نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان؛ غایب همیشه‌گی در مذاکرات صلح

  • نیمرخ
  • 16 دلو 1397
FB_IMG_1549303934105

همچنان بخوانید

فقر و سرما باعث بیشترین میزان بیماری در کودکان کمتر از ۵ سال

فقر و سرما باعث بیشترین میزان بیماری در کودکان کمتر از ۵ سال

12 قوس 1402
از بابای آدم تا گنجشک‌های جنوب

از بابای آدم تا گنجشک‌های جنوب

10 قوس 1402

 

محمد جاوید نظری؛ دانش آموخته امنیت و سیاست
در چهار دهه جنگ و خشونت افغانستان، با این‌که زنان هیچ نقش در ایجاد جنگ، ارعاب و ویرانی نداشته‌اند اما بیش‌تر از مردان قربانی شده‌اند. زنان گرچه در حمله و دفاع میدان‌‌های جنگِ قدرت؛ کم‌تر از مردان کشته و زخمی‌شده‌اند، اما بیش‌تر از آنان رنج آواره‌گی و تحقیر را متحمل شده‌اند. با کشته شدن هر مردِ سنگینی یک عمر تلاش برای بزرگ کردن فرزند را زنان به تنهایی به عهده گرفته‌اند و با نابود شدن هر مردی در میدان جنگ، یک مادر عمر تمام ماتم کرده و هزاران بار مرده است. سر انجام با هر بار کشش ماشه‌ی یک «زبان نفهمِ» تفنگ سالار دلِ زنی شکسته، عشق اش مرده و امید اش بر باد رفته. اما در میان تباهی‌‌های ناشی از جنگ بر سر قدرت؛ زنان در افغانستان فقط نقش قربانی داشته‌اند.

به نظر می‌رسد تلاش هفده ساله‌ی دولت افغانستان، آمریکا و متحدانش در افغانستان پس از 2001، برای نابودی گروه طالبان به بن بست خورده است. طالبان تلاشش را برای تصاحب مجدد قدرت بیش‌تر کرده است. آنان آن‌گونه که از «منابع باز» می‌توان دریافت با کمک مالی روسیه، ایران، پاکستان، تعداد از کشور‌های عربی و همین‌طور فروش مواد مخدرِ افغانستان؛ تمویل گردیده و با نقاب ایدیولوژی دینی، تحریک عصبیتِ تباری، انتقام گیری و عطش کسب قدرت مجدد؛ سرباز میکیرد. برعلاوه در روستا‌های جنوب، شرق و تعداد از ولایات شمالی افغانستان و همین‌طور در شمال پاکستان از پناه‌گاه و خواستگاه خوبی برخوردارند. در برابر اما؛ گسست سیاسی بین رهبران تکنوترات از غرب آمده، رهبران ایتلاف شمالِ سابق؛ ناسازگاری با کلان‌های رده اول و رده دوم مجاهدین از یک طرف؛ روانداری سرکوب طالبان در دوران حامد کرزی و سپس تداوم آن در –حداقل- سه سال نخست حکومت وحدت ملی و هویت بخشی سیاسی به آنان با مفاهیم چون «برادر ناراضی»، «مخالف سیاسی» و «مخالفان مسلح» و در فرجام محاسبه اقتصاد محور ریالیست‌‌های جمهوری خواه در آمریکا و عجله برای خروج نیرو‌های نظامی‌شان از افغانستان از طرف دیگر؛ موضع دولت و متحدانش را تضعیف کرده است.

افغانستان اکنون میدان جنگ منافع میان «ایتلاف‌‌های کلان قدرت» چون -بلاک غرب- و -بلاک نوظهور شرق- است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در حال احیا‌ی مجدد است. پایان این جنگ مشخص نیست: شاید طالبان با آمریکا و سر انجام با دولت افغانستان روی یک پلت‌فورم جدید قدرت که در آن هر دو صاحب منافع باشند، سازش کنند اما افراطیت فورم دیگری چون داعش یا نیوطالبان بگیرد و جنگ، کم‌تر اما به‌گونه متفاوت‌ترِ ادامه یابد. ایتلاف‌‌های کلان قدرت، تنها با کارت جنگ رو در رو بازی نمی‌‌کنند؛ با قدرت نرم (سافت پاور) چون از خود کردن رهبران مؤثر اتنیکی و سیاسی، استفاده ابزاری از ایدیولوژی دینی، به‌ یادآوری حافظه تاریخی و تحریک گسست‌‌های اجتماعی و زبانی افغانستان نیز بازی می‌کنند. به همین دلیل است که روسیه در برابر «صلح آمریکا با طالبان»؛ «صلح طالبان با رهبران سیاسی افغانستان» و «گفت‌وگوی طالبان با جزایر قدرت در افغانستان» را پی ریخته است. روسیه و متحدان اش در یک ایتلاف؛ با تلاش برای تضعیف دولت و تحکیم طالبان، دنبال تضعیف آمریکا در یک بازی کلان‌تری است.

