نیمرخ
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر
EN
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
نیمرخ
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج

آزادی باید با اراده‌ی زنان اتفاق بیفتد نه پالیسی سیاسی

Hussain Ahmadi Hussain Ahmadi
۳ جدی ۱۳۹۷ خورشیدی
0
0
اشتراک‌گذاری‌ها
92
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

«برقع زنان نباید دست‌آویز سیاسی حکومت‌ها باشد، زنان باید با عزم و اراده آزادی، خواسته‌های‌شان را بر اساس انقلابات زنانه به دست بیاورند.»

گفت‌وگو با دکتر حمیرا قادری، نویسنده و فعال حقوق زن


خانم قادری، قبل از همه، سپاس‌گزاریم از این‌که جهت گفت‌وگو با ما وقت گذاشتید. در مورد مسئله‌ی جندر(توازن جنسیتی) در افغانستان، به نظر شما نگاه‌های اجتماعی در متن جامعه چگونه است؟

نگاه جامعه افغانستان به مسایل جنسیت یک نگاه سنتی است. در کشورهای اسلامی‌در مورد زنان سه نگاه وجود دارد: ۱. نگاه سنتی؛ ۲. نگاه دینی و ۳. نگاه مدرن. اما در این‌گفت‌وگو فقط روی نگاه‌های سنتی و مدرن بحث خواهم کرد. چون مباحث دینی در تخصص من نیست.

فرد با جنس مشخص پسر یا دختر زاده می‌شود، اما نگاه جنسیتی کاملن اکتسابی است و جامعه با رفتارها و پندارهای خویش به فرد از بدو تولد تزریق می‌کند. در نگاه سنتی اگر گامی‌فراتر از حدود رفتاری جنسیت داشته باشید، جامعه نگاه طرد و تنبیه به شما دارد. در افغانستان حتا رشته کار و تحصیل زنان و مردان براساس جنسیت شان توسط جامعه توصیه می‌شود. مثلن جامعه می‌گوید اگر دختر معلم باشد بهتر است تا این‌که مهندس. در چارچوب نگاه سنتی است که در افغانستان هنوزهم راننده‌گی، دوچرخه‌سواری و پوشیدن کلاه ایمنی برای دختران پدیده جدید است. اما در نگاه مدرن توازن جنسیتی به مفهوم آزادی عمل و آزادی کردار برای هر دو جنسیت است و هر دو در جامعه و پیشگاه قانون از حقوقی برابر برخوردارند. یعنی نگاهی فراجنسی بر دیدگاه مدرن غالب است.

یعنی هدف تان این است که دیدگاه‌های سنتی فرد را نمی‌گذارد تا مناسبات اجتماعی حاکم را به‌هم بزند؟

در نگاه سنتی، جامعه افغانستان جبرگرایی را ترویج می‌کند و نگاه دیکتاتورانه نسبت به جنسیت دارد، یعنی جنسیت فرد در اختیار خودش نیست. جامعه حتا قبل از تولد برای افراد پیش رفتارهایی را تعیین کرده و پس از تولد تلقین می‌کند که دختر و یا پسر چگونه رفتار کند. این نگاه سنتی عواطف مرد را نیز سرکوب می‌کند که یک مرد حق گریستن ندارد. بنابراین اگر شما از محدوده‌های تعیین شده گامی ‌فراتر بگذارید مورد غضب جامعه قرار می‌گیرید. استفاده از زبان دینی باعث تقویت و دوام نگاه سنتی شده است.

شما در افغانستان، ابعاد سیاسی این مسئله را چگونه دریافتید؛ یعنی بازتاب نگاه‌‌های مردم نسبت به مسایل جنسیتی چه تاثیری بر روی‌کردهای سیاسی در سطوح دولتی دارد؟ آیا این نگاه‌های سنتی قانون و مناسبات سیاسی را نیز تحت تاثیر قرار داده است؟

