گفتوگوی ویژه با محمد محق، پژوهشگر، نواندیش دینی و سفیر افغانستان در مصر
آزادی زنان و حقوق برابر آنان با مردان از بحثبرانگیزترین موضوعات دوران مدرن و عصر امروز است. این مباحث در افغانستان نیز به گفتوگوی جدی بدل شدهاست. در سالهای پسین یکی از تلخترین زمان برای زنان، دوران حاکمیت طالبان بود. طالبان با برداشتهای سنتی و سنگشده، بدترین رفتار ممکن با زنان را داشتند. در این دوران زنان محکومترین قشر جامعه بودند و متحمل سختترین روزهای تاریخ شدهاند.
اینروزها که بحث صلح با طالبان بالا گرفته، نگرانی زنان نیز افزایش یافتهاست. هفتهنامهی نیمرخ در پیوند به این موضوع با محمد محق، پژوهشگر، نواندیش دینی وسفیر افغانستان درمصر، گفتوگوی ویژه ترتیب دادهاست.
نیمرخ: پندار و رفتار طالبان نسبت به حقوق و آزادیهای زنان، از نظر اسلام چقدر واقعیست؟ آیا تلقی و برداشت روشن و امروزین نسبت به زنان برخلاف باورهای طالبانی در اسلام وجود دارد؟
محق: تفکر طالبانی درباره دین، یکی از چندین تفسیر اسلامیست؛ اما تفسیری بدوی و آمیخته با سنتهای قبیلهای و الهامگرفته از روش تفکر دیوبندی. در مقابل آن تفکر مترقی از اسلام قرار دارد که مبتنی بر عقلانیت مدرن و متکی به دادههای علمی امروز است. یعنی تفکر طالبانی تفکری بیارتباط با اسلام نیست بلکه یکی از چندین قرائت ممکن از متون اسلامی است، اما قطعاً نپذیرفتنیترین قرائت؛ زیرا این طرز تفکر از همان آغاز مورد انتقاد شدید بسیاری از علما و متفکران مسلمان بوده و تا اکنون نیز چنین است.
یکی از جلوههای بدویت تفکر آنان برخوردشان با زنان و اجحاف در حق آنان است. از نظر طالبان زن موجودی درجه دوم در سطح کنیز و برده است که دارای استقلالیت نیست و همهی تصمیمهای مهم زندگیاش به دست مرد خانواده است و او حق ندارد در زندگی خود به دلخواه خودش تصمیم بگیرد. این محدودیت شامل: تعلیم، کار و برنامهریزی برای ابعاد مختلف زندگی اوست. نقش زن در خانه و خانواده فروکاسته میشود به بچهداری، نان پختن، شستن لباس و کارهایی شبیه این. چیزی به نام آزادی زنان در تفکر طالبانی نه قابل درک است و نه قابل قبول. البته در این تفکر اصل آزادی آدمی قابل درک نیست و مردان هم از آزادی چندانی برخوردار نخواهند بود؛ ولی این سرکوب در حق زنان چند برابر است.
نیمرخ: پس آنچه در زمان حاکمیت طالبان بر زنان اعمال شد، نشانی از باورهای سنتی و قبیلهای و عقبماندهترین خوانش از اسلام بوده است؟
محق: چنانکه اشاره کردم، تفسیر دیوبندی از شریعت اسلامی همراه با عرفها و سنتهای قبیلهای مبنای تفکر طالبانیست. زمانی که آنان بر بخشهای وسیعی از افغانستان حاکمیت داشتند این تفکر با قدرت تمام تطبیق میشد و نتیجهاش همان بود که زن نمیتوانست تحصیل کند، کار کند، بدون مرد از خانه بیرون برود و در عرصهی اجتماع سهمی داشته باشد. آنان تمام سلیقههای روستایی و غیر شهری خود را بخشی از دین میدانستند و آنان را با قسوت و خشونت تمام که مظهر آشکار آن شلاق زدن روزانه مردم بود، به اجرا میگذاشتند.
نیمرخ: به نظر شما باورهای طالبان از زمان حاکمیت شان تا امروز نسبت به حقوق و آزادیهای زنان تغییر کردهاست؟
محق: نخیر، هیچ تغییر مهمی رخ ندادهاست. البته حامیان منطقهای شان، خصوصاً استخبارات پاکستان چندین سال است تلاش میکند به جامعه جهانی بقبولاند که طالبان تغییر کردهاند و بگذارند که آنان به قدرت برسند، اما هنوز هیچ نشانهی مشخصی از تغییر تفکر در آنان دیده نمیشود. یک علت عمده جمود فکری آنان این است که این جریان چندان با علم و فکر سر و کار ندارد تا بحثهای نظری و تیوریک در کارشان نقش داشته باشد و مناقشاتی از این منظر در میان شان رخ بدهد. بر خلاف سایر جنبشها، اعم از جنبشهای چپ در گذشته و جنبشهای بنیادگرا در این زمان، که کم و بیش متکی به کتاب و نشرات فکری بودند، طالبان یک جریان بدوی است که نه از آغاز چندان اهمیتی به قضایای فکری میدادند و نه تا اکنون چنین چیزی در کارشان دیده میشود. علاوه بر آن، ساختار این گروه ساختار ایدیولوژیک است، هرچند در مقیاسی بدوی و ساختارهای ایدیولوژیک از گشودن هرگونه باب بحث و گفتوگوی نظری میهراسند، چون تصور میکنند که پیروانشان اعتقاد خود را به آنان از دست خواهند داد. از این رو سخن گفتن از تغییر فکری طالبان سخنی بیهوده است.
