نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

تصویرپردازی تابو در جامعه‌ی معاصر افغانستان با روی‌کرد مبتنی بر تضاد جنسیتی

  • نیمرخ
  • 5 حمل 1398
LG_1450523632_06f32be1a8962c2e965ac9bee0b2fea0

تصویرپردازی تابو در جامعه‌ی معاصر افغانستان با روی‌کرد مبتنی بر تضاد جنسیتی
بسی‌گل شریفی
تعریف کلیدواژه‌ها:

تعریف کلیدواژه‌ها نقطه آغازین هر تحقیقی است که به صورت علمی‌به دنبال شناخت و واکاوی موضوع معینی در بستر زمانی و مکانی مشخصی است، اما این امر به معنای قابل ترجمه بودن همه‌ی کلید‎واژه ها نیست و در بسیاری موارد امکان ترجمه‌ی دقیق کلید‌واژه‌های تحقیق به دلیل اختلاف آرا، نوبوده‌گی تحقیق، تضاد بسترهای فرهنگی و علمی‌و دیگر عوامل، وجود ندارد و باید به ریشه اصلی کلید واژه رفت و بر اساس مختصات آن به بررسی زبان‌شناختی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی آن پرداخت. واژه “Taboo” نیز در این حوزه قرار می‌گیرد، تا کنون این واژه معادل فارسی نداشته و برای آن واژه و اصطلاح فارسی تولید نشده و به همان صورت خارجی خود استفاده می‌شود. تابو به معنای مجموعه مقدساتی است که بنا به فرهنگ جامعه ‌به‌وجود آمده و شکستن و خلاف آن حرکت کردن ممنوع و غیر قابل قبول است، در صورت شکستن تابو و از بین بردن امر مقدس، عواقب و پیامدهای سنگینی از طرف جامعه‌ی ا آن امر والا گریبان مرتکب شونده آن را خواهد گرفت.

بستر شکل گیری تابو و شناخت عناصر کلیدی آن:

تابوها امر ثابت و مشخصی نیست و بر اساس تنوع فرهنگی، ‌کاملن متغیر و نسبی می‌باشد. بنابراین شناخت تابوهای هر جامعه نیازمند شناخت ‌ویژه‌گی‌های فرهنگی و اجتماعی آن است. ممکن است ‌آن‌چیزی که در جامعه اسلامی‌تابو باشد در جامعه بودایی تابو ‌قلم‌داد نشود. نحوه شکل‌گیری تابوها با تغییرات تمدنی و سیاسی رابطه مستقیم دارد. تغییرات تمدنی، مذهبی، سیاسی که منجر به دیگرگونی ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی شده در واقع تابوهای یک جامعه را نابود و تابوهای جدیدی را ‌به‌وجود آورده است، بنابراین نوعیت قدرت سیاسی، مذهبی به نوعیت تابوها شکل می‌دهند. اساسات لایتغیر قدرت سیاسی، فرهنگی در نوعیت تابوها نهفته است.

«مجموعه رفتارها، عوامل ممنوعه را تابو می‌گویند که در عدم ارتباط با آن هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد. در واقع تابو امر ممنوعه گاه مقدسی است که نباید با آن ارتباط برقرار کرد. مفروضات لایزال ممنوعه زیربنای ساخت فکری و فرهنگی ‌قلم‌داد می‌شود که بقای آن دوام ساختار مورد نظر را تضمین می‌کند.»

فروید در کتابی به نام تابو و توتم به وجوه و تعریف تابو می‌پردازد و نظریه خود را مطرح می‌کند. این روی‌کرد مبتنی بر مشاهدات عینی و روان‌کاوانه است. تابو لزومن وجه مشترکی با اخلاق و الزامات آن ندارد. و صرفن با نیرویی والا و مقدس در تماس است که منجر به تقدس آن شده است.

به طور مثال: در ژاپن قدیم چنین پنداشته می‌شد که پادشاه نماینده خداوند است و از نیرویی خدایی و فرا انسانی برخوردار است و نباید این قداست با نزدیک شدن انسان آلوده شود. پس هر گونه تماس مستقیم و غیر مستقیم مردمان عادی مخصوصن طبقات پایین را با شخص شاه منع می‌کرد. حتا دیدن پادشاه برای مردم تابو بود و مردم از آن اجتناب می‌کردند تا مرتکب اشتباهی نشده باشند و نسبت به وجود مبارک و قدسی پادشاه اهانت صورت نگرفته باشد. این دریافت در کشور جاپان ناشی از سیستم طبقاتی هرمی‌ شکلی است که سلسله مراتب قدرت را نشان داده و ابقا می‌کند. رابطه پادشاه با نیروی والا و مقدس باعث تقدس وی شده و به وی مشخصه فرا انسانی و الوهی بخشیده است.

