عباس فراسو
پس ازتأخیر چند روزه، حکومت افغانستان در هفتهی گذشته هیأتی را به ریاست معصوم استانکزی رییس پیشین امنیت ملی به هدف آغاز گفتوگوهای صلح با طالبان تعیین کرد. طالبان این هیأت را همهشمول ندانسته و به گونهای خواستار تجدید نظر در ترکیب این هیأت شدهاند. قطع نظر از اینکه طالبان چه نظری در بارهی هیأت تعیین شدهی کابل دارد، بهطور کلی، این هیأت که به تفاهم حکومت و نخبهگان سیاسی تشکیل شده، از دو منظر «ساختاری» و «کارگزاری» مشکل دارد.
از منظر ساختاری، این هیأت، بیش از آنکه آیینهی تمامنمای مردم افغانستان باشد، نمادی از کنفدراسیون احزاب قومی-سنتیست. به عبارت دیگر، در تشکیل هیأت گفتوگوی صلح با طالبان، به نیروهای سیاسی نوظهور، نهادهای جامعهی مدنی و سایر گروههای قومی نظیر سیکها و اهل هنود که در چارچوب احزاب سیاسی فعالیت ندارند، توجهی صورت نهگرفتهاست. این میتواند در نخستین گام شکننده باشد، زیرا اکنون پهنهی سیاست وسیعتر شده و نیروهای تازهنفس، در کنار احزاب سیاسی، میتوانند در مسایلی همچون: جنگ و صلح، نقش داشته و تصمیم بگیرند؛ اما بیتوجهی به آنها، ضمن آنکه یک عقبگرد جنونآمیز به حساب میآید، از موثریت گفتوگوهای صلح با طالبان میکاهد.
از منظر کارگزاری هم بسیاری از اعضای این هیأت به استثنای برخی از آنها، از صلاحیتهای لازم سیاسی، علمی و تجربی برای پیشبرد گفتگوهای صلح با طالبان برخوردار نیستند. به عنوان مثال، باتور دوستم پسر جنرال عبدالرشید دوستم و طارق نور، پسر عطامحمد نور جز اینکه پسران رهبران جهادی باشند، از کدام صلاحیت لازم برای پیشبرد گفتوگوهای صلح با طالبان برخوردارند؟ فرض را بر این بگیریم که آنها جوانترین اعضای این هیأت هستند و به نمایندهگی از جوانان (که نیستند!) در مذاکرات اشتراک میکنند، اما واقعن آنها چه چیزی خواهند گفت؟ همین گونه، گزینش بسیاری از اعضای دیگر این هیأت، برای بسیاری از صاحبنظران و مردم افغانستان پرسش برانگیز است که بر چه مبنا و معیارهایی آنان در جمع هیأت گفتوگو کنندههای صلح انتخاب گردیدهاند. مهمترین پرسشی که تا حال مطرح شده این است که حضور هیأت مزبور با همین کم و کیف در مذاکرات صلح، چقدر موثریت خواهد داشت؟ و آنها چگونه میتوانند از قانون اساسی، اصول و ارزشهای جمهوری اسلامی افغانستان در برابر مدعیان امارت اسلامی، دفاع کنند؟
علیرغم این همه، قرار است جمهوریت، تأمین حقوق اساسی زنان و رعایت حق آزادی اندیشه و بیان، از مهمترین مسایلی مورد بحث در گفتوگوهای صلح با طالبان باشد، اما به نظر نمیرسد بسیاری از موضوعات مهم، نظیر: مشارکت مساویانهی زنان با مردان در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حق انتخاب همسر، حق کار، حق آزادی اندیشه و بیان در ذهن بسیاری از اعضای این هیأت حل شده باشد. با این وجود، آنها چگونه از زنان کشور و پیشرفتها در راستای آزادی بیان در گفتوگوهای صلح با طالبان که هیچ اعتقادی به این مسایل ندارند، دفاع خواهند کرد.
باتوجه به موارد یادشده انتظار میرود که حکومت در تفاهم با سایر نخبهگان و نیروهای اجتماعی-سیاسی، در ساختار و ترکیب هیأت گفتوگوکننده تجدید نظر نموده تا هیأت با صلاحیت که فهم و درک درست و واقعی از سیاست داشته باشد و دارای تجربه و توان علمی باشد، تشکیل دهد. چنین هیأتی میتواند از پیشرفتهای 18 سال پسین در موضوعات و مواردی که طالبان با آنان مخالفاند، دفاع و پاسداری کنند.
در کل پاسداری و دفاع از نظام جمهوری، ارزشهای حقوقبشری، حقوق زنان و حق آزادی اندیشه و بیان ضرورت و خواست جمعی و جدیست. باید از این موارد دفاع قاطعانه صورت گیرد. در غیر آن صلحی اتفاق نخواهد افتاد.
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش میدید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگیاش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...
بیشتر بخوانید