غلام سخی حلامیس
روزگاری افغانستان شاهد حضور زنان قدرتمندی چون اناهیتا راتب زاد در عرصهی سیاست این کشور بود. راتب زاد از نسل درد و درک بود. نسلی که درد ستمدیدگان را درک کردند و برای درمان دردهای آنها تلاش کردند. اشتباهات سیاسی این نسل بحث جداست؛ اما آنچه درخور یادآوری مینماید؛ تلاش و مبارزات صادقانه مردان و زنانی است که تا چشیدن طعم میوهی پیروزی دست از کار و پیکار بر نداشتند و عاشقانه برای تحقق یک هدف رزمیدند – انرژیای که اکنون در وجود کمتر کسانی دیده میشود و از کمتر روشنفکری توقع مبارزات هدفمندانه میرود.
اناهیتا از مهمترین کادرهای حزب خلق (شاخه پرچم) بود. از نمایندهگی پارلمان تا وزارت و معاونیت ریاست جمهوری را سپری کرد. صادقانه خدمت و عاشقانه سیاست کرد. او سال ۱۹۳۳ میلادی در ولسوالی گُل دره ولایت کابل به دنیا آمد. پدرش، احمد راتب، خواهرزادهی محمود طرزی بود و در جنبش امانی نقش برجسته داشت. در تدوین نخستین قانون اساسی افغانستان، فعالانه سهم گرفت. احمد راتب در آن سالها «هفتهنامهی نسیم سحر» را نشر میکرد که درآن از اندیشههای تحولطلبانه و جنبش مشروطیت پشتیبانی میشد. با به قدرت رسیدن نادر خان این هفتهنامه از نشر باز ماند و توقیف شد. احمد راتب به حکم محمدنادر شاه تبعید شد و در زندان درگذشت.
اناهیتا راتب زاد، دوره متوسطه را در سال ۱۹۵۷ میلادی در مکتب ملالی به پایان رسانید. پس از آن به تحصیل دوره یک ساله پرستاری در مکتب نرسنگ پرداخت. در همان سال با داکتر کرامالدین کاکـړ ازدواج کرد و دو سال بعد از آن به هدف ادامهی تحصیلاتاش در رشتهی نرسنگ، راهی ایالات متحده امریکا شد. پس از برگشت به افغانستان، مدیر شفاخانه مستورات شد و در انستیتوت قابلهگی کابل نیز به حیث آموزگار ایفای وظیفه مینمود. پس ازآن به دانشکدهی طب در دانشگاه کابل راه یافت و به درجه داکتر طب از آن فارغ شد. راتب زاد در مبارزات انتخاباتی از حوزه کابل خودش را نامزد کرد و به عنوان نماینده مردم کابل در شورای ملی آن زمان راه یافت. راتب زاد در زمانی به شورای ملی راه مییافت که زنان افغانستان تازه از یک زندان هزاران ساله بیرون شده بودند و حقوق و امتیازات برابر با مردان را مطالبه میکردند. اناهیتا راتب زاد، رقیه ابوبکر، معصومه عصمتی و خدیجه احراری؛ چهار زنی بودند که توانستند در انتخابات پارلمانی ۱۹۶۵ به دوره دوازدهم پارلمان افغانستان راه بیابند.
سرنوشت زن در افغانستان تلخ و تراژیک است. حضور زن در متن جامعه برای سالها جرم بود. زنان را در پستوی پست خانهها نگه میداشتند و ارزش زن را به «ماشین جوجهکشی» و به تأسی از آیهی «نساءکم حرث لکم فأتو حرثکم انی شئتم. ترجمه: زنان شما کشتزارهای شما هستند. پس به هر نحوی که میل دارید، برای کشت در آنها درآیید. (بقره: ۲۲۳).» به «مزرعهی جنسی» فروکاسته بودند. یکی از دلایل ستم بر زن افغانستانی، حاکمیت بی چون و چرای مذهب در جامعه افغانستان است. ملا و مذهب از بنیاد نگاه حذفی نسبت به زن دارند. از دید ملاها، زن ارزشی بیشتر از ابژه جنسی ندارد. با او فقط میتوان خوابید، سکس کرد و برای پیشبُرد کارهای خانه از او استفاده کرد. در منطق ملاها، مصداق بهترین زن، همان زنی است که سر به زیر باشد، بدون اجازه شوهر به بیرون نرود، نیازهای جنسی شوهر را ارضا کند و همچون «ماشین جوجهکشی» خوب جوجه بدهد. البته این برداشت ملاها ریشه در متن آیات قرآن و احادیث و سیره پیامبر دارد. قرآن نه تنها چونان یک متن مقدس مورد احترام است، بل آن را میتوان «مانیفیست مسلمانان» نیز دانست. از دیدگاه اسلام، خوشبختترین انسان، کسی است که مطابق دستورات قرآن و احادیث پیامبر اسلام زندهگی کند و تمام کنش و واکنشهایش براساس آیات قرآن و سایر کتابهای زرد دینی باشد. زنانی از جنس اناهیتا که دیوارهای ضخیم ارتجاع را شکستند، از نگاه اسلام منفور و چه بسا که شایستهی دوزخ و آتش جهنم باشد.
