نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

بلندی‌ها‌ی پاشنه: قلم‌رو «مردانه‌ای» که زنانه شد

  • نیمرخ
  • 29 دلو 1397
Inside-text-500x300

بلندی‌ها‌ی پاشنه: قلم‌رو «مردانه‌ای» که زنانه شد
فرناز سیفی
کفش‌ها می‌توانند هزار معنا داشته باشند. برای خيلي به معنای مد باشند و به‌روز بودن در زمینه‌ی پوشش، برای خیلی‌ها نماد «دارنده‌گی و برازنده‌گی»، برای عده‌ای نشانه‌ی قدرت و خودنمایی، برای یک سری دیگر نشانه‌ی دل‌بری و جلوه‌گری، برای بعضی هم نشانه‌ای از حفاظت.

کفش‌ها گاه آرام‌بخش‌اند و اسباب راحتی پا و تن و گاه دیدن‌شان اسباب دلهره‌ی دیگران می‌شود. برای مثال یاسمین الرشیدی، داستان‌نویس مصری در رمان «ماجراهای تابستان گذشته» توضیح می‌دهد که چطور در مصر، مأموران امنیتی را از کفش‌های‌شان شناسایی می‌کنند. تقریبن همه‌ی این مردان، کفش‌های سگک‌دار نوک‌تیز ورنی به پا دارند.

ادبیات و سینما سرشار است از نوشته‌ها و نقل‌‌قول‌ها در اهمیت کفش، لزوم کفش، هزار معنای نهفته و آشکار کفش. اما یک کفش است که هویت‌اش بیش‌تر از هرچیز با زنان گره خورده است: کفش‌های پاشنه بلند. این نوع کفش گاه مترادف با «جذاب بودن» و «زیبایی» شده است و گاه نشانه‌ی «زن قدرت‌مند یا وسوسه‌گر».

همان‌اندازه که در ستایش پاشنه‌بلند نوشته شده، در انتقاد از این نوع کفش که اغلب راحت هم نیست، نوشته شده است. فمینیست‌ها بارها اجبارهای اجتماعی یا اداری را نقد کردند که از زنان می‌خواهد در مهمانی یا محیط کار فقط این نوع کفش را به پا کنند و راحتی خود را فدای تعریف کلیشه‌ای از «زیبایی» یا «شیک بودن» بکنند. سال گذشته کریستین استوارت، بازی‌گر سینما، در جشنواره‌ی فیلم «کن» در سرخط خبرها قرار گرفت. او هنگام راه رفتن روی فرش قرمز، جلوی دوربین صدها خبرنگار و عکاس، کفش‌های پاشنه‌بلند خود را در اعتراض به این «قانون نانوشته»ی جشنواره کن که زنان باید پاشنه‌بلند به پا کنند، درآورد و با پای برهنه روی فرش قرمز راه رفت.

کم‌تر رخت و پاپوشی است که به اندازه‌ی کفش پاشنه‌بلند با هویت «زنانه» گره خورده باشد. اما کم‌تر از تاریخ جالب و پرفراز و نشیب پشت این نوع کفش حرف زده می‌شود. کفشی که اصلن «کفش مردانه» بود و تا مدت‌ها زنی حق پوشیدن چنین کفشی را نداشت.

وقتی زنان خواهان «برابری» شدند

چندین دهه است که کفش پاشنه‌بلندِ زنان بیش از هرچیز با مفاهیمی مثل اجبار اجتماعی، روایت‌های کلیشه‌ای و جنسیت‌‌زده از «جذابیت جنسی زنان» و سخت‌تر کردن روزمره‌ی زنان گره خورده است. اما جالب است بدانیم که کفش پاشنه‌بلند وقتی از انحصار مردان درآمد که زنان درباری خواستار امتیاز بیش‌تر در دربار و «برابری» با مردان دربار شدند.

الیزابت سمل‌هک، در کتابش توضیح می‌دهد که در قرن هفدهم، عده‌ای از زنان در دربارهای گوناگون اروپایی به دنبال کسب قدرت و امکان نقش‌آفرینی بیش‌تر در سیاست بودند. آن‌ها باور داشتند که اولین گام در این راه این است که «شبیه مردان» لباس بپوشند و ظاهر خود را «مردانه» کنند.

