نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

پهلو‌های امیدوارکننده‌ی مبارزه‌ی زنان

  • نیمرخ
  • 1 سرطان 1398
images

پهلو‌های امیدوارکننده‌ی مبارزه‌ی زنان

صبور بیات

میزان مبارز برای زنان افغانستانی چندین برابر نسبت به سایر زنان جهان تعیین شده‌است. چندین برابر نسبت به زنان خیلی از کشورها آنان می‌رزمند. تا هنوز چقدر به زنان افغانستانی فکر کرده‌اید؟ تا به حال به زن‌های این کشور فکر کرده‌اید؟ همان‌هایی که به عمقِ اندوه شان، زیباترند. همان‌هایی که شادی های شان اگرچه کم، اما بی‌مانند است. زن‌های افغانستانی تلفیقِ از تمام حس‌های متناقض اند، تمامِ بایدها و نبایدها. آن‌ها همیشه در شرایط نابرابر با مردان زیسته‌اند و تمام زندگی شان یا به جنگیدن می‌گذرد یا به تسلیم شدن از سر ناچاری. آری این‌جا افغانستان است، قلب جنگ‌های بزرگ و نابرابر. زن‌های زیبایی که تمام عمر برای حداقل حقوق انسانی شان می‌جنگند. آیا تا به حال فکر کرده‌اید جنگِ یک زن در شرایط نابرابر چگونه است؟

زنان این کشور می‌جنگند تا زنده بمانند، زنده که ماندند مبارزه می‌کنند که اجازه مکتب رفتن و بعد دانشگاه رفتن بگیرند. زنان افغانستان از خانه تا خیابان، از کلاس درس دانشگاه تا نگاه‌های شهوت آلود مردان مبارزه می‌کنند. این‌قدر طولانی سختی کشیدن زنان افغانستانی و تسلیم نشدن شان شگفتی‌انگیز است. وقتی زنان این کشور از دانشگاه فارغ می‌شوند و می‌خواهند وارد قدرت و سیاست شوند به نظر می‌رسد که تازه جنگ شان شروع می‌شود. خیلی مبارزه می‌کنند تا به قدرت و کرسی حکومتی برسند. همین‌که به کرسی حکومتی و غیرحکومتی معرفی می‌شوند در معرض تبصره و قضاوت نادرست جامعه قرار می‌گیرند. زن افغانستانی تلفیق از شادی و بغض است؛ شادیِ ناپایدار و بغضِ طولانی در پسِ تاریخ. زنِ افغانستان را با رنگ قرمز بشناسید. همان‌ها که رژِ قرمزِ غلیظ شان همواره نمایی از شهوت و خشونت سرکوب شده است که اتفاقا ارتباطِ عجیبی به هم دارند. زیباییِ زن های افغانستانی همزمان خصلت نکوهیده، اما قابل ستایشی ست در محدوده‌ای که برایش تعیین می‌کنند. چگونه می‌شود زیبایی را محصور کرد؟ چگونه می‌شود برای زیبایی، مرز گذاشت؟ چرا موهای پریشانِ زنی در باد این همه خاطرِ صاحبان قدرت را آشفته می‌کند؟ چرا تحملِ این همه زیبایی را ندارند؟

زن های این کشور به عبور پرتوهای نورِ خورشید لابه لای موهای شان امیدوارند؛ امیدوار و مصمم. این‌ها همان زن هایی هستند که همیشه در شرایط نابرابر جنگیده اند. زن هایی که تجاوز، خشونت، نابرابری و نادیده گرفته شدن را چشیده‌اند، اما هم‌چنان زیبایی شان اصیل و خواستنی‌ست. همان هایی که با اندوه شرقی رهایی را از خویش آغاز می‌کنند و حتی اگر در اقلیت باشند بالاخره زمانی، جایی برگِ تازه‌ای از تاریخ را ورق خواهند زد. زمانی که دیگر قرمز، فقط یک رنگ است. زن‌های افغانستانی زیباترین زن‌های جهان محسوب می‌شوند. زیبایی مبارزه و جنگیدن زنان این کشور در حوزه‌های گوناگون دیدنی است. این زیبایی امیدوارکننده هم است. همین امروز تاریخ فردای نسل‌های بعدی بواسطه‌ی همین زنان که در حوزه‌های گوناگون حضور دارند، نگاشته می‌شود. من به آینده درخشان مریم دخترم از حالا امیدوارم تا او و هم‌نسل هایش جوان می‌شوند و رشد می‌کنند، راه خیلی هموار شده‌است. این امیدواری برای نسل‌های بعدی مان انگیزه فراهم‌کردن زمینه‌ رشد و شکوفایی دختران را در هر یک مان تقویت می‌کند.

همچنان بخوانید

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

18 جوزا 1402
«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

18 جوزا 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش

پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت

13 جوزا 1402

گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش می‌دید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگی‌اش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...

بیشتر بخوانید
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
کشف هویت جنسی
هزار و یک شب

یاسمین: کشف هویت جنسی‌‌ام سخت، اما دل‌پذیر بود

14 جوزا 1402

«از زمانی که خیلی کوچک بودم یادم می‌آید وقتی در جمع پسرها قرار می‌گرفتم حس فرار به من دست می‌داد و فکر می‌کردم کسی در گوشم می‌گوید باید از این جمع جدا شوی. البته یک حس...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00