گفتوگو با رولا غنی، بانوی اول جمهوری اسلامی افغانستان
حسین احمدی: خانم رولا غنی بانوی اول جمهوری اسلامی افغانستان، سپاسگزاریم از اینکه برای گفتوگو با هفتهنامه نیمرخ وقت گذاشتید. همچنان که شما آگاهی دارید پیش از این به غیر از بانو ملکه ثریا همسر شاه امانالله خان، دیگر بانوان اول افغانستان در مسایل سیاسی و اجتماعی کشور دخیل نبودند. اما از زمان ورود شما به ارگ ریاست جمهوری منحیث بانوی اول افغانستان، دفتر تان به عنوان یک آدرس حمایوی و هماهنگی برای زنان شناخته میشود. اگر بگویید که دفتر شما برای زنان کدام برنامهها را دارد؟
بانوی اول: درست است. اول باید بگویم که مرا با دیگر بانوان اول افغانستان مقایسه نکنید. حالا که بانوی اول شدهام به لحاظ سنی من عمر بیشتری نسبت به موقعیت آنان دارم. فرزندانم خودشان فامیلدار هستند و من مسوولیت زیادی در خانواده ندارم. اما بانوان دیگر افغانستان مثلن خانم کرزی، در مدت زمانی که بانوی اول افغانستان بود چهار فرزند به دنیا آورد. فکر میکنم او فرصت کافی برای داشتن دفتر و رسیدهگی به همه امور را نداشت. وقتی که من دفتر باز کردم احساس مسوولیت میکردم که به عنوان بانوی اول کشور باید بدانم مشکلات، تقاضاها، تشویشها و امیدواریهای مردم چه است.
تمام برنامههای ما بر محور این سه شعار اجرا میشود؛ ۱٫ گوش میکنیم، ۲٫ تسهیل میکنیم ۳٫ آگاهیدهی میکنیم.
مردم در دفتر ما مراجعه میکنند و ما مشکلاتشان را میشنویم. اگرچند به خاطر مشکلات امنیتی بیرون از ارگ زیاد نمیروم ولی علاقه دارم تا بفهمم که بیرون از این چهاردیواری چه میگذرد. به همین خاطر یک «پالیسی دروازه باز» را برای دفتر خود طرح کردیم. مردم مراجعه میکنند و من هم دوست دارم قصه مردم را بشنوم و بفهمم که مردم چه مشکل دارند تا رسیدهگی شود.
چون دفتر ما صلاحیت اجرایی ندارد نمیتوانیم زیاد کمک کنیم ولی ما میتوانیم در کار شان تسهیلات ایجاد کنیم. من نه یک فرد منتخب هستم و نه منتصب، به خاطر همینکه همسر رییس جمهور افغانستان هستم، اگر کار مردم در ادارههای دولتی اجرا نمیشود این امکان وجود دارد که مشاوران ما در تماس شود و در کارشان تسهیلات فراهم کنیم.
اما بیشتر ما روی آگاهیدهی تمرکز داریم. همانگونه که شما از طریق نشریه تان برای مردم در مسایل خدمات اجتماعی، صحت و معارف آگاهیدهی میکنید ما نیز چه به مراجعان دفتر و چه در برنامههای بیرون از ارگ در نقاط مختلف کشور تلاش داریم تا به مردم آگاهیدهی شود. من مستقیمن به زنان نمیگویم که شما را توانمند میسازیم ولی زنان را تشویق میکنم و برای شان جرأت میدهم تا خودشان ابتکار به خرج دهند و به موفقیت برسند.
پروژه پروموت یکی از بزرگترین پروژههای ویژه توانمندسازی زنان در افغانستان است، اما اعتراضاتی مبنی بر ناکارامدی این پروژه بلند شد. ارتباط دفتر شما با این پروژه چگونه بود؟
پروژه پروموت یک پروژه سفارت ایالات متحده امریکا برای توانمندسازی زنان در افغانستان است. ارتباط ما با این برنامه برمیگردد به زمانی که هنوز یک ماه نگذشته بود که من بانوی اول شده بودم. از من خواسته شد که در مراسم افتتاحیه این پروژه شرکت کنم. در برنامه شان شرکت کردم ولی در همان ابتدا گفته بودم که در دیزاین این پروگرام مشکلاتی وجود دارد. اما هماهنگی ما ادامه داشت و تا دو سال نظریاتام را برای شان ارایه میکردم. اما در اخیر دیدم که نظریاتام را هیچ اعتبار قایل نیستند. بنابراین یک و نیم سال میگذرد و من تاکنون همرای شان هیچ ارتباطی ندارم. من هیچ وقت و هیچ پولی از این پروژه نگرفتهام. اگرچند مردم فکر میکنند که به پول پروموت ما نیز دست داشتیم ولی بودجه این پروژه هرگز در دست ما نبوده است.