نویسنده در کتاب توضیح می‌دهد که چطور اولین گروه از زنان درباری جرات کردند موهای خود را کوتاه کنند، پیپ بکشند و کفش‌های پاشنه‌بلند به پا کنند. اولین واکنش‌ها به این گروه از زنان، موجی از تمسخر، دست‌انداختن و تحقیر بود.

البته پیش از آن در قرن شانزدهم میلادی، یک نمونه‌ی معروف از زنی که برای مراسم عروسی خود کفش پاشنه‌بلند به پا کرد، ثبت شده است. کاترین دو مدیچی، از خاندان متنفذ دو مدیچی در فلورانس ایتالیا که زنی کوتاه‌قامت بود، در روز عروسی خود کفش پاشنه‌بلند به پا کرد و موجب حیرت همه شد. اما پاشنه‌های بلند کاترین، واقعه‌ای بود که یک‌بار رخ داد و تأثیری در میل زنان به پوشیدن کفش پاشنه‌بلند نداشت.

همچنان بخوانید

مراکز آموزشی دختران

تداوم زن‌ستیزی؛ طالبان مراکز آموزشی خصوصی را نیز بر روی دختران مسدود کردند

8 جوزا 1402
نوار بهداشتی چیست؟

«زنان روستایی حتا نمی‌دانند لباس زیر و نوار بهداشتی چیست؟»

7 جوزا 1402

بعد از مدتی مقاومت دربار در برابر کفش‌های پاشنه‌بلند زنان، بالاخره زور و اصرار زنان درباری اثر کرد و دربار فرانسه و بعدتر دیگر دربارهای غربی به زنان درباری هم اجازه دادند تا کفش پاشنه‌بلند بپوشند. اما پاشنه‌های کفش‌های آن‌ها یک فرق اساسی با مردان داشت: پاشنه‌های کفش‌های زنان باریک و نازک بود و کفش‌های مردان پاشنه‌هایی قطور داشت. دربار می‌خواست به این شکل، کماکان بین پاپوش مرد و زن تفاوت‌هایی باشد و آن‌طور که الیزابت سمل‌هک توضیح می‌دهد، کماکان این معنا را برساند که زنان، از مردان کم‌ترند و قرار نیست بتوانند به‌راحتی مردان راه بروند یا سوارکاری ورق برگشت و پاشنه‌بلند نشان «ضعف» شد.

با آغاز عصر روشن‌گری در اروپا، عده‌ای از متفکران آن عصر شروع به طرح پرسش‌هایی بنیادین و رادیکال برای دوران خود کردند، پرسش‌هایی مثل این‌که شاید جنسیت افراد در جدا کردن آن‌ها از هم و «سلسله‌مراتب» مهم‌تر باشد تا طبقه‌ی اجتماعی آن‌ها. در راستای این باور بود که فلاسفه و متفکران بیش‌تری بر این طبل کوبیدند که تفاوت‌های بنیادین میان افراد بیش‌تر از این‌که ناشی از خاستگاه طبقاتی آن‌ها باشد، ناشی از جنسیت است و زنان را مترادف با «جنس ضعیف، شکننده، احساساتی» دانستند و در یک کلام نظر و باور آن‌ها کم‌ارزش تلقی شد.

الیزابت سمل‌هک در کتاب

پژوهشی خود توضیح می‌دهد که در این دوران «مردانگی مترادف با عقل و منطق شد و زنانگی متضاد این مفاهیم» و تأکید می‌کند که متفکرانی مثل ژان ژاک روسو، نقش چشم‌گیری در گسترش چنین تفکرهای جنسیت‌زده و کلیشه‌سازی از مرد و زن داشتند.

کم‌کم این دسته‌بندی و کلیشه‌سازی به مد و رخت مردان و زنان درباری هم رسید. دیگر کفش‌های پاشنه‌بلند با پاشنه‌های رنگی و ظرافت‌های تراشیدن پاشنه، معنی «عقل و منطق و قدرت مردانه» نداشت. بیش‌تر نمادی از «ظرافت و شکنندگی زنانه» بود و محدودیت امکان مانور زنان.

