نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان در مسیر تاریخ (بخش ششم)

  • حسین رهیاب بلخی
  • 10 حوت 1398

حسین رهیاب بلخی


انسان‌ها در دوران اولیه گروهی زندگی می‌کنند و با تقسیم عادلانه یافته‌های خود میان اعضاء، بقاء و منافع خود را در پرتو منافع و مصالح هم‌نوعان خود می‌دانند: «انسان‌های اولیه به صورت گروهی زندگی می‌کرده‌اند و سرپرستی آنها به عهده یک زن و یا یک مرد بوده‌است و آنچه که به دست می‌آمد به صورت مساوی تقسیم می‌شد.» در واقع همین عامل باعث می‌شد تا برابری و برادری در بین گروه حاکم بوده و زمینه‌ی برای قدرت‌طلبی، کشمکش، برتری‌جویی و سلطه‌طلبی در میان افراد بوجود نیاید: «زندگی کوچی و دسته جمعی موجب برابری در دوره‌ی پارینه سنگی بود.».

به نظر نمی‌رسد در مرحله اولیه سکونت یا زندگی گروهی، مسأله ریاست و سرپرستی گروه مطرح شده باشد، زیرا از آنجا که فقط شکل زندگی انسان، حالت گروهی ولی عملن زندگی جنبه کاملن فردی داشته‌است، در این صورت ریاست گروه نمی‌تواند مفهومی داشته باشد و این تا زمان استقرار انسان در خانه به طول می‌انجامد، ولی برخی اعتقاد دارند که دراین دوران نیز دسته‌های انسانی تحت ریاست یکی از اعضا قرار داشته‌اند: «بر اساس آثار و شواهد به‌دست‌ آمده… در اجتماع آن دوران انسان‌ها به صورت دسته‌جمعي و گروهي زندگي مي‌كردند و تمام افراد به صورت دسته‌هاي سي يا چهل نفري از زن و مرد تحت سرپرستي يك زن به جمع‌آوري ميوه و كندن ريشه‌هاي خوردني درختان و شكار پرندگان و صيد ماهي اشتغال داشتند.»

دلیل این نظریه احتمالن ناشی از تسری دوران «مادرشاهی» به ما قبل آن می‌باشد و چنین تصور شده است که با توجه به سلسله ریاست زنان در دوران مادرشاهی که قراین بر آن دلالت می‌کند، یقینن ریاست قبل از آن دوران نیز به عهده زنان بوده و گرنه چگونه مردان حاضر شدند از ریاست دست کشیده و آن را به زنان واگذارند؟ این اشکال می‌تواند ناشی از یک اشتباه تاریخی باشد، زیرا اگر به این نتیجه برسیم که قبل از آن دوران زمینه‌ای برای ریاست نبوده، سرپرستی نیز جز پیش‌آهنگی مفهومی نخواهد داشت، چنان‌که در حیوانات نیز این خصلت وجود دارد. در انسان نیز احتمالن این خصیصه از اول وجود داشته و سر گروهی ثابت و مشخص و جنسی نبوده، بلکه با توجه به شرایط مختلف یکی از افراد گروه در رأس دسته قرار می‌گرفته‌است. با این همه هنوز هم باید شواهدی هریک از نظریه‌های ذکر شده را ثابت کند. شکی وجود ندارد که در دوره‌ی شکارورزی زنان نیز همچون مردان به شکار می‌پرداختند: «زنان بخصوص به گردآوري خوراك اشتغال دارند، اما در شكار نيز با مردان مشاركت مي‌كنند.»

