نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان باید خالی‌گاه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را پر کنند

  • نیمرخ
  • 15 سرطان 1398
photo_2019-07-04_07-17-41

زنان باید خالی‌گاه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را پر کنند
ریحانه فرهمند
گفتگو با حمیرا پیکار مسوول شرکت تولید لباس فرخنده فیشن

بانو پیکار سپاس از این‌که برای گفتگو با هفته نامه‌ی نیمرخ فرصت دادید، در نخست در مورد خود و تحصیلات‌ تان برای مخاطبان نیمرخ صحبت کنید.

ممنون. حمیرا پیکار استم. لیسانس هنرهای زیبا از دیپارتمنت عکاسی دانشگاه کابل دارم. مدیر مسوول فرخنده‌فیشن، موسسه‌ی زن افغان و رستوارنت وان که یک ماه می‌شود فعالیتش را آغاز کرده است. مدت زیادی می‌شود که از رشته‌ام فاصله گرفتم و در بخش تجارت فعالیت دارم و تصمیم دارم که ماستری‌ام را نیز در عرصه‌ی تجارت بگیرم.

چگونه برای شما انگیزه ایجاد شد که در عرصه‌ی تجارت و مدلینگ فعالیت کنید؟

وقتی کودک بودم اصلا نمی‌دانستم که واقعا دنیا و جهان کجاست! فکر می‌کردم تمام دنیا همین قریه‌ی خودمان است، ولی وقتی بزرگ‌تر شدم، متوجه شدم که جهان ما بسیار بزرگ است و باید کارهای زیادی را در این دنیا انجام دهیم.

در کودکی‌هایم به آوازخوانی علاقه‌مندی داشتم، تا حدی که در کودکی بازی‌هایی که انجام می‌دادیم، اگر می‌باختم برای دیگران ترانه می‌خواندم. کامیاب شدنم در دانشگاه هنرهای زیبا و دانشکده‌ی فوتوگرافی اتفاقی بود. به مرور زمان علاقه‌‌مند تجارت شدم. به دلیلِ که به تجارت علاقه داشتم، در این بخش کارم را آغاز کردم.

زمانی که کار تولید فرخنده فیشن را شروع کردم، متاسفانه فردی را به عنوان یک مدل مناسب پیدا نکردم. فرهنگ مدل در افغانستان جدید است وفردی که به عنوان مدل می‌خواهد کار کند معاش بلندی کار دارد. برای من که تازه شروع کرده بودم، مشکل بود. همین‌طور توان مردم افغانستان به حدی نیست که بلندتراز 1 الی 2 هزار خرید کنند.

بعد از جستجوی زیاد مدلی پیدا شد که هر ساعت 600 دلار درخواست داشت. نتوانستم برایش پرداخت کنم. بنا تصمیم گرفتم که خودم در این بخش فعالیت کنم.

واکنش و برخورد خانواده، دوستان و جامعه نسبت به مدل شدن تان چه بوده است؟

فامیل در اوایل بسیار مشکل داشت. نه تنها فامیل درجه یک، بلکه همه با من مشکل داشتند و حتا برخوردشان با من خوب نبود. در جامعه تهدید می‌شدم و شاهد رفتارها و برخوردهای زشت بوده‌ام. می‌بینم متاسفانه در جامعه‌ی ما اگر کسی با چهره‌ی خودش ظاهر شد بداخلاق معرفی می‌شود که این واقعا برای دخترخانم‌ها بسیار خطرناک و درد آور است. اما خوشحالم که در این سه سال تا حدودی برخوردها تغییر کرده و ممنونم که فامیل حمایتم می‌کنند.

همچنان بخوانید

نسا محمدی: تابوانگاری بدن و قواعد طالبان صحت زنان را تهدید می‌کند

نسا محمدی: تابوانگاری بدن و قواعد طالبان صحت زنان را تهدید می‌کند

17 جوزا 1402
دختران دهکده؛ شور زندگی و سنت‌های سنگ‌شده

دختران دهکده؛ شور زندگی و سنت‌های سنگ‌شده

17 جوزا 1402

بعد از سه سال تجربه‌ی کار در فرخنده فیشن، چه تجارب و فراز و نشیب‌هایی تجربه کرده اید و داشته‌اید؟

در بازار کابل کسی باور نمی‌کرد که یک دخترخانم جنس عمده برای تجارتش ضرورت دارد. در اوایل برخوردها خوب نبود، اما به مرور زمان متوجه شدم که همه مرا می‌شناسند و کمک می‌کنند.