کم‌کم مردان درباری دست از پوشیدن کفش‌های پاشنه‌بلند برداشتند. در آن دوران مد و شیوه‌های پوشش، کاملن از دربار و طبقه‌ی اشراف شروع می‌شد و به دیگر گروه‌های اجتماعی تسری پیدا می‌کرد. وقتی مردان درباری دیگر پاشنه‌بلند نپوشیدند، کم‌کم تمام مردان پوشیدن این کفش‌ها را کنار گذاشتند و پاشنه‌بلند، بیش از هرچیز معنای «شکنندگی و ظرافت زنانه» پیدا کرد.

در قرن هجدهم که کشورگشایی‌ها و استعمار اروپاییان گسترده‌تر شد و به مناطق جغرافیایی بیش‌تری رسید، استعمارگران اروپایی این باور را با خود به فرهنگ‌های دیگر بردند که کفش پاشنه‌بلند «ظریف و زنانه و شکننده» است و به کار یک «مرد واقعی» نمی‌آید.

اما در تولید انبوه کفش پاشنه‌بلند زنانه، یک کارخانه‌ی آمریکایی بود که نقش مهمی داشت. در سال ۱۸۸۸ میلادی، اولین کارخانه‌ی تولید کفش پاشنه‌بلند در نیویورک افتتاح شد. ناگهان گروه گسترده‌تری از زنان ‌توانستند کفش‌های پاشنه‌بلند با مدل‌های متنوع را بخرند. وقتی اندازه‌ی پیراهن و دامن لباس‌های زنان در دومین دهه‌ی قرن بیستم میلادی کوتاه‌تر شد، برای اولین‌بار پاهای زنان کاملن در معرض دیدگان بود و کفش زیبا و خوش‌دوخت، لزوم و اهمیت بیش‌تری پیدا کرد. در نتیجه تولید کفش‌های پاشنه‌بلند با مدل‌ها و شکل و اندازه‌ی متنوع پاشنه نیز بیش‌تر شد.

سال‌هاست که به کفش پاشنه‌بلند انگ مردسالاری خورده است، این که این کفش‌ها نظام منحط مردسالارانه و اصول و ارزش‌های آن را بازتولید می‌کنند، اما این تنها یک سویه‌ی ماجراست. همان‌طور که جودیت باتلر، منتقد ادبی و فمینیست پساساختارگرا در کتابش نوشت: «نه تنها می‌شود از انجام و اجرای یک قانون سرباز زد، که حتی می‌شود آن‌ را از اساس به هم ریخت و مجبورش کرد که به گونه‌ای تازه صورت‌بندی شود، گونه‌ای که دیگر پایبند به این نیست که برای همه کس و در همه جا یک مفهوم داشته باشد و یک جور کار کند.» به عبارت دیگر کفش پاشنه بلند همیشه نظام قوانین مردسالاری را تغذیه و تقویت نمی‌کند، بلکه گاهی هم می‌تواند به نافرمانی در برابر این نظام و به هم ریختن دستگاه معانی‌اش بینجامد. راه‌ها و شیوه‌های مقاومت و نافرمانی به عدد نفوس خلایق است و بهتر است هیچ‌وقت، هیچ‌کدام را دست‌کم و نادیده نگیریم.

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»
زنان و مهاجرت

«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

6 جوزا 1402

دوهفته از آمدن مان به ایران می‌گذرد. افغانستان که بودم تصورم از زندگی در ایران چیز دیگری بود. اتاق‌های قشنگ و خوش منظر؛ صالون کلان با آشپزخانه‌ی مجهز و زیبا؛ حویلی کوچک اما با صفا و تمیز. بار...

بیشتر بخوانید
«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»
هزار و یک شب

«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»

2 جوزا 1402

خانه‌‌ای‌ قدیمی با دیوارهای رنگ و رو رفته و بعضاً فروریخته‌اش، سمیه 14 ساله و مادرش کریمه 33 ساله‌ را درون یکی از اتاق‌های کوچکش که تا سوراخ شدن دیوارهایش چیزی نمانده جا داده است. این خانه در دورترین نقطه‌ی غرب کابل...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
هزار و یک شب

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00