرفت و توانمندسازی زنان و جوانان داریم به صورت قطعی در خدمت مردم ما خواهد بود. در پارلمان از تطبیق قوانینی که در راستای محو خشونت علیه زنان و حمایت از آنان، توسعه و خدمتگذاری برای زنان به تصویب رسیده است باید نظارت درست صورت بگیرد و برای کارهای بنیادی در این زمینه باید یک مکانیزم درست و کارا طرح و عملی شود.
قانون منع خشونت علیه زنان، لایحههای حمایت از زنان و دیگر اسناد قانونی وجود دارد که از زنان حمایت میکند و همچنین وزارت امور زنان و نهادهای مدنی برای حمایت از زنان هم وجود دارد؛ اما آنچه نیازمندی امروز زنان است نه اسناد و ایدئولوژی، بلکه عمل است تا زنان رشد کنند. اگر بخواهیم به صورت عملی کار شود؛ پارلمان چگونه و با کدام مکانیزمی این راهکارها را عملی خواهد کرد؟
مسئله همین است؛ نظارت از تطبیق اسناد قانونی. اگر در دورههای پیشین از تطبیق قوانین به صورت درست نظارت میشد و برای محو خشونت و بالا بردن تواناییهای زنان کارهای بنیادی و بیشتری انجام میشد، بدون شک زنان در جایگاه بالاتری قرار داشتند. آنچه در ابتدا الزامی است، ارتقای سطح آگاهی و سهم حضور زنان در ادارههای دولتی است. با آنکه آمریت جندر در تمامی ادارههای دولتی وجود دارد، اما با گذشت یک و نیم دهه هنوز هم رعایت جندر نیاز به دادخواهی دارد. از تطبیق قانون باید نظارت جدی صورت بگیرد.

به نظر شما چه باعث شده است که پارلمانهای گذشته از تطبیق این مواد قانونی مربوط به زنان نظارت درست نکنند و یا نتوانند؟ در صورتی که شمار قابل توجهی از زنان نیز در پارلمان حضور داشتند.
زنانی که در پارلمان حضور داشتند توانمندی لازم برای نظارت درست از تطبیق این تیپ قوانین را نداشتند. اینکه چرا توانمندی لازم را نداشتند، دلیلاش این است که یک زن در هیات اداری پارلمان نبود و زنان صلاحیت لازم را نداشتند.
یعنی حضور زنان در پارلمان هم حضور سمبولیک بوده، نه موثر و با صلاحیت؟
آری. نقش آنان موثر نبود. وقتی دوازده نامزد وزیر به شمول یک زن وارد پارلمان میشوند ولی تنها همان یک زن رای اعتماد نمیگیرد، نشان میدهد که پارلمان هم فضای مناسبی برای زنان نیست و هنوز در پارلمان هم تبعیض جنسیتی وجود دارد. زنان که به عنوان نمایندهگان مردم در پارلمان رفته بودند آنقدر ضعیف عمل کردند که برای ارتقای قدرت و صلاحیت زنان در عرصهی سیاست و فرستادن یک زن در کابینه ناکام شدند. اما بعد دیگر قضیه این است که سنت و فرهنگ تبعیض جنسیتی میان زن و مرد باعث شد تا مردان پارلمانی هم درگیر این مسئله شوند؛ آنان نتوانستند رسیدن قانونی یک زن به کابینه دولت را بپذیرند و رای اعتماد بدهند. این نشان میدهد که هنوز در متن جامعه و سطوح سیاسی مشکلات فراوانی سد راه فعالیتهای سیاسی و ارتقای توانمندی زنان وجود دارد.
شما که تجربهی کاندیدا شدن در کابل را دارید و در شورای ولایتی کابل نیز کارزارهای انتخاباتی را تجربه کردید، در جریان چند دوره انتخابات اخیر از نگاه سهولتها، پذیرش اجتماعی و رویکرد جامعه نسبت به زنانی که کاندیدا میشوند آیا تغییری در روند کاندیداتوری و کمپاین انتخاباتی برای زنان به وجود آمده یا نه؟
با آنکه در بسیاری از مناطق افغانستان به خصوص ولایتهای ناامن، زنان آزادی برای کاندیدا شدن ندارند ولی در پایتخت کشور این مسئله رضایت بخش است و تعداد زیادی از زنان وارد کارزارهای انتخاباتی شدهاند. هرچند تهدیدات امنیتی و برخورد نامناسب زورگویان و رقابت ناسالم در جریان کمپاین، از جمله مشکلات بزرگی است که سد راه زنان میشود ولی همین که زنان زیادی وارد این پروسه میشود خود بیانگر تغییر است. زنان دراین پروسه نیاز به حمایت دارند ولی حمایت درست صورت نمیگیرد و نهادهایی که به نام حقوق زنان از دونرهای خارجی پروژه گرفتند امروز کاری نمیکنند و حضور ندارند.
زنانی که میخواهند دادخواه و حامی زنان کل افغانستان باشند و قصد آن را دارند تا از طریق پارلمان برای سرنوشت سیاسی و اجتماعی زنان کار کنند، اگر امروز خودشان نیاز به حمایت داشته باشند، چگونه کارهای بنیادیتری برای زنان انجام خواهند داد؟
زنان نیاز به حمایت سیاسی و اجتماعی دارند، نه حمایت مالی و پروژه؛ هرچند از لحاظ اقتصادی وضعیت مناسبی ندارند. هیچ کسی به تنهایی قادر به ایجاد تغییر نیست. ما اگر میخواهیم از طریق پارلمان با نظارت بر تطبیق قوانین برای زنان کاری انجام دهیم، باید برنامهای داشته باشیم که به صورت عمومی با یک برنامهی ملی و انسجام کلی با همدیگر کار کنیم. امید است که مردم این بار آگاهانه انتخاب کنند و تمایز این دوره هم همین است که جوانان در انتخابات آگاهانه وارد شدهاند تا علیه زر و زور و غصب و فساد ایستاد شوند و از خانه ملت علیه آنان مبارزه کنند.
در اخیر، فرصت انتخاباتی پیش رو را که تا ده روز دیگر انتخابات پارلمانی برگزار میشود، نتیجه این پروسه را برای سرنوشت سیاسی زنان چگونه میپندارید، آیا تغییری خواهد آمد؟
اگر مردم از نسل جوان و تحصیلکرده و زنان فعال در این دوره حمایت کنند بدون شک که تغییر حتمی است. مردم باید این نسل را حمایت کند و کمیسیون انتخابات باید شفافیت این پروسه را تضمین کند. ما نیز برنامههای خود را بر محور هماهنگی میان کاندیداهای جوان در سراسر کشور تشکیل داده ایم تا با یک هدف و تیم منسجم کارایی بهتری در پارلمان داشته باشیم.
آنچه اکنون برای زنان مسئله مهم است، مشارکت سیاسی، وضعیت و سطح زندهگی شان در متن جامعه است(در روستاها حق تعلیم و تحصیل، آزادی و امنیت در درون شهر، مالکیت اقتصادی و…)، آیا پارلمان آینده که در آن زنان، جوانان و نسل دانشآموخته وارد خواهد شد، تغییری در متن جامعه وارد میتواند یا اینکه بازهم تغییرات در سطح ایدئولوژی باقی خواهد ماند؟
البته که میتواند. نمایندهگان مردم در پارلمان از آدرس مردم وارد مجلس میشود، اگر نمایندهگان مردم فساد و معاملهگری نکنند و صدای مردم را بلند کنند، حتمی صدای آنان از طرف مردم شنیده خواهد شد و از طریق حکومت با اجرای برنامههای موثر برای بهبود وضعیت زنان، تغییر در سطح ایدئولوژی باقی نخواهد ماند، بلکه متن جامعه نیز تغییر خواهد کرد.