فکر می‌کنم که همه چیز به برخورد ما ربط دارد که چگونه می‌توانیم در جامعه برای خود جا باز کنیم و به کار خود ادامه دهیم.

بزرگ‌ترین مشکل رفتن به بازار عمده فروشی بود که فضای کامل مردانه داشت و رفتن من به عنوان یک دختر خانم به آن‌جا برای خرید موادی که مورد ضرورت بود کار آسانی نبود، اما به مرور زمان وضعیت بهتر شد و من توانستم که با گفتگو با فروشندگان بزرگ روابطم را بهتر بسازم و خودم را ثابت کردم. بعدا وضعیت خیلی بهتر شد و اکنون مشکلات کار در فضای مردانه خیلی برایم سهل‌تر شده است.

در مورد فرخنده فیشن بگویید، این‌که از کجا اغاز کردید و اکنون به کجا رسیده اید؟

من فرخنده فیشن را 3 سال قبل با یک نفر خیاط شروع کردم و تا 2صد نفر افزایش دادم. اکنون فرخنده فیشن کارمندان زیادی دارد که تا 350 تن می‌رسد و اکثریت شان بانوان هستند و جایی که بانوان نمی‌توانند فعالیت کنند آقایان همکاران ما هستند. بیشترین توجه ما دربخش لباس بانوان است و تلاش داریم که در قسمت لباس مردانه نیز فعالیت داشته باشیم. بزرگترین هدف ما در کنار تجارت، اشتغال‌زایی، خصوصا برای بانوان است.

قیمت لباس‌های ما از 2صد افغانی شروع می‌شود تا 8 هزار افغانی نیز می‌رسد، فرخنده فیشن بخش انلاین دارد وهم‌چنان ویب سایت دارد. در کنار ان اپلیکشن موبایل نیز دارد و در این بخش تخفیف خوب داریم تمام فروشات ما انلاین است و ما نهایت تلاش کردیم که روی هر عدد لباس هزینه کنیم و بتوانیم رضایت خریداران خود را جلب کنیم و خدا را شکر که کار خیلی خوب و قناعت بخش برای ما بود.

آینده را برای زنان افغانستان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من آینده مبارزه کردن با مشکلات است و ما نباید هرگز بترسیم، بانوان افغانستان می‌توانند فعالیت کنند و موفق شوند. آنچه را که من متوجه شدم این است که زنان افغانستان ترس دارند و خوشبین نیستند پیام من این است که ما می‌توانیم به هرجایی که بخواهیم برسیم.

کافیست خوش بین باشیم و تلاش کنیم.

در مورد حضور و مشارکت زنان در جامعه چه نظر دارید و آیا کافی است؟

در بخش سیاست، فرهنگ، تجارت و اقتصاد خالی‌گاه‌های عمیقی وجود دارد که خواهان حضور بانوان هستند، خانم‌های افغان باید بدانند که همان‌گونه که زنان نصف جامعه را تشکیل می‌دهند باید بتوانیم که در درصدی را کامل کنیم و حضور داشته باشیم. اگر نتوانیم که حضور پر رنگ داشته باشیم پس توقع صحبت کردن در مورد حقوق مساوی را نداشته باشیم.

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش

پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت

13 جوزا 1402

گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش می‌دید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگی‌اش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...

بیشتر بخوانید
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
کشف هویت جنسی
هزار و یک شب

یاسمین: کشف هویت جنسی‌‌ام سخت، اما دل‌پذیر بود

14 جوزا 1402

«از زمانی که خیلی کوچک بودم یادم می‌آید وقتی در جمع پسرها قرار می‌گرفتم حس فرار به من دست می‌داد و فکر می‌کردم کسی در گوشم می‌گوید باید از این جمع جدا شوی. البته یک حس...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00