نیمرخ
زنان در افغانستان با چالشهای زیادی روبهرو بودند و هنوز هم هستند. پس از هجده سال تمرین دموکراسی، حقطلبی و مبارزه برای حقوق بشر به ویژه حقوق زنان، امروز زنان افغانستان در شرایط حساس و حتا دشوارتری قرار گرفتهاند. هنوز فضای حاکم در جامعهی افغانستان، فضای زنستیزانه و خشونتزا برای همه به ویژه برای زنان است.
مخالفت و تقابل با زنان و حقوق آنان افزایش یافته است. زیرا تلاش زنان برای دستیافتن به آزادی و حقوق بنیادی و اجتماعی شان سبب شده است تا گروههای مخالف حقوق زنان یا آنان که آزادیهای انسانی به ویژه آزادی زنان را تحمل نمیتوانند، به مخالفت و حتا تقابل برخیزند. از نظر ما این مخالفتها همواره در برابر هر جریان آزادیخواه، حقطلب و رهایی از زندانهای خودساختهی فکری-فرهنگی و اجتماعی وجود داشته است.
تجربههای بشری ثابت ساخته است که جریانهای آزادیخواه و حقمحور که همپا با زمان و مکان حرکت کردهاند؛ فراز و فرودهای زیادی را پیمودهاند، اما منجر به پیروزی شده است. سرنوشت و مبارزات زنان افغانستان نیز در چنین شرایطی قرار گرفتهاست. میخواهند به حقوق انسانی شان دست یابند. هجده سال مبارزات نفسگیر زنان نتایجی مهمی و اما ناکافی را در پی داشتهاست. این مبارزات در حساسترین مرحلهی خود رسیده است. زیرا حقطلبی و آزادیخواهی زنان گروههای عقبگرا و مخالفان حقوق و آزادی زنان را تکان دادهاست. آنان نیز با تمام قدرت در برابر حقوق و آزادیهای زنان ایستادگی میکنند.
از طرف دیگر مبارزات آزادیخواهانه، حقطلبانه و انسانی زنان با حمایت افراد و گروههای دیگراندیش نیز به همراه بوده است. اما عوامل و عناصر که میخواهند برای زنان محدودیت وضع کنند و از رسیدن آنان به حقوق و آزادیهای شان جلوگیری کنند؛ کم نیستند. زنان اما به عقب بر نمیگردند. آگاهی زنان از حقوق شان و حضور قدرتمند شان در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، هرچند اندک، اما برگشتناپذیر است.
زنان در افغانستان ثابت ساختند که میتوانند همپا با مردان و حتا قدرتمندتر از آنان در میدان سیاست، اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، هنر، ورزش، تجارت و حتا نظامیگری، حضور معنادار و شایسته داشته باشند. حضور معنادار در بستر پرخم و پیچ سیاست در افغانستان کار سادهای نیست. اما زنان توانستند و میتوانند. با تمام کاستیهای که وجود دارد، کاروان پیروزی زنان و داعیهی برحق شان در راستایی عدالت اجتماعی، حق شهروندی و انسانی، آزادی و برابری مسیر رو به جلو را میپیماید. آیندهی روشن و با ثبات در گروی مشارکت معنادار و مساویانهی زنان و مردان است.
خاطرات عروس 11 ساله
قسمت اول | روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان میداد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...
بیشتر بخوانید