یکی از برنامههای بزرگ ملی در سطح افغانستان پروسه صلح است. «اجماع ملی زنان افغان برای صلح» یکی از ابتکارات دفتر شما بود که هفته گذشته برگزار شد، روند برگزاری این نشست چگونه بود و چطور شکل گرفت؟
بهتر است روند برگزاری اجماع ملی زنان برای صلح را از ابتدا تشریح کنم. در ماه اسد سال جاری خورشیدی کسی پیشنهاد کرد که نشست اجماع ملی زنان در مورد صلح برگزار شود. طرح اولیه را اینگونه مطرح کردند که نشستی با حضور ۲۰۰ زن در قصر چهارچنار برای دو ساعت برگزار شود و در آخر قطعنامه اجماع ملی زنان را صادر کنیم. مفکوره اجماع ملی زنان برای من بسیار خوب بود چون قوت ما در وحدت ما است. اگر زنان در مورد صلح به اجماع برسند مسلمن حقوق و خواستههایشان محفوظ میماند. ما باید به صدای واحد سخن بگوییم که صدای ما ارزش داشته باشد.
اما طرح اجماع ملی فقط با حضور ۲۰۰ زن را نپذیرفتم ولی مفکوره اجماع ملی زنان برای صلح را با همکارانم و زنان فعال از شورای عالی صلح، شبکه زنان افغان، وزارت امور زنان، وزارت اطلاعات و فرهنگ و شماری دیگر از بانوان فعال کشور در میان گذاشتم و حدود ۲۲ نفر روی آن بحث کردیم. در نتیجه ما تصمیم گرفتیم که گفتمان زنان در مورد صلح را از کابل شروع کنیم؛ ابتدا باید میدانستیم که آیا زنان آماده هستند در مورد صلح کار کنند یا نه.
به تاریخ ۲۴ اسد امسال، اولین اجماع زنان در لیسه امانی – شهر کابل با حضور یک هزار و ۵۰۰ تن از خانمها از اقشار مختلف(جامعه مدنی، افسران نیروهای امنیتی، معلمان، استادان دانشگاه، داکتران و نهادهای اجتماعی زنان) دایر شد.
نخستین نشست موفقانه بود. زنان در این برنامه در مورد صلح گفتند و در پنل بحث کردند. برای کسانی که جرأت سخنرانی نداشتند نظریات شان را در کاغذ برای ما نوشتند. زنانی که سواد نوشتن نداشتند نیز نظریات شان را ابراز کردند و دیدگاه شان در مورد صلح، یادداشت شد. در نتیجه این نشست قطعنامهای صادر شد که بسیار خوب بود. پس از آن در نشست کمیته عملیاتی ما تصمیم گرفته شد که به صورت رایگان این برنامه ادامه یابد، نه برچسب کدام نهادی باشد و نه به خاطر پول خارجیها بلکه با امکانات افغانی در پی اجماع ملی زنان افغان برآمدیم.
چند هیأت تشکیل شد تا عین برنامه در ولایات نیز برگزار شود. طرزالعمل تدویر نشست زنان برای اجماع ملی در مورد صلح با هیأتی از مرکز به تمام ولایات فرستاده شد. زنان در ولایات نیز جمع شدند، در پنل باهم بحث کردند و دیدگاه شان باهمدیگر شریک کردند. زنان از برگزاری این نشستها بسیار خوشحال بودند و میگفتند که این اولین بار است که در مورد یک برنامه بزرگ ملی از ما نظرخواهی میشود. درحالی که آنان مفکورههای خوبی داشتند. زنان در این نشستها تنها در مورد مشکلات زنان حرف نزدند بلکه از صلح و از مشکلات کل جامعه گفتند. ما از آنان میپرسیدیم که صلح یعنی چه؟ عوامل جنگ چیست؟ و صلح در منطقه شما چگونه تأمین خواهد شد؟ آنان بسیار با علاقه سخن میگفتند و نظر میدادند. ما فقط نظریات و اعلامیههای آنها را ثبت میکردیم و میشندیم.
این برنامهها در ولایات شش ماه طول کشید و ۱۵ هزار خانم در سراسر کشور در این برنامهها اشتراک کردند. آخرین جلسه ولایتی ما در ماه جنوری ۲۰۱۹ میلادی در ولایت فراه بود. پس از ختم این برنامه تمام خواستها، دیدگاهها و پیشنهادهای زنان را جمعبندی و طبقهبندی کردیم و در قالب یک قطعنامه آماده شد.