دراین هم شکی وجود ندارد که شکار یک عمل مردانه بوده است و نه زنانه. زنان در مواقع ضرورت با مردان همکاری می‌کردند، به صید ماهی می‌پرداختند، حیوانات کوچک را تعقیب کرده و به دام می‌انداختند و… اما شکار به مفهوم وسیع آن که جنگیدن با حیوانات وحشی و عظیم‌الجثه شده و گاه روزها به طول می‌انجامید، توسط مردان صورت می‌گرفت و همین عامل مهم زمینه‌ای شد برای جدایی مردان از گروه و استقرار زنان در مناطق خاص، کشف خانه، تسلط بر زمین و… شواهد حکایت می‌کند که در آن دوران شکار یک ضرورت برای ادامه زندگی به حساب آمده و تنها وسیله‌ای برای سیر کردن شکم بوده است و طبعن هر یک از زن و مرد با دستیابی به هر وسیله، غذایی آن را تصاحب می‌کرده و از طرفی این حقیقت را نمی‌توان منکر شد که در آن دوره، مردان بیشتر عمر خود را در پی شکار و تعقیب آن صرف می‌کرده‌اند و زنان بیشتر به دنبال میوه‌ها و… بوده‌اند. تصور می‌شود که زندگی گروهی در این دوران همچون دوره‌های قبل از آن، فقط صورت جمعی داشته و عملن به مفهوم گروه اجتماعی چیزی‌که امروزه از آن درک می‌کنیم نبوده‌است. زندگی در دوران کشاورزی خود به خود منجر به پدید آمدن گرایش‌های اجتماعی شده و انسان را وارد مرحله  نوینی از حیات تمدنی خود کرد. نوع زندگی انسان اولیه که مستلزم ضرورت تأمین غذا، مبارزه برای بقاء و ادامه‌ی حیات بود، موجب کوچ و حمل و نقل همیشگی انسان برای دوری از سرما و گرما و همچنان دستیابی آسان به غذا می‌شد و دراین دوره‌گردی اجباری و طاقت‌فرسا این زنان بودند که نقش اصلی را بازی کرده و به حمل و نقل بار و اثاثیه خانه می‌پرداختند. آنان خیمه‌ها را جمع کرده و سپس با یافتن محل مناسب اقدام به برپایی آنها می‌کردند: «حمل بار با زنان و حفاظت از گروه با مردان بوده‌است.».

«مرتب ساختن خیمه و پایین‌کردن و اردو زدن و جابه‌جا کردن اشیاء و آذوقه کار زنان بود. زنان به‌طور دسته‌جمعی وظایف خود را انجام می‌دادند آنهم با کمال نظم و سرعت، یک ساعت پس از آنکه پیش‌آهنگانِ کاروان، محل اردو زدن را تعیین کرده بودند، بار بندی‌ها بازشده و خیمه‌ها بر افراشته شده و آتش‌ها شعله‌ور گردیده بود.». زندگی مهاجر‌گونه انسان که احتمالن سالیان مدیدی به طول انجامیده، خود عامل بسیار مهم در پدید آمدن نقش آنان در زندگی ابتدایی بوده‌است. زیرا مرد مجبور به دویدن مداوم در پی شکار است و زن علاوه بر نگهداری فرزندان و مراقبت از آنها، تلاش می‌کند تا نقش زیادی در تأمین غذای خانوار داشته باشد. زنان با پیگیری خستگی ناپذیر خود، ریشه‌های گیاهان و میوه‌های درختان را جمع‌آوری می‌کنند. مشخص است که در این حالت توجه مردان فقط معطوف به حیوانات است، در حالی‌که زنان بیشتر با زمین در جنگ و ستیزند و همین کار مداوم زنان، منجر به یک کشف بزرگ و بسیار حیاتی می‌شود که هم زندگی انسان و هم زندگی زنان و نقش آنان را در جامعه کاملن دگرگون می‌نماید، زنان موفق به کشف استعداد باروری زمین شده و به این طریق کشاورزی را بنیان نهاده و به توسعه آن همت می‌گمارند.

ادامه دارد…

همچنان بخوانید

آیا همیشه پای یک زن در میان است؟ | زنان در مسیر تاریخ-34

آیا همیشه پای یک زن در میان است؟ | زنان در مسیر تاریخ-34

23 حمل 1400
مسأله حجاب در مصر | زنان در مسیر تاریخ-32

مسأله حجاب در مصر | زنان در مسیر تاریخ-32

10 حوت 1399
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: زنان در مسیر تاریخ
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00