صبور بیات
زنانی که قرار است در ترکیب هیأت مذاکرهکننده صلح با طالبان شامل شوند، باید زنان سیاسی باشند. سیاست و صلح با هم پیوند نزدیک دارند. نوجهانیشدن یعنی برقراری و حفظ صلح از مهمترین اهداف روابط بینالملل است. سادهترین مفهوم غیر سیاسی صلح؛ آشتی، دوستی و سازش است. در فرهنگ سیاسی صلح حالت آرامش در روابط عادی کشور خوانده میشود. اینجاست که صلح از تعریف کلیشهای سازش، بیرون میشود. مسالمتآمیز یعنی حالت آرامش، یعنی صلح. اگر برابری، حقوق مساوی، مصؤنیت و عدم مداخله وجود نداشته باشد، صلحی وجود ندارد. از این خاطر است که زنان مذاکرهکننده، باید زنانی سیاسی باشند. به این معنی که پشت میزمذاکره؛ سازش و دوستی را کنار بمانند و تعریف سیاسی از صلح ارایه کنند. مفهوم کلانتر از صلح در سیاست که در آن آرامش و همزیستی نهفته است، بحثهای چون: برابری، مصؤنیت و حقوق مساوی مطرح میشود. زنانی که سیاسی استند، توان تفکیک لغوی صلح و فرهنگ سیاسی صلح را دارند. در مقدمه خواستم یادآوری کنم که زنانی مذاکرهکننده باید سیاست را خوب بلد باشند و سیاست کنند. بحث دیگر اینکه صلح در نبود جنگ تأمین نمیشود. برخیها استدلال میکنند که فقط جنگ نباشد همه چیز است، در نبود یک نظام اجتماعی سالم، نظامی که با سازش و آشتی با طالبان بوجود بیاید، یک چنین صلحی پایدار نمیماند، در این صورت خشونتها و عقدهها بازتولید میشوند و بینظمی اجتماعی مولد بینظمی سیاسی خواهد شد. این صلح که قرار است مذاکرات رسمی آن شروع شود، صلح آشتی دو خواهر و دو برابر که با هم قهر کردهاند نیست. این صلح، صلح سیاسی است و صلح سیاسی بدون توجه به صلح اجتماعی و نقش زنان، صلحی ناپایدار، ناموفق و شکننده خواهد بود. زنان نقش موثری در مدیریت و رهبری، بازی میتوانند و باید بکنند. زنان برای آوردن صلح بیشتر تلاش میکنند، چراکه زنان بیشترین ضرر را از جنگ در کشور دیدهاند و میدانند که در این تغییر رفتار و فرهنگ صلحجویی، تنها نخواهند بود. اهمیت دادن به نقش زنان در ایجاد صلح، گامی بزرگ برای رسیدن به صلح است. حالکه این نقش و سهم مشارکت به هر پیمانهی که دادهشدهاست، زنان سیاسی در روند مذاکرات باید به صلح اجتماعی و نقش زنان در شکلگیری نظام آینده بپردازند. اگر زنان در میز مذاکره، توانایی و ظرفیت سیاسی شان را به نمایش بگذارند و با مردان در ترویج فرهنگ صلح، دیگرخواهی و صلح اجتماعی تأثیری شایان خواهند داشت. در نظام پسا صلح با طالبان که همین نظام جمهوریت خواهد بود، زنان باید در تمام حوزهها نقش داشته بشاند. نادیده انگاشتن و حذف زنان از جامعه میتواند روند صلح را به سمت ناصلح و خشونت منتهی سازد. نادیده گرفتن زنان به صورت واقعی در روند صلح، منجر به ناکامی این پروسه و عدم تحقق صلح خواهد شد. بار سنگین بر شانههای زنانی که در هأیت صلح و شورای عالی مصالحه که قرار است شکل بگیرد، قرار دارد و آن بار سنگین، دفاع از ارزشهای مردم، در مجموع صیانت از کرامت انسانی است و نیازمند ساز و کارهای عملی برای تحقق آرمانهای والای مردم، یعنی صلح و امنیت، رفع تبعیض و احترام داشتن به شأن انسانی است که بنیاد آزادی، عدالت و صلح در کشور بر پایهی شناخت ارزش ذاتی و حقوق مساوی سیاسی و مدنی تمام شهروندان این کشور استوار است. باورم این است که اگر از حقوق زنان دفاع خوب صورت گیرد و برابری تأمین شود، خیلی از مشکلات دیگر حل میشود. اگر طالبان به دستآوردهای که زنان افغانستان طی هژده سال اخیر داشتهاند، احترام کنند و هیچچیز کم نکنند با آزادی بیان، حقوق بشر و خیلی از موارد دیگر مشکل نخواهد داشت، چون: صلح به نحوی جداییناپذیر با برابری زنان و مردان پیوند دارد. برابری زنان و مردان موضوعی مرتبط با حقوق بشر و شرط عدالت اجتماعی و نیز پیش شرط ضروری و بنیادین برابری، توسعه و صلح است. محیطی که صلح در افغانستان را ابقاء نماید و حقوق بشر، دموکراسی و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات، مطابق اصول عدم تهدید و همچنان عدم کاربرد زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی و اصل احترام به حق حاکمیت را که در قانون اساسی مندرج است، ارتقاء بخشد، عامل مهمی در پیشرفت زنان است. اگر هیأت مذاکره زنان و مردان از این داعیه خوب دفاع کنند که امیدوارم بکنند، موفق میشویم. به طالبان باید تفهیم شود بدون مشارکت زنان و دختران و گنجاندن چشم اندازهای جنسیتی در فرآیندهای رسمی و غیر رسمی صلح، صلح پایدار ایجاد نخواهد شد. انتظار میرود و باید هم چنین شود که قدرت زنان در صلح سیاسی، به نمایندگی تمام مردم افغانستان تثبیت شود. ما دوست نداریم و حتا مخالفیم که وضعیت پیشرفت و ترقی صلح، مانند خیلی از بخشهای دیگر توسعههای صوری داشته بشاد. خوشبینی حال حداقل در شکل و ترکیب هأیت است که زنان حضور و چند چهرهی باورمند به حقوق زنان، برابری، آزادی بیان و ارزشهای دیگر استند. محتوایی هأیت و نقش صلح زمانی برجسته میشود، معنیدار باشد نه مانند> قوانین، برنامهها و استرتژیهای بیشماری برای توانمندسازی زنان افغانستان بوجود آمده است، ولی پیگیری آنها چندان موفقیتآمیز نبوده است و در پروسه صلح تکرار شود.
زنی بهخاطر پسرش، شوهر بیاحساس و بیمسئولیتش را تحمل میکند
هفت سال قبل، پدر لیلا میخواست رئيس شورای علما در منطقۀ خود شود، برای اینکار رأی بیشتری نیاز داشت و فقط به ریاست فکر میکرد. عزم خود را جزم کرده بود که از هر طریقی...
بیشتر بخوانید