فعلن اما ما به دلیل عدم دست‌رسی به اطلاعات «نیمه باز» و «محرم» نمی‌دانیم، ایتلاف‌های کلان قدرت، برای دولت افغانستانِ با طالبان چی نسخه‎ی پیچیده‌اند. اما آن‌چه را که می‌توانیم حدس بزنیم این است که دولت قدرت هضم و خنثا سازی طالبان را (چون حزب اسلامی‌ حکمتیار) پس از آشتی ندارد. طالبان و دولت افغانستان از هم تفاوت بسیار دارند؛ طالبان علارغم تغییرات اندک در نوع نگرش شان به قدرت، فرهنگ و سیاست؛ باور به «امارت اسلامی» به جای «جمهوری اسلامی» دارند. دموکراسی را که در آن هر آدم بالای هیجده سال حق انتخاب دارند را جدی نمی‌گیرند و در برابر «شورای حل و عقد»، «شورای علما» … دارند که گمان می‌کنند از توانایی تصمیم‌گیری بهتری برای انتصاب زعامت برخوردارند. طالبان صورت عینی اسلام سیاسی با فورم افراطی بر گرفته شده از مدارس مصری و دیوبند پاکستان است و قانون شان مبتنی بر شریعت با تفسیر جزم گرایانه‌ی است. حال آن‌که برای دولت جمهوری اسلامی ‌افغانستان ارزش‌های چون دموکراسی، حقوق بشر، حق انتخاب فردی، قانون مصوب مردم براساس قرارداد اجتماعی (در کنار متن دینی)، جامعه مدنی، قانون اساسی، حقوق و آزادی زنان … برایش ارزش اند. جمع ارزش‌های طالبان و دولت، به اضافه جمع منافعِ «ایتلاف‌های بزرگ قدرت» که در بالا تذکر داده شد و همین‌طور جمعِ منافع و راضی نگه‌داشتن «جزایر قدرت در افغانستان»؛ بدون حضور یک قدرت بزرگ کنترول کننده و بازدارنده، پلت فورم بسیار شکنند‌های را خواهد ساخت که هر آن ممکن از هم فروبپاشد.

علارغم پیچیده‌گی‌‌های بسیار در پروسه و برآیند گفتمان صلح، غیابت برخی عناصر اساسی ذی‌دخل نیز یک نگرانی جدی است. تنها دولت افغانستان نیست که در گفت‌وگوی مستقیم با طالبان قرار ندارد؛ زنان نیز با این‌که نصف (یا بیش‌تر از نصف) نفوس افغانستان را تشکیل می‌دهند و از جنگ آسیب‌‌های بسیار دیده‌اند اما در مذاکرات صلح، غایب همیشه‌گی است. با این‌که زنان افغانستان خالق جنگ افغانستان نیست و با این‌که زبان زنان افغانستان «زبان دل» است و زبان تفنگ-آن سخن نفهم خون آشام نیست اما؛ غیابت زنان از مذاکرات صلحِ که احتمالن به توزیع قدرت و شکل دهی پلت‌فورم جدید برای قدرت بیانجامد، بی پیامد نیست.

غیابت زنان؛ باعث می‌شود، طرف‌های درگیر به نسخ‌های توافق کنند که در آن، زنان (چون بسیاری از کشور‌های عربی)؛ جایگاه اجتماعی فعلی اش را از دست دهند؛ ارزش‌های انسانی اش نایده گرفته شود و غایب همیشه‌گی قدرت در افغانستان باشند. غیابت زنان در عرصه‌‌های تصمیم‌گیری، به غیابت آنان از قدرت، اجتماع، اقتصاد و سیاست می‌انجامد. آنگاه است که زنانِ من‌های قدرت، آزادی و سرمایه، منفعل فرهنگی و اجتماعی می‌گردند. در نتیجه مردان افغانستان، تا تحول دیگر، تا سال‌های زیاد؛ مانند سی سال حاکمیت پیش از 2001 به جای زنان و برای زنان، تصمیم می‌گیرند و عمل می‌کنند. برای این، ایجاب می‌کند تا زنان مؤثر، در زمان حساس فعلی که در آن بازی‌گران قدرت برای قدرت گفت‌وگو را شروع کرده‌اند فعال‌تر شوند، با لابی‌گری در دولت، با چانه زنی با ایتلاف‌‌های بزرگ قدرت، با تلاش برای جلب توجه جهانی، خود را بخش از بازی‌گران سازند. جامعه جهانی، دولت و انسان‌های معتقد به برابری انسان‌ها نیز باید تلاش کنند تا موضوع زنان و ارزش‌های آفریده شده و به دست آمده در هفده سال گذشته نادیده گرفته نشود.

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
شبی که خواهرم سکوتش را شکست
سکوت را بشکنیم

شبی که خواهرم سکوتش را شکست

8 جدی 1400

روایت یکی از مخاطبان نیمرخ به مناسبت کارزار «سکوت را بشکنیم» صنف سوم مکتب بودم و با خواهران بزرگترم در یکی از اتاق‌های خانه کرایه‌ای‌مان قالین می‌بافتیم. خانه متعلق به شوهر عمه‌ام بود. گاهی شوهر...

بیشتر بخوانید
قاتل سریالی دختران افغانستان فرهنگ سنتی است
هزار و یک شب

قاتل سریالی دختران افغانستان فرهنگ سنتی است

9 قوس 1402

پدرم دختران زیادی داشت و تمام دختران خود را در سن کم شوهر می‌داد. پدرم قریه‌دار بود و ما همیشه مهمان داشتیم، کار زنان در خانواده پذیرایی از مهمانان بود، پدرم دو زن داشت و...

بیشتر بخوانید
پریود در تاریخ، اساطیر و ادیان
گزارش تحقیقی

پریود در تاریخ، اساطیر و ادیان

22 ثور 1401

این مطلب براساس مصاحبه با محمد حسین فیاض، پژوهشگر علوم دینی و بررسی مقاله عصمت شاهمرادی در مورد تبعیض مثبت به نفع زنان با تاکید بر حقوق شهروندی، نوشته شده است.  مساله پریود و زایمان...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN