عارفه پیکار
تقویت آگاهی زنان باعث تقویت خرد جمعی در یک کشور میشود
انتخابات پارلمانی 28 میزان تجربه نمایش قدرت مردم بعد از هشت سال بود. دموکراسی چیزی نیست جز بازتاب آنچه مردم میخواهند. انتخاب مردم؛ سرنوشتی را بر مردم حاکم میسازد که مردم سزاوار آن سرنوشت است. دموکراسی زمانی رضایت عامه را در قبال خواهد داشت که انتخاب کنندهگان اهمیت استفاده از رای شان را بدانند. در کشوری مثل افغانستان که هنوز اکثریت مطلق زنان حتا از سواد خواندن و نوشتن محروم اند؛ مضرترین انتخاب؛ رای زنانی میباشد که بدون تحلیل و تحت تاثیر عوامل مختلف در راستای صلاحیت بخشیدن به افراد و سازمآنها استفاده میشود.
جدا از بحث تقلب آنچه امروز در قوه مقننه و اجراییه داریم؛ محصول تصامیم ما در فرایندهای انتخاب است. یکی از ویژهگیهای بارز دموکراسی در کشورهای جهان سوم همین انتخاب ناآگاهانه شهروندان است که به نظام مشروعیت حقوقی میبخشد و استبداد سازمان یافته را توسط شهروندان نهادینه میسازد.
جوامعی که عمدن یا تحت عوامل مختلف شهروندان شان در تاریکی زندهگی نمایند مطئمنن در فرایندهایی که قدرت مردم تمثیل میشود؛ قدرت مردم در تاریکی و در تضاد با منافع جمعی تمثیل میشود. تجربه هیجده سال دموکراسی در افغانستان نشان میدهد که توده مردم بزرگترین مجموعه منتقد علیه حکومت و قوه مقننه را تشکیل میدهند. ولی با فرا رسیدن فصل انتخابات همین مجموعه منتقد بازهم برخلاف خیر عمومی و بهصورت ناآگانه در مسیر تداوم روند موجود تصمیم میگرفتند. سطح آگاهی پایین و فقر مشخصه عمومی شهروندان افغانستان هست. ولی در این میان آسیب پذیرترین مجموعه را زنان تشکیل میدهد.
بیسوادی، حاکمیت فقر و در حاشیه قرار داشتن زنان از تصمیمگیری از جمله مواردی هست که محرومیت مضاعف را بر زنان تحمیل میکند. در موجودیت چنین فضایی دشوار است توقع داشته باشیم زنان از قدرت رای شان بهدرستی استفاده کنند و کمتر مورد استفاده ابزاری قرار بگیرند. حاکمیت فقر و بیسوادی تقدسگرایی کاذب را در بین زنان تقویت کرده که در نهایت از احساسات مذهبی، فقر اقتصادی و روحیه عاطفی زنان استفاده تبلیغاتی صورت میگیرد. برای دموکراسی نوپای چون افغانستان تصمیم بر مبنای احساسات، تصمیم در اثر ناگزیریهای اقتصادی و تصمیم تحث تاثیر احساسات مذهبی خطرناکتر از هر مورد دیگری هست که افغانستان و منافع مردم افغانستان را تهدید میکند.
نمونههای بارز استفادههای ابزاری از زنان را میتوان در جریان کمپاینهای انتخابات پارلمانی 1397 دید. فروش رای هم بیشتر از مردان در میان زنان مستندسازی شد و رای زنان هم بیشتر در راستای قدرت بخشی مردان استفاده شد. این برخلاف اصول دموکراسیای است که توقع داشته باشیم مردان توسط مردان انتخاب گردند و زنان توسط زنان. هدف از اشاره به آسیبپذیری زنان تقویت شکافهای جنسیتی نیست. بلکه هدف اشاره به محرومیت زنان، ابزار قرار گرفتهگی زنان و نبود خودباوری در میان زنان است. من باور دارم تقویت آگاهی زنان باعث تقویت خردجمعی در یک کشور میشود. مردان مرد زاده نمیشود این زناناند که مردانهگی را به آنها میآموزند. این زناناند که دست پروردهاش را بهتر و برتر از خودش میداند. نتایج اولیه نشان میدهد که آرای پایین متعلق به زنان میباشد. و این وضعیت نشان دهنده آن است که زنان در انتخابات پارلمانی جدا از اینکه کمتر مورد حمایت جامعه قرار گرفتهاند، حتا از سوی زنان نیز مورد استقبال قرار نگرفتهاند.
پیام اساسی انتخابات پارلمان امسال به هواداران مردمسالاری؛ توانمندسازی زنان و تقویت نهادهای آموزشی است. محو فقر در میان زنان و بهصورت عام در میان توده مردم نیز گره خورده به بلند بردن دانش عمومی در میان شهروندان بهخصوص زنان است. آموزش قدرت تصمیمگیری را آگاهانه و مسوولیتپذیری را در فرایندهای انتخاب نهادینه میسازد. تا زمانی که زنان ارزش و قدرت رای خویش را ندانند این غیر واقعبینانه هست که مردمسالار امور باشند. در فضایی که از فقر و عواطف مذهبی شهروندان بهخصوص زنان استفاده تبلیغاتی صورت بگیرد، این توقع خیال پردازانه هست که نخبهها در سیاست و قدرت سهیم باشند.
آنچه ما را به فردای بهتر امیدوار تر میسازد اندک تغییر در نگرش و طرز قضاوتهای مردان نسبت به زنان در سیاست است. در انتخاباتهای گذشته از زندهگی شخصی زنان تا توطئههای هدفمند از جمله مواردی بود که حضور زنان در سیاست سبوتاژ میشد. اما در انتخابات پارلمانی امسال کمتر مواردی از دسیسهسازی علیه زنان به چشم میخورد و دسیسهها بیشتر در میان مردان طرح و تطبیق میشد. و آخرین پیام؛ سیاست انسانی نخواهد شد، مردم سالار امور نخواهد شد و شهروندان از ابزار شدهگی رهایی نخواهد داشت تا نگاهها و قضاوتها از پایین به سطوح بلند قدرت و سیاست انسانی نشود.
تا زمانی که زنان به منابع تولید دسترسی نداشتند، فقر اقتصادی چون سایه سرنوشت آنها را دنبال میکند و تا زمانی که زنان بلندترین رقم بیسوادان را در یک کشور تشکیل دهند دشوار است لیاقت و اهلیت معیار قضاوتها قرار بگیرد.