در سرزمین ما نگاه سنتی جنسیت‌زده به بحث مدرن نمی‌رسد و نگاه‌ها فراجنسی نشده است، سد حضور مردان در مقابل زنان در سطوح بالای حکومتی موجودست. این نگاه ریشه عمیق تر در افغانستان دارد. به محتوای درسی کتاب‌ها نگاه کنید. در کتاب درسی خیلی کم‌تر زنان حضور دارند. از زنان موفق یادآوری نمی‌شود، تصاویری هم اگر هست بیش‌تر بر اساس نقشی‌ست که جامعه تعریف کرده. زنی در حصار خانه … و این طرز نگاه از مکتب به تحصیلات عالی راه یافته است. اکنون شماری هستند که با کد گزاری جنسیتی دانشگاه را با حمام عمومی‌ به اشتباه گرفته اند که بخش زنانه و مردانه‌ی آن را می‌خواهند بسازند و دانش‌جویان را از هم جدا کنند. با تداوم همین چرخه‌ی سنتی است که هرآن‌کس که از این نظام در سطوحی از حکومت دست می‌یابد بازهم نسبت به زنان با همین نگاه معمول برخورد می‌کند. ببینید زنانی که در راس حکومت صلاحیت تصمیم‌گیری داشته باشند، کم‌تر دیده می‌شوند. توازن جنسیتی در افغانستان بر کمیت حضور زنان متمرکز شده است. به طور نمونه، وزارت کار و امور اجتماعی مدعی است که پنج هزار معلم دارد در حالی که همه معلم کودکستان هستند و کم‌تر توان و اجازه این را دارند تا بحث برابری جنسیتی را در کودکستآن‌ها مطرح کنند. این زنان هرگز در رده‌های بالای تصمیم‌گیری این وزارت نقش ندارند.

زنان در سمت‌های مختلف مانند وزارت، معینیت، سفارت، نمایند‌ه‌گی مجلس، سفارت و… دست یافته‌اند، اما وضعیت زنده‌گی زنان در افغانستان هم‌چنان تیتر درشت خبرهای ناگوار رسانه‌ها است؛ چقدر ظرفیت خود زنان در راستای تغییر اوضاع و بهبود کیفیت حضور شان تاثیرگذار است؟

بانو نرگس نهان یکی از وزیران کابینه افغانستان در پاسخ یکی از رسانه‌ها گفته بود که «ازدواج نمی‌کنم چون به فعالیت‌هایم آسیب می‌رساند» جامعه به راحتی از کنار این موضوع گذشت، اما این اعتراف نشان می‌دهد که زنان ظرفیت لازم برای رهبری و تصمیم‌گیری دارند، ولی حمایت لازم را ندارند. دختران زیادی به دانشگاه می‌روند ولی هر کدام برادر و پدری دارند که به جای حمایت از آنان، برای شان محدودیت ایجاد می‌کنند. در کل، زنان ظرفیت دارند چون ما نمی‌توانیم که دیوار مصنوعی شعوری میان زن و مرد بسازیم ولی آن‌چه در افغانستان محصول جنسیت را به نامتوازنی رسانده است، نبود حمایت است. پتانسیل کار در وجود زنان هست، اما حمایت از این حقوق زنان در افغانستان حتا در تطبیق قانون هم اتفاق نیافتاده است. البته گاه رفتاری در زنان رونما می‌شود که تاثیر جامعه سنت زده را می‌توان در آن به خوبی دید.

همچنان بخوانید

دیدبان حقوق بشر: کارنامه وحشتناک طالبان این گروه را منزوی کرده است

«پس از آمدن طالبان، دختران دو برابر پسران شب‌ها گرسنه می‌خوابند»

اما در مباحث قانونی، قانون اساسی، قانون منع خشونت و دیگر اسناد و لوایحی هستند که از زنان حمایت می‌کند و توازن جنسیتی را اصل می‌پندارد.