نیمرخ: وضع زنان در مناطق تحت کنترل طالبان را چگونه میبینید؟
محق: در مناطق تحت کنترل طالبان وضع مردم فلاکت بار است و معلوم است که وضع زنان فلاکتبارتر خواهد بود. البته هنوز هیچ محیط شهری در کنترل آنان نیست و حضور آنان در روستاها و مناطق غیر شهری خلاصه میشود و در آنجا بنا به عرف ساکنانشان زنان در شرایط محرومیت بهسر میبرند و این وضعیت برای مردم آنجا خاصیت هنجاری پیدا کردهاست و شاید طالبان ادعا کنند که هیچ شکایت و اعتراضی از مردم در قبال رفتار آنان وجود ندارد؛ اما هرگاه طالبان موفق شوند به محیطهای شهری سیطرهای پیدا کنند، آن زمان چهرهی وحشتناک آنان در تعامل با زنان نمایان خواهد شد.
نیمرخ: با توجه به پژوهش و چشمدیدهای که شما از جهان اسلام در بیرون از افغانستان داشتید، قرائت مناسب برای حضور زنان در جامعهی افغانستان کدام است؟
محق: اسلام دین بزرگیست و در دامان آن جریانهای فکری متعددی بالیدهاند. در صد سال اخیر، نواندیشان دینی تفسیر عقلانیتری از آموزههای دینی عرضه کردهاند و در شمار زیادی از کشورهای اسلامی از ترکیه گرفته تا مالیزیا، ایران، مراکش، تونس، مصر و برخی از کشورهای اسلامی دیگر، مدلهای بهتری از اجرای اسلام وجود دارد که به زنان سهم بیشتری در زندگی قایل هستند و نقش بیشتری برای آنان دادهاند. تا اکنون نمونهی بیعیب و نقصی وجود ندارد که بتوان آن را الگو قرار داد، اما مجموع تلاشهایی که برای احقاق حقوق زنان صورت گرفته تا تبعیض برداشته شود و آنان جایگاه مساوی با مردان داشته باشند قابل قدر است و باید تلاشها را در این زمینه ادامه داد تا این امر به وضعیتی هنجارمند برسد.
نیمرخ: اگر مذاکرات حکومت و طالبان به نتیجه برسد، چه تأثیری بر آزادی و حقوق زنان خواهد داشت؟
محق: هنوز پیشبینی اینکه نتیجه مذاکرات چه خواهد بود، دشوار است و نمیتوان از همین اکنون همه چیز را روشن و بیابهام طرح و تحلیل کرد. اما این واضح است که موضوع زنان یکی از موضوعات مناقشهبرانگیز در این مذاکرات خواهد بود. دولت و نیروهای مترقی کشور تلاش خواهند کرد که در این زمینه تا حد امکان مقاومت جدی نشان بدهند و به آسانی به خواست طالبان تن ندهند. طالبان نیز با دیدن مقاومت جدی طرف مقابل ناچار خواهد شد حداقل به صورت تاکتیکی، در این مورد تا حدی کوتاه بیاید، به امید این که در آینده، هرگاه جای پایش را در قدرت تحکیم کرد، آن زمان همه طرح خود را در مورد زنان و به بند کشیدن آنان به اجرا بگذارد.
نیمرخ: زنان شاغل نگران هستند که در صورت محقق شدن صلح و آمدن طالبان به نظام، آزادیها و زمینههای فعالیتهای شان محدود خواهد شد، از نظر شما این نگرانیها چقدر بجا است؟
محق: این نگرانی با توجه به شواهد و قراین بجاست. طالبان تحمل کرده نمیتوانند که زنان در بیرون از خانه نقشی داشته باشند، چه در تجارت و فعالیت اقتصادی و چه در اداره و مدیریت کشور و چه در سیاست و تحولات کلان. طالبان به نقشهایی خدماتی برای زنان راضی خواهند بود، مانند: پرستاری، نرسینگ، پخت و پز و آنچه از این قبیل باشد، اما اینکه بگذارند زن در پارلمان حضور داشته باشد و یا در کابینه سهمی بگیرد و مانند اینها برای طالبان جام زهر است که تنها در صورت ناچاری آن را خواهند نوشید.
نیمرخ: اگر مذاکرات صلح به نتیجه برسد، حکومت و زنان برای حفظ آزادیهایشان چه اقداماتی باید انجام دهند؟
محق: باید کاری بلندمدت را در نظر گرفت. باید اصل تبعیض میان زن و مرد که در فرهنگ ما نهادینه شده است به چالش گرفته شود و غیر اخلاقی بودن، غیر عقلانی بودن آن زیر سوال برود. باید مساوات مرد و زن در قانون، در فرهنگ و در همهی عرصههای زندگی نهادینه گردد و برای نهادینهشدن آن باید تجربه کشورهای مختلف دنیا مورد مطالعه قرار بگیرد و از آن تجربهها به صورت درست استفاده شود. البته لازم نیست که نمونه کشور خاصی مورد تقلید قرار بگیرد، بلکه بهتر است متناسب با ظرفیت این جامعه تلاشهای تدریجی صورت بگیرد؛ اما این تلاشها باید ناظر به آن هدف کلی باشد، یعنی رفع هر گونه تبعیض برای همیشه.