نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

ما قربانی فهم معیوب از عشق هستیم

  • نیمرخ
  • 23 حمل 1399
IMG_20200411_133259_183[1]

ما قربانی فهم معیوب از عشق هستیم
محمد‌زمان سیرت
اکثرن در افغانستان عشق به صورت واقعی تفسیر نمی‌شود و یا ازعشق یک داستان سرهم می‌نمایند، عشق را باچهره‌ی خشن معرفی می‌کند و این چهره‌ی عشق روزانه از ما قربانی گرفته و می‌گیرد که یکی از پیامدهای آن اقدام به خودکشی از نوع «خودکشی دیگرخواهانه»است. نمونه‌ی آن قتل مرموز خانم صابره صبا در دشت عیسی‌خان ولایت بامیان به تاریخ 11حمل و ده‌ها مورد دیگر است. در این حالت عشق درجامعه قابل پذیریش نیست و اگر نسل‌نو فهم مناسبی از عشق در فرصت رابطه‌ی پیش از نامزدی، نامزدی و ازدواج نداشته باشند و دراین پروسه از ضعف معرفت رنج برد، این امر می‌تواند آبشخورعشق‌گریزی شود، چه عزیزان که در این موضوعات دچار جهل بسیط و مرکب هستند. آسیب‌های فهم معیوب آفت مخرب و پیش رونده‌ای‌ست که رشد نهال صمیمیت و محبت را از جامعه برمی‌کند، این‌جاست که عشق به افراد آنچه باشد، نیست و صورت دیگر از عشق ترسیم می‌شود که «تک ساحتی شدن عشق» است که هر روز این تک ساحتی شدن زهرآگین، ریشه عزیزان ما را از جامعه بر می‌کند و نابود می‌سازند.

عشق؛ درد و عزلت

دریغا که اکثری از آنان عشق را ترک شادی‌ها، لذت‌ستیزی در تاریک‌خانه غم معادل می‌دانند، عاشق را ملزم به کشتار و به دل‌مردگی پیوند می‌زنند. آنان عشق و شادی را در دو جبهه‌ی مقابل و دوسویه می‌انگارند و چون مقتضای حال شان به نشاط در خالکوبی بدن، اعتیاد به مواد مخدر و خودکشی تعریف می‌شود و عمل به آن را در گرو وحشیانه‌ترین آن قلمداد می‌کند. گویا از درخت عشق جز میوه‌های تلخ و خوشایند نمی‌‌روند، غافل از آنکه حقیقت عشق، مخالفتی با گرایشی‌های افراطی و تقویت روحیه‌ انسانی است.  پس عشق راه رهایی از تلخ‌کامی‌های روزگار است، نه افتیدن به کام آن.

عشق؛ مرگ و وحشت

چشم‌انداز مطلق آنان ازعشق نه آیین زندگی، بلکه مرام مردگی‌ست. نه روشی روشن و مطلوب برای زیستن، بلکه تیره راه هولناک و مانع زیستن است. غافل از آنکه عشق قابلیت آن را دارد که توان آدمیان در حرکت به فراسوی تربیت خود و جامعه و متبلور ساختن استعدادهای نهفته در نهان خانه فرد و اجتماع در راستای شکوفایی جامعه و فرد در افق‌های معنوی و مادی برای تحقق‌یافتن آرمان‌های انسانی آن است. عشق مخالف وحشت است، بخصوص وحشت که انسان بی‌گناه و مظلوم را به کام مرگ بکشاند.

عشق؛ رنج و زحمت

برخی در آموزش عشق چنان تصویر سخت از آن ترسیم می‌کند که ناامیدی مخاطبان را در پی دارد. تصویرسازی گاه برای فهم، گاه برای عمل و زمانی برای هر دو است. برخی فهم‌های اولیه ازعشق (برای اثبات اصول عاشقی و…) را بسیار می‌پیچانند و پاره‌ای عمل به عشق را بسی صعب و ناامید کننده جلوه می‌دهند. بعضی‌ با هر دو بعد چنین می‌کنند، ارایه چنین تصویری حتا مخاطبان علاقه‌مند به عشق را نیز نسبت به امکان توفیق در عشق مایوس می‌سازد، چه رسد آنان که راه‌ عشق‌ستیزی در پیش گرفته‌اند. عشق به‌خاطر است که رنج از رنج‌های محبان خود را بکاهد، نه این‌که بر رنج‌هایش بی‌افزاید، عشق برای این است که زحمت راه را کم کند، نه اینکه به آن اضافه کند.

عشق قهر و خشونت

گاه عشق به گونه‌ای تصویر می‌شود که گویی عاشق واقعی ستمگری ظالم، خشن، تک‌بعدی، تمامیت‌خواه، سلطه‌جو، حامی و مروج‌گر خشم، نفرت، قهر، خشونت، قتل و غارت است. این تصویر در سیمای هر کدام از افراط‌گریان، بخصوص هوس‌بازان به وضح دیده می‌شوند و از آنها چهره‌یی منفور و مهجور ساخته است که این لباس بر اندام آنان خودنمایی می‌کند.

گر عاشقی به قتل و خودکشی‌ست

همچنان بخوانید

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

تداوم ستیز با آموزش؛ آخرین چراغ‌ها خاموش می‌شود

18 جوزا 1402
«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

«به خاطر فقر و درمان مادرم، مجبور به ازدواج شدم»

18 جوزا 1402

من عاشق نیستم، من بی‌احساس‌ام

همه‌ی این نابسامانی‌ها از فهم معیوب از عشق سرچشمه می‌گیرد و اگر فهم درست ایجاد شود، دیگر ما شاهد این همه قتل و خودکشی نخواهیم بود، ما قربانی ازخودبی‌گانگی و فهم‌معیوب از عشق هستیم.

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت
گزارش

پدرم مرا در بدل 300 هزار افغانی به یک معتاد مواد مخدر فروخت

13 جوزا 1402

گزارش از تمنا غفور فتانه هنگامی که تنها 16 سال سن داشت، عکس شخصی را در مقابل خودش می‌دید که به گفته دیگران قرار بود همسر زندگی‌اش شود. وی در آن سن درک واضحی از ازدواج و زندگی...

بیشتر بخوانید
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
کشف هویت جنسی
هزار و یک شب

یاسمین: کشف هویت جنسی‌‌ام سخت، اما دل‌پذیر بود

14 جوزا 1402

«از زمانی که خیلی کوچک بودم یادم می‌آید وقتی در جمع پسرها قرار می‌گرفتم حس فرار به من دست می‌داد و فکر می‌کردم کسی در گوشم می‌گوید باید از این جمع جدا شوی. البته یک حس...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00