نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان در مسیر تاریخ (بخش دوم)

  • حسین رهیاب بلخی
  • 5 دلو 1398

همچنان بخوانید

آیا همیشه پای یک زن در میان است؟ | زنان در مسیر تاریخ-34

آیا همیشه پای یک زن در میان است؟ | زنان در مسیر تاریخ-34

23 حمل 1400
مسأله حجاب در مصر | زنان در مسیر تاریخ-32

مسأله حجاب در مصر | زنان در مسیر تاریخ-32

10 حوت 1399

حسین رهیاب بلخی


تأثیر زنان در آن دوران به حدی‌ست که علاوه بر اهلی کردن مردان، مجبورند به صورت دایمی از این موجود مراقبت نمایند و الا اینها یا از گرسنگی تلف می‌شوند و یا از سرما و گرما می‌میرند. در این دوران ناتوانی و بی‌تأثیری مرد در حدی‌ست که حتی قدرت جابه‌جایی ندارد. این در حالی‌ست که زنان با رهبری خانه و خانواده و حمایت کامل از آن، مدیریت و سرپرستی بیرونی را نیز به عهده دارند.
«يكي از روساي قبيله چيپوا گفته است كه «زن براي كار آفريده شده و مي تواند به اندازه دو مرد بار ببرد يا بكشد؛ زن است كه براي ما خيمه مي زند و لباس مي دوزد و ما را شب هنگام گرم مي كند… ما هرگز بدون آنان نمي توانيم جا به جا شويم. زنان همه كار مي كنند و براي غذا خوردن به چيز كمي قناعت دارند. چون دايما كارشان آشپزي است، در سالهاي سخت و قحط به اين اندازه خشنودند كه انگشتان خود را بليسند.»
سوالی که در این قسمت احتمالن به ذهن خواهد آمد، مسأله‌ی «شکارورزی» است و این که با همه این مسایل و قدرت جسمی و مدیریت و سرپرستی زن، چرا زنان به شکار نمی‌پرداخته‌اند؟ برای جواب‌دادن به این سوال باید به نکته‌ای که ویل‌دورانت اشاره می‌کند توجه کرد. ویل‌دورانت اشاره کرده‌است که «اگر از ناتوانیهای زیست شناسی زن چشم بپوشیم…» درست است که در اجتماعات اولیه تفاوت زیادی بین مرد و زن به نظر نمی‌رسید و حتی زنان بر مردان برتری‌های داشتند، اما همین ناتوانی‌های زیست‌شناسی سبب و عامل عمده و اساسی در عدم شرکت آنان در «شکارورزی» محسوب شده و موجب همان فرایندی می‌شود که به اصطلاح گروه‌های فمینیستی، «زندگی تحمیلی» و یا «اسارت در خانه» خوانده می‌شود. در این باب نویسنده‌ای به صورت مشروح و گویا به اظهار نظر پرداخته است: «تجديد حيات جنبش زنان طي چند دهه‌ی اخير و پيش كشيده‌شدن اين مطلب كه تفاوت‌هاي زيست‌شناختيِ موجود ميان زنان و مردان در زمينه‌ی تقسيم كار بايد مردود شناخته شود، اين پرسش را مطرح مي‌كند كه چرا در جامعه‌هاي متكي بر شكار و گردآوري خوراك زنان به شكار نمي‌رفتند. چرا عكس قضيه روي نداد يا چرا، دست كم، هر دو جنس مسؤوليت‌هايي نداشتند؟
طي سال‌هاي اخير، شماري از پژوهشگران علوم اجتماعي، اين مطالب را از نو بررسي كرده‌اند و به اين نتيجه رسيده‌اند كه تفاوت‌هاي زيست‌شناختي موجود بين زن و مرد هرگونه معكوس‌شدن وظايف اقتصادي يا حتي تقسیم مسؤوليت‌ها بين دو جنس را، در جامعه‌هاي متكي بر شكار و گردآوري خوراك، ناممكن مي‌ساخت و در اين امر تكنولوژي بسيار ابتدايي آن جوامع نقش عمده برعهده داشت؛ شكار با تير وكمان يا نيزه مستلزم سرعت، چابكي، و بالاتنه نيرومند است که زنان به طور متوسط از نظر زيست‌شناسي فاقد چنين امكاناتي به نظر مي‌رسند.
اين نارسايي‌ها به ميزان زيادي مرتبط‌ هستند با نقش ويژه زنان در فرايند توليد مثل. براي مثال: در آخرين مراحل بارداري سرعت عمل و چابكي زنان به طرز آشكاري كاهش مي‌يابد. اما مقتضيات توليد مثل، پيامدهاي ظريف ديگري نيز دارد. به سبب ضرورت‌هاي فيزيولوژيكي بارداري و شيردهي ماهيچه‌هاي بدن زنان داراي چربي بيشتري است (نسبت به مردان). اين چربي اضافي در واقع ذخيره غذايي گران‌بهايي‌ست كه مادران مي‌توانند به هنگام كمبود خوراك، هم براي خويشتن و هم براي نوزاد، از آن استفاده كنند. اما؛ همين ذخيره‌ی چربي موجب مي‌گردد كه از نيرومندي بالاتنه زنان كاسته شود. آزمون‌هايي كه به تازگي در ارتش آمريكا به عمل آمده نشان مي‌دهد كه نيرومندي بالاتنه زنان به طور متوسط 42 درصد كمتر از مردان است و تنها 3 درصد از زنان مي‌توانند (در قياس با 80 درصد از مردان) وظايفي «بسيار سنگين» را انجام دهند.
بديهي‌ست كه زنان مي‌توانند ماهيچه‌هاي خود را با تمرين به حدي از قدرت برسانند كه از مردان متوسط نيز درگذرند. در مسابقه‌هاي زيبايي اندام سال 1983 میلادی، بعضي از زنان برنده‌ی مسابقه چربي بدن خود را تا حد هفت درصد نيز كاهش داده بودند. اما؛ مسأله اينجاست كه وقتي چربي بدن زنان از 15 درصد كمتر باشد، عمل تخمك‌سازي اغلب متوقف مي‌گردد و نازايي پيش مي‌آيد. پس، تقويت ماهيچه‌هاي زنان ظاهرن با مهم‌ترين نقش اجتماعي آنها، يعني باروري، منافات دارد. به عبارت روشن‌تر، اگر جامعه‌هاي بشري زنان را به مقياس گسترده‌اي به شكار و ديگر فعاليت‌هاي سنگين و ماهيچه‌ساز وامي داشتند، بي‌ترديد در اثر كاهش زايندگي شانس بقاي خود را از دست مي‌دادند.
علاوه بر تمام اينها، در بيشتر جامعه‌هاي متكي بر شكار و گردآوري خوراك، زنان مي‌بايست دست كم دو تا چهار سال به شيردادن كودكان خود مشغول باشند، چون؛ خوراك مناسب ديگري كه جانشين شير مادر شود وجود نداشت. سرانجام، در بيشتر اين جوامع، زنان در سراسر سال يا باردار بودند يا بچه شير مي‌دادند، بنابراين؛ براي تمرين و فراگيري مهارت‌هاي لازم در شكار چندان فرصتي در اختيار نداشتند. پس، نتيجه‌ی نهايي امر همان تقسيم كار كلاسيك بود كه به موجب آن مردان به شكار مي‌پرداختند و زنان به گردآوري ميوه‌ها و گياهان خوردني.»

