محمد زمان«سیرت»
امروزه در دنیای مترقی، یکی از مهمترین حوزههای کاربرد علوم، عرصه سیاست است و زنان با آگاهی کامل، زمینه بروز خلاقیتهای خود را در این میدان بیآزمایند. حضور و فعالیت زنان در بدنه سیاست و اجتماع، هرگز به معنای محدود کردن نقش مردان نیست؛ و به دست گرفتن قدرت سیاسی نیز به معنای خارج کردن قدرت از کف مردان نمیباشد؛ حتا این برداشت که زنان، با حضور خود قصد اثبات توانمندیهای خود را دارند پس امر مسلم آن است که با گسترش نفوذ زنان در عرصههای سیاست در جهان و میزان تأثیرگذاری آنان، نمیتوان فعالیتهای خود را به علم و پژوهش و حتا تعلیم و تعلم محدود کرد. برخی تشکلهای فعال در امور زنان که اغلب از شیوهی سنتی حضور زنان در اجتماع فاصله گرفته، نه زیاده خواهیهای غیرمشروع فمنیستی را لازم الاجرا میداند و نه تمایلی به پردهنشینی و سپردن امور به طور مطلق به مردان دارد. این حقیقت مسلم، یک سیر تاریخی و عقبهای طولانی دارد.
دوره مجاهدین (۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵)
در دوره مجاهیدین مساله زنان یکی از مسایل جنجال برانگیز بود که گروه ها در مورد آن اختلاف نظر داشتند با پایان دوره جهاد شاهد وقوع جنگهای داخلی ، مهاجرتها وغیره موارد نقض حقوق بشری بودیم که رقابت گروههای مختلف مجاهدین آتش جنگ را بیشتر کرد وپیامدهای آن دامنگیر زنان شدند. بی سرپرستی زنان، تجارت زنان ودختران، ناپدید شدن زنان که اشتغال داشتند وغیره جنایات علیه زنان صورت گرفت، که زنان بیشترین آسیب را در این دوره متحمل شدند.
دوره طالبان (۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰)
گفتن و نوشتن در باره وضعیت سیاسی زنان در دوره طالبان طنز بسیار تلخی است که تاریخ سیاسی افغانستان آن را به حافظه سپرده است. در این دوره مشارکت انسانی زنان زیر سوال رفت چه رسد به مشارکت سیاسی و اجتماعی.
در دوره طالبان تفسیری بسیار افراطی از اسلام داشتند که با قدرت رسیدن طالبان زنان از کلیه حقوق سیاسی و اجتماعی محروم شدند و دروازههای مکاتب و مکان های آموزشی به روی دختران بسته و معلمان نسوان از کارشان برکنار شدند. در این دوره زنان از طبیعی ترین و ابتدایی ترین حقوق انسانی خویش محروم شدند، حکومت طالبان را باید بدون مبالغه قبرستان زنان افغانستان نامید.
یازدهم سپتامبر نقطه عطفی برای شکل گیری دولت جدید و امید تازه برای زنان افغانستان به شمار میآید. بعد از سقوط طالبان، نیروهای ناتو به رهبری ایالات متحده امریکا، طرح نو برای شکل گیری دولت در کنفرانس بن ریخته شد. در این کنفرانس چند موضوع مورد توجه قرارگرفت: حقوق بشر، آزادی بیان، آزادی مطبوعات وحقوق زنان مطرح شدند. در این کنفرانس از جمله ۲۴ نمایندهگان رسمی دو زن ، آمنه افضلی و خانم سیماثمر شرکت داشتند و از میان ۳۷ نفر اعضای غیر رسمی سه خانم، رنا یوسف منصوری، فاطمه گلانی و صدیقه بلخی که جمعا پنج زن میشود، شرکت داشتند.
در موافقت نامه بن راجع به نقش زنان در آینده کشور تذکراتی به وضوح مطرح شده است : ۱-در مقدمه که حاوی اهداف موافقت نامه است حکومت افغانستان یک دولت اناث پذیرکثیرالاقوام و ممثل همه مردم باشد . ۲- در ترکیب اداره موقت در ماده ۳آن آمده است انتخاب اشخاص بر اساس لیاقت و شایستهسالاری فردی صورت بگیرد .اهمیت سهم گیری زنان در حکومت ضروری پنداشته است براین اساس دو زن شامل کابینه گردیدند: داکتر سیما ثمر به عنوان وزیر امور زنان و دکتر سهیلا صدیق، به عنوان وزیر صحت عامه حکومت موقت تعیین شد. ۳- در بخش چهارم مربوط به کمسیون مستقل مخصوص تشکیل لویه جرگه اضطراری درماده ۲ بند(ج) راجع به تعین نمایندهگان تاکید شده که تا یک تعداد قابل ملاحظه زنان در لویه جرگه شرکت نمایند.
براساس موافقت نامه بن حکومت انتقالی پس از ۱۸ ماه باید لویه جرگه را به منظور تصویب قانون اساسی دایر نمایند بعد از تصویب قانون اساسی انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی برگزار گردد دوره انتقالی پایان و حکومت انتخابی جایگزین شود. در تاریخ ۱۳ میزان ۱۳۸۱ حکومت انتقالی کمسیون را برای تهیه مسوده قانون اساسی ساخت که از بین ۹ نفر عضو دوزن نیز، آصفه کاکر و مکرمه اکرمی در آن عضویت داشتند. در سال ۱۳۸۲ حکومت انتقالی کمسیون ۳۵ نفره را برای تدقیق مسوده قانون اساسی ساخت که ۷ زن در آن عضویت داشتند.
هم چنین به منظور تدقیق بیشتر حقوق زنان یک کمیته اختصاصی زیر نظر محبوبه حقوقمل متشکل از ۲۰ نفر زن موظف شد، تا مسوده قانون اساسی را مورد ارزیابی قرار دهد این کمیته یک ماده را در مسوده اضافه نمود وپیشنهاد نمود: « تضمین حقوق مساوی مردان و زنان وامحای کلیه اشکال تبعیض وخشونت علیه زنان» هم چنان کمیته توصیه نمود که بهتر است به جای یک زن دو زن در ولسی جرگه و شورایهای ولایتی هر ولایت عضویت داشته باشد.
بحث مشارکت زنان در عرصه سیاست پس از طالبان به طوری جدی مطرح شدند، پیش از آن مشارکت سیاسی زنان به صورت تودهای یعنی شرکت در تظاهراتها و راهپیماییها بود( به استثنای دوره طالبان) اما مشارکت در سطح نخبهگان، اعلام نامزدی، عضویت زنان در پارلمان، نهادهای سیاسی و تصمیم گیریهای کلان مورد توجه نبود. در دوره جدید با وضع یک سلسله قوانین ومقررات، اقدامات جهت بهبود مشارکت زنان صورت گرفت.
حضور سیاسی حداقلی زنان در جامعه سنتی و مردسالار افغانستان همواره با مشکل رو به رو بوده است. ساختار سیاسی واجتماعی اجازه نداده است که مشارکت سیاسی زنان به طوری طبیعی، در بستر فرهنگ سیاسی این کشور آزموده شود. اگرچه فرایندی که از کنفرانس بن آغاز شد زمینه مناسب را برای حضور زنان در مراحل نظری و عملی فراهم کرد.