قوانین به صورت کلی بحث کرده است. خلا قانونی در مورد حمایت زنان بسیار زیاد است. وزیر عدلیه در مورد قضیه فرخنده گفت: برای مجازات عاملان این روی‌داد ما به خلا قانونی برمی‌خوریم. آن‌چه باعث شده که من یقین داشته باشم که حمایت قانونی موجود نیست تجربه شخصی خودم در مورد حضانت فرزندم هست. من در مورد حق حضانت فرزندم با خلا قانونی برخورده ام. من می‌خواهم فرزندم را ببینم، اما قانون به من درس اخلاق می‌دهد و می‌گوید حالا که فرزند را پدر گرفته شما «صبوری کنید».  بحث این است که چه کسی این قوانین را اصلاح کند تا عدالت تامین شود. امروز در کل دنیا حتا برای چگونه‌گی زنده‌گی و برخورد با حیوانات قانون تدوین شده است، اما در افغانستان در یک محیط اجتماعی قوانینی برای زنده‌گی مسالمت آمیز با زن قانون حمایتی وجود ندارد. زیرا اکثریت قانون گزاران مردان هستند و آنان هم اراده‌ی لازم را برای تغییر شرایط ندارند. زنان هم در سمت‌های طرح و تدوین قوانین کم‌تر حضور داشتند و یا با اندیشه‌ی مردانه حضور داشتند که نتوانسته اند این خلاهای قانونی در مورد حقوق زنان را پر کنند. اگر کلیات قانونی هم وجود داشته باشد، چون مجریانش مرد بوده اند کم‌تر قانون تطبیق شده است.

با این وجود، وقتی که خلا قانونی هم وجود دارد، این حمایت قانونی را برای پیش‌رفت و بهبود وضعیت زنده‌گی زنان ما از کجا کنیم؟

هرچند نمی‌خواهم نسبت به بهبود وضعیت زنان شما را ناامید کنم، اما من باور نمی‌کنم که این وضعیت به زودی تغییر کند. قوانین باید به گونه‌ای تدوین شود که برقع زنان به وسیله سیاست برداشته نشود بلکه به وسیله انقلاب زنانه برداشته شود. امان‌الله خان براساس یک سیاستی آمد و چادر از سر زنان بر داشت طالبان با یک سیاست دیگر آمدند و بر سر زنان چادر گذاشتند و سپس دولت‌های خارجی با بهانه‌های حمایتی آزادی‌هایی دیگری را ارایه می‌کنند. این آزادی‌هایی که طعم بیگانه‌گی با اراده‌ی زنان دارد و هرگز پابرجا نخواهد بود.

در یک چنین وضعیتی که حمایت قانونی وجود ندارد، حمایت فرهنگی وجود ندارد، من فکر نمی‌کنم که وضعیت زنان در افغانستان به زودی بهبود یابد.

در یک چنین وضعیتی که حدود حجاب یک زن براساس پالیسی سیاسی حکومت‌ها تعیین می‌شود نه اراده‌ی خودش، پس زنانی تحصیل‌‌کرده و به ویژه آنانی که در رسانه‌ها دست دارند چه مسوولیت دارند؟ چون رسانه‌ها هم ابزار دادخواهی است و هم برای آگاهی‌دهی و حمایت از زنان می‌تواند موثر عمل کند.

در مورد نقش زنان از طریق رسانه‌ باید گفت که تازه‌ترین گزارش «کلید گروپ» -که در مجلس همه‌گانی‌سازی آن سخنرانی داشتم- از وضعیت جندر در رسانه‌ها نشان می‌دهد که زنان در همین رسانه‌ها از حقوق برابر با مردان و مصوونیت شغلی برخوردار نیستند. یک زن در فرصتی قرار می‌گیرد که باید از آن‌جا فرهنگ‌سازی شود، پالیسی‌های سیاسی به پالیسی فرهنگی تغییر کند، نگاه جنسیتی را از جامعه بردارند، کدگزاری‌های جنسیتی را بردارند؛ اما در یک چنین محیطی بازهم خود همین زن دچار مشکل است. پس کار مهمی‌ نمی‌توانند انجام بدهند چون مردان پاسدار ستم سنت‌ها و مردسالاران در رسانه‌ها نیز در راس رسانه‌ها قرار دارند. در مورد دختران تحصیل‌کرده، درست است که دختران زیادی به دانشگاه می‌روند. آن‌ها تنها مدرک فراغت از رشته‌های مختلف دریافت می‌کنند ولی در کجا به آنان آموزش داده می‌شود که از حقوق خودشان دفاع کنند؟ زن بودن به معنای انقلابی آن که بتواند وضعیت ناگوار را تغییر بدهد و شرایط زنده‌گی را برای زنان و مردان مصوون بسازد در هیچ‌کجا آموزش داده نمی‌شود. بنابراین فقط دخترانی می‌توانند قیام کنند که در دانشگاه‌های انقلابی و موافق با توازن جنسیتی درس بخوانند.