مبارزات پارلمانی اناهیتا راتب زاد یک فصل درخشان در تاریخ جنبش برابریخواهی زنان افغانستان است. شجاعت او به انسان غیرت و جسارت میبخشد. دردها و گفتارهایش انرژی آدم را برای مبارزه بهخاطر حقوق ستمدیدگان دو برابر میکند. سخنرانیها و مقالههای او هنوز هم زندهترین متن در تاریخ ستم دیدهگان است. نوشتههای بسیاری از او در جراید مختلف، از جمله «جریده پرچم»، نشر شده است.
اناهیتا راتب زاد با جمعی از زنان آزادیخواه و متعهد کشور در سال ۱۹۶۵ میلادی با الهام از جنبشهای ملی و بینالمللی زنان، «سازمان دموکراتیک زنان افغانستان» را تأسیس کرد. این سازمان فعالیتهای ماندگاری را برای آزادیخواهی و بسیج زنان توانمند در ساختار جمهوری دموکراتیک خلق انجام داده است. به گفتهی شیرین نظیری «در نتیجهی فعالیت کادرها و اعضای این سازمان، برای نخستین بار در تاریخ کشور، زنان در مظاهرهی معروف به “سه عقرب” که به وسیله گروههای چپی سازماندهی شده بود، اشتراک نمودند و مجرای دموکراسی را در قانون کشور باز کردند». سازمان دموکراتیک زنان افغانستان با تجلیل از هشت مارچ، روز همبستگی زنان، برای نخستین بار صدای زنان را در قالب یک تشکیلات منسجم بلند کرد و با عصیان در دل تاریخ مردسالاری، دیوار سنتهای زنستیزانه را فرو ریزاند. اناهیتا راتب زاد، نخستین زن در تاریخ افغانستان است که دو بار به سمت وزارت رسید و سیزده سال عضویت کمیته مرکزی و پنج سال عضویت دفتر سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان را بر عهده داشت. وزارتهای صحت عامه، تحصیلات عالی و اطلاعات و فرهنگ عرصه کاری او را در دفتر سیاسی تشکیل میدهد.
راتب زاد را میتوان یک فمینیست باورمند به مارکسیسم دانست. او در جامعهی به مبارزه پرداخت که یک اقلیت شاد و عیاش بر اکثریت بیپول و گرسنه حاکم بود. او با جمعی از همرزمانش قلعهی ستم تاریخی را از بنیاد ویران ساخت و بر حکومت خانوادهگی قصابان آل یحیی نقطهی پایان گذاشت. در عین حال که به ستمکشان و محرومان جامعهاش میاندیشید، برای رهایی زنان از زندان مردسالاری نیز تلاش کرد. پس از سقوط حاکمیت چپیها او ۹ سال در هندوستان به سر برد و بعد از آن به آلمان فدرال پناهنده شد. زنده ياد اناهیتا راتب زاد با درد و دریغ در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۴ میلادی چشم از جهان فروبست و برای همیشه رخ در نقاب خاک کشید. بعد از سقوط حاکمیت حزب خلق، افغانستان در دست مجاهدین افتاد و چپیها به عنوان نماد خیانت معرفی شدند. هرچه چپگرا بود، سوژه لعن و نفرین قرار گرفت. تر و خشک یکجا سوختانده شدند. به جای زهما و یاری و کارمل از مسعود و مزاری اسطوره ساخته شد. کسی از اناهیتا یادی نکرد. او غریبانه زیست و در غربت غربی جان سپرد. باسوادترین فعالان حقوق زن ما، اما اناهیتا راتب زاد را نمیشناسند. از سازمان دموکراتیک زنان افغانستان چیزی نمیدانند. برعکس، تا میتوانند اکت و ادای سیمون دوبووار و اوریانا فالاچی را در میآورند. از زمین و زمان حرف میزنند. اما یک مقاله کوتاه در معرفی کسانی چون اناهیتا راتب زاد نمینویسند. زیرا برای اینها پول و شهرت و پروژه گرفتن مساله است نه یاد و نام اناهیتا. جنبش زنان افغانستان بیش از هرچیزی به معرفی شخصیتهای مبارز زن در تاریخ کشور نیاز دارد. دنبال کسانی چون اناهیتا راتب زاد در تاریخ باید گشت و او را به عنوان الگو معرفی کرد. او بدون شک روزا لوکزامبورگ افغانستان بود و با شجاعت وصف نشدنیای به پیشواز حوادث رفت. تظاهرات را سازماندهی کرد و سخنرانیهای آتشین ایراد نمود. یادش گرامی باد!