آن‌چه در طول تاریخ اتفاق افتاده، شکل‌گیری تابوهای مختلفی است که در آن امر مردانه وجه مشترک می‌باشد. در نظر داشتن منافع عوامل قدرت ( وجه جنسیتی مردانه) اهمیت بنیادی و تعیین کننده بوده است. تابوهایی مانند پرده بکارت، نابرابری ارث زن با مرد، عدم قضاوت زنان در جامعه اسلامی ‌و بسیاری موارد دیگر.

تابو و نقش جنسیت زنانه در تعیین کننده‌گی آن:

تابو میوه ممنوعه‌ای است که دین، آیین و مذهب به مقاومت در مقابل آن انسان را ترغیب کرده و می‌کند. کیفری که در شکستن آن وجود دارد به عنوان بازدارنده نقش مهمی‌ در بقای تابوها در بسترهای فرهنگی بازی کرده است.

همچنان بخوانید

مراکز آموزشی دختران

تداوم زن‌ستیزی؛ طالبان مراکز آموزشی خصوصی را نیز بر روی دختران مسدود کردند

8 جوزا 1402
نوار بهداشتی چیست؟

«زنان روستایی حتا نمی‌دانند لباس زیر و نوار بهداشتی چیست؟»

7 جوزا 1402

زن در جامعه اسلامی ‌تابو است. تابویی که تمام قوانین و مقررات جامعه را دگرگون کرده است. بر اساس باورهای عرفی تابوهایی وجود دارد که معتقد است: زن بخشی از ملکیت مرد به حساب می‌آید. به دلایل طبیعی زن باید مطیع مرد بوده و نسبت به او تمکین کند. رابطه فرادستی و فرودستی میان مرد- زن تابوی تاریخی است که در طول زمان با ‌به‌وجود آمدن مردسالاری خود را نشان داده و برای بقای آن تلاش شده است.

زن به عنوان بخشی از ملکیت مرد از حقوق بسیار اندکی برخوردار بوده و با توجه به پایگاه اجتماعی و داشتن ریشه‌های اشرافی یا نداشتن آن ارزش‌گذاری می‌شده و برای آن میزان مشخصی از حق قایل می‌شدند. در جامعه شناسی جنسیتی، امر والا یا خداوند دارای جنسیت مردانه بوده و قدرت پادشاهان به عنوان نماینده‌های خدا بر زمین نیز ‌ویژه‌گی‌های الهی داشته و قداست خداوند در درون قداست پادشاه و سپس مرد در درون نظام خانواده تسری یافته است. همانطور که خداوند صاحب اختیار هستی است، شاه نیز صاحب اختیار ملک، رعیت و سرزمین است و هم‌چنین مرد صاحب خانه است و خانه به نام او یاد می‌شود و زن در واقع وظیفه تامین آسایش و ادامه تسلسل وی را بر عهده دارد. در این تقسیم بندی، زن از جایگاه فرودست برخوردار است و از خود هیچ گونه حقی را دارا نیست مگر آنکه خداوند، شاه و مرد به وی بخشیده باشد. این ویژه‌گی دارای مبانی استدلای منطقی قدرت‌مند نبوده بلکه از پشتوانه‌های اعتقادی برخوردار هستند که بیش‌تر در جوامع ابتدایی قابل مشاهده است و هم‌چنین جوامع سنتی شرقی که به نحوی تداوم همان جوامع ابتدایی است.

تابوهای جامعه سنتی مردانه و مردسالار افغانستانی مملو از ‌ویژه‌گی‌هایی است که ارزش‌های مردانه را اهمیت بخشیده و ارزش‌های زنانه را نکوهش کرده است. مثلن اهمیت قوم و قومیت‌گرایی در درون ارزش «پشتون والی» نهفته است. عصبیت مردانه، عصبیت قومی ‌و مبتنی بر خون و نژاد که امری مردانه است.

ادامه دارد…

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»
زنان و مهاجرت

«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

6 جوزا 1402

دوهفته از آمدن مان به ایران می‌گذرد. افغانستان که بودم تصورم از زندگی در ایران چیز دیگری بود. اتاق‌های قشنگ و خوش منظر؛ صالون کلان با آشپزخانه‌ی مجهز و زیبا؛ حویلی کوچک اما با صفا و تمیز. بار...

بیشتر بخوانید
«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»
هزار و یک شب

«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»

2 جوزا 1402

خانه‌‌ای‌ قدیمی با دیوارهای رنگ و رو رفته و بعضاً فروریخته‌اش، سمیه 14 ساله و مادرش کریمه 33 ساله‌ را درون یکی از اتاق‌های کوچکش که تا سوراخ شدن دیوارهایش چیزی نمانده جا داده است. این خانه در دورترین نقطه‌ی غرب کابل...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
هزار و یک شب

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00