برای تغییر نگاه‌های جنسیتی و ساختن فرهنگی که مصوونیت زنان در آن تضمین شده باشد، هنر، ادبیات و رسانه چه نقشی دارد؟

بسته‌گی به این دارد که رسانه را چه کسی پیش می‌برد؛ اگر رسانه را مردان رهبری کند که هیچ اتفاقی نمی‌افتد. ادبیات و هنر هم در این سرزمین هیچ‌گاهی از سیاست غالب، دور نبوده است. اما در مورد هنر و ادبیات، زنانی که در عرصه خلاقیت هنری کار می‌کنند و می‌نویسند تاثیرگذار خواهند بود. معمولن ما زنان خلاق و زنان خلق شده داریم. زنان خلاق گروهی هستند که می‌توانند تاثیرگذار باشند و الگوی زنان را تغییر بدهند. زنان در این دو عرصه هنر و ادبیات می‌توانند زنانی را خلق کنند که باید باشند نه زنانی که اکنون هستند. در کتاب‌‌های نوشته‌ی مردان همه‌ زنان بازنمایی تصویر زنان موجود جامعه است؛ زنانی که قالی می‌بافند و خامک می‌دوزند ولی بر درآمد خود حقی ندارند. مردان نویسنده این زن همیشه‌گی افغانستانی را هیچ‌گاهی به چالش نمی‌کشند… بنابراین می‌شود به کار زنانی امیدوار بود که زنان خلاقی هستند و الگوهای متفاوتی را برای زنان خلق می‌کنند.

اگر زنان و مردان حامی‌حقوق زن در راس باشند چه؟

همان مردانی که در این کشور حامی ‌حقوق زن هستند، بازهم یک جای کار شان می‌لنگد. اما اگر واقعن مردانی وجود دارند که حامی‌ و خواستار پیش‌رفت جامعه هستند، ای کاش که در راس امور قرار بگیرند.

تشکر. در آخر اگر سخنی داشته باشید.

هرچند نشریه‌های دیگری هم وجود دارد، اما امیدوارم هفته‌نامه نیمرخ جزئی نخستین رسانه‌هایی باشد که برابری جنسیتی را در درون ساختارش حفظ و همین اندیشه را به جامعه نیز وارد کند. برای همه شما جوانان قهرمان آرزوی موفقیت و بهروزی دارم.

مطالب مرتبط

دیدبان حقوق بشر: کارنامه وحشتناک طالبان این گروه را منزوی کرده است

دیدبان حقوق بشر: کارنامه وحشتناک طالبان این گروه را منزوی کرده است

۲۰ اسد ۱۴۰۱
«پس از آمدن طالبان، دختران دو برابر پسران شب‌ها گرسنه می‌خوابند»

«پس از آمدن طالبان، دختران دو برابر پسران شب‌ها گرسنه می‌خوابند»

۱۹ اسد ۱۴۰۱
یک فرمانده طالبان در تخار بر یک زن تجاوز جنسی کرده است

یک فرمانده طالبان در تخار بر یک زن تجاوز جنسی کرده است

۱۹ اسد ۱۴۰۱

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Facebook Twitter Youtube

نیمرخ رسانه‌‌ای آزاد است که تلاش می‌کند با نگاهی ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان بپردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پُرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما

صاحب امتیاز و مدیر مسئول: فاطمه روشنیان
سردبیر و ویراستار: امان میرزایی
سردبیر بخش آنلاین: حسین احمدی
گزارشگران: لطیفه سادات موسوی، معصومه رها و زهرا سالومه
صفحه‌آرا: اسماعیل لعلی

نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

طراحی، برنامه‌نویسی و اجرای وبسایت  iNasri ⚒

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • خانه
  • رویکرد نیمرخ
  • خبر
  • گزارش
    • گزارش تحقیقی
  • زنان و مهاجرت
  • تحلیل
  • گفت‌وگو
  • روایت
  • چندرسانه‌یی
    • عکس
    • صدا
    • ویدیو
  • ستون‌ها
    • اعتراض و مقاومت
    • ترجمه
    • صلح
    • اقتصاد
    • صحت
    • فرهنگ و هنر
    • ورزش
    • قانون
    • سکوت را بشکنیم
    • نیمرخ دیگر