برای اجماع ملی زنان حدود ۷۰۰ تن از اشتراک کنندهگان از ولایات دعوت شدند چون به خاطر مسایل لوژستیکی مهمانان ولایتی بیشتر ممکن نبود. وقتی که زنان از سراسر کشور برای شرکت در اجماع ملی به کابل آمدند بازهم در خیمه لویه جرگه قطعنامه همرای شان شریک ساخته شد و نظریات شان را ابراز کردند که چه مواردی در نسخه نهایی آن گنجانیده شود.
دستآوردها و نتیجه که از این نشست گرفتید چه است؟
همچنان که توضیح دادم، اجماع ملی زنان افغان برای صلح یک برنامه شخصی نه بلکه یک فرایندی بود که بیشتر از شش ماه روی آن کار شد. نظریات زنان از سراسر کشور ثبت و جمعآوری شد و در آخر نیز قطعنامه را خودشان نهایی ساختند و به تاریخ نهم حوت در لویه جرگه با حضورداشت رییس جمهور کشور این قطعنامه که در واقع دیدگاه و موضع زنان افغان در قبال صلح را بیان میکرد به خوانش گرفته شد.
مهمترین نتیجه نشست این است که رییس جمهور در سخنرانیاش از قطعنامه زنان در مورد صلح استقبال کرد و تعهد داد که موارد یادشده در این قطعنامه هم در لویه جرگه مشورتی صلح و هم در جریان گفتوگوهای صلح با طالبان در نظر گرفته میشود. یعنی اینکه نگرانی زنان نسبت به صلح مورد توجه حکومت هست و دیدگاه شان در مذاکرات صلح مد نظر گرفته میشود.
یکی دیگر از دستآوردهای این برنامه آموزشی بودن آن بود. اولین مرحله این اجماع نقش آموزندهای داشت؛ قاری زینب موحد، در مورد جایگاه زنان در اسلام گفت، دکتر زکیه عادلی استاد دانشگاه و معین وزارت عدلیه از جایگاه زنان در قانون اساسی و دیگر قوانین نافذ کشور بحث کرد، خانم دیگری از وضعیت زنان در تاریخ افغانستان و کسی هم از تأثیر عنعنات بر زندهگی زنان افغان سخن گفت. در فرایند این اجماع وضعیت زنان از هر لحاظ وارد بحث و گفتمان شد که این امر میتواند برای زنان بسیار مفید واقع شود.
از وقتی که شما به افغانستان آمدید چه تغییراتی را در وضعیت زنان افغانستان مشاهده میکنید و به نظر شما شرایط زندهگی و جایگاه زنان افغان امروز چگونه است؟
میتوانم بگویم که حضور زنان تثبیت شده است؛ یعنی زنان در جامعه، در اداره دولتی، در محل آموزشی، در محیط کار و همهجا حضور دارند. زنان افغان را امروز وقتی میبینیم که در جاده و داخل شهر میبراید دیگر زیر برقع و با ترس راه نمیرود بلکه آزاد و بدون هراس قدم میزنند.
اینکه چه تغییراتی عمدهای در زندهگی شان ایجاد شده است باید از خود زنان پرسیده شود. فکر میکنم زنان به امکانات زیادی دسترسی دارند ولی نمیدانم که چقدر برای آنان تأثیرگذار بوده است. اما من احساس میکنم که امروز زنان افغان – برای هرکاری که بخواهند انجام دهند – جرأت پیدا کردهاند.
به صورت قطع که حضور زنان در عرصههای مختلف بیشتر شده و امروز زنان افغان نمیخواهند حاشیهنشین بمانند بلکه تلاش دارند در متن رویدادها و تصمیمگیریها باشند؛ اما برای رسیدن به این اهداف شان نیاز به حمایت هم دارند. به طور مثال؛ زنانی که میخواهند تجارت کنند و مفکوره دارند ولی پول ندارند پس نیاز به حمایت است تا نهادهای ملی و بینالمللی حمایت شان کنند. اگرچند در نخست شما گفتید که دفتر ما صلاحیت اجرایی ندارد، اما منحیث یک آدرس حمایوی برای زنان شناخته میشوید، برای سالهای آینده چه برنامههایی روی دست دارید؟
برنامههای اجرایی نداریم ولی فراهم کردن تسهیلات، هماهنگی و مشوره برای مراجعان مان ادامه دارد. اما بعضی برنامهها را میتوانیم تحت عنوان همین ایجاد تسهیلات انجام دهیم. به طور مثال؛ شما از حضور زنان در عرصه تجارت یاد کردید، ما برای زنان تجارت پیشه توانستیم یک کار بسیار بزرگی انجام دهیم تا یک اتاق تجارت برای خانمها ایجاد شود.