منابع:

1- دورانت، ویل – تاریخ تمدن ج اول – ترجمه احمد آرام – تهران – سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی – 1365.

2- لنسکی، گرهارد و لنسکی، جین – سیر جوامع بشری – ترجمه ناصر موفقیان – تهران – انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی – 1369.

3- لوکاس، هنری – تاریخ تمدن ج اول – ترجمه عبدالحسین آذرنگ – اول – تهران – کیهان – 1368.

4- کریمی، فرشته – زن در طول تاریخ – اول – شیراز – نوید – 1385.

5- انصافپور، غلامرضا – قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ – تهران – شرکت نسبی کانون کتاب – 1346.

6- عبادزاده کرمانی، محمد – سیمای زنان در آیینه زمان – بی نا – بی تا.

7- دورانت، ویل – لذات فلسفه – ترجمه عباس زریاب خویی – هفدهم – تهران – شرکت علمی و فرهنگی – 1384.

8- سیبرت، ایلسه – زن در شرق باستان – ترجمه رقیه بهزادی – اول – تهران – پژوهنده – 1379.

9- عظیمی نژادان، شبنم – زن معمار جامعه مرد سالار – تهران – اختران – 1384.

10- اعزازی، شهلا – جامعه شناسی خانواده – تهران – روشنگران و مطالعات زنان – 1376.

ادامه دارد…

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: زنان در مسیر تاریخ
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00