اقدامات برای ایجاد اتاق تجارت زنان صورت گرفته بود منتها پروندهی آنها هرگز به شورای عالی اقتصادی نمیرسید تا طرح شان نهایی شود. آنان را هفته به هفته مهلت میدادند تا اینکه پس از چهار ماه پیش من آمدند و از این بابت شکایت کردند. من در این مورد با رییس جمهور حرف زدم، رییس جمهور مسوولیت ریاست شورای عالی اقتصادی را نیز به عهده دارد و به این موضوع رسیدهگی کرد. اکنون دوسال از فعالیت این اتاق میگذرد و هرسال بیش از پیش قویتر میشود. ما بر محور اهداف تعیین شده کاری دفتر مان هرنوع همکاری با مردم و به ویژه زنان را ادامه میدهیم.
در شرایط کنونی کشور مسایل مثل جنگ، صلح، انتخابات و گفتارهای خروج نیروهای ناتو وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان را متأثر کرده است. شما منحیث یک شهروند و همچنین به عنوان بانوی اول افغانستان دیدگاه و نگرانی تان در قبال این وضعیت چه است؟
در نخست باید بگویم که من در سیاست مداخله نمیکنم. از ابتدا فکر کردم که اگر بخواهم بانوی اول افغانستان و کل افغانها باشم نباید در سیاست مداخله کنم. بسیار کم با وکیلان پارلمان در تماس هستم ولی میخواهم برای کسانی کار کنم که به کمک ضرورت دارند.
در مورد حضور و کمکهای خارجی؛ هجده سال است که ما کمک خارجی میگیریم اما به اندازهای که پول سرازیر شد کارها اندک بود. پولی که به سادهگی به دست میآید زود به مصرف میرسد. بهتر این است که مردم به پای خود ایستاد شود. جوانانی که جدیدن با سرمایه اندک ابتکار کرده و کار ایجاد میکنند بسیار با اعتماد به پیش میروند و زود موفق میشوند. ما تا کی گدایی کنیم.
در این اواخر مقاله یک خانم امریکایی که گفته بود «افغانها نمیتوانند مانع خروج نیروهای امریکایی شود» زیاد شهرت پیدا کرد. وقتی که این خانم نوشته است «شما باید به پای خود ایستاد شوید» من هم تأیید میکنم که راست میگوید چون ما باید به پای خود ایستاد شویم. اما آنچه در این مقاله برای ما نفرت خلق کرد این است که به کل کشور و مردم افغانستان توهین شده است. این برای ما قابل قبول نیست؛ ما عزت داریم و غیرت داریم. شرایط سیاسی و امنیتی افغانستان هرگونه که هست ولی افغانها مسوولیت دارند تا کشور شان را بسازند و روی پای خود ایستاد باشند و دیگر وابسته کمکهای خارجی نباشند.
هر کشور آجندای خود را دارد. اینگونه نیست که از دلسوزی بخواهند کمک کنند. حالا که با تبدیل شدن رییس جمهور امریکا سیاست شان نیز تغییر کرد، اما خروج آنها باید در چارچوب توافقنامه استراتژیک صورت بگیرد که در آنجا تعهدات هردوجانب(افغانستان و امریکا) روشن است.
خروج زودهنگام بدون تأمین امنیت افغانستان به نفع هیچطرف نیست چون همانطور که طالبان گفته بود اگر امریکا ساعت دارد ما زمان را در اختیار داریم، پس تعیین زمان مشخص برای خروج نیروهایش مایه نگرانی است و باید این خروج تدریجی باشد تا افغانستان آسیب نبیند.
و در آخر اگر حرف و یا پیامی برای زنان افغان داشته باشید، بفرمایید.
فعلن دغدغههای مردم بیشتر در مورد صلح است. من بسیار افتخار دارم که زنان افغان با قوت و با شهامت ایستاد شدند و در مورد شبه مذاکرات که در مسکو و در دوحه برگزار شد، موقف شان را اعلام کردند و واکنش نشان دادند. این نشان میدهد که زنان امروز قوی شدهاند و میدانند که چگونه از موقف شان دفاع کنند و صدای شان را به همهگی برسانند.
پیام من هم این است که تلاش کنیم برای آینده بهتر. کشور ما پر از منابع و ثروت است که میتواند مرفه باشد. ما باید حکومتداری خوب و نظم داشته باشیم. از فساد و افراد مسلح غیرمسوول که باعث بینظمی میشود جلوگیری کنیم. کشور ما زیبا و پر از امکانات است به شرطی که ما همهگی زنان و مردان باهم کار کنیم تا کشور ما آباد و مرفه شود.
تشکر.