نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

تعرض و عذرخواهی

  • نیمرخ
  • 23 جوزا 1399
20200612_095546[1]

علی رادمهر
چند روز پیش دختری به اسم معصومه، در ناحیه سوم امنیتی مورد آزار و اذیت خیابانی یکی از پولیس‌های همان منطقه قرار گرفت. این رفتار باعث شد که مردم در شبکه‌های اجتماعی سر و صداهای زیادی بکنند و دولت را متهم به کم‌کاری و همکاری با جانیان نمایند. فشارهای مردمی به قدری زیاد بود که پولیس مربوطه مجبور شد که دیرور از معصومه رسمن عذرخواهی کند.
پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا تعرض با یک عذرخواهی ساده(ریاکارانه یا متظاهرانه) صورت مساله را پاک می‌کند یا اینکه بر عمق فاجعه می‌افزاید؟
برای اینکه به این سوال پاسخ گفته باشیم، نیاز هست که در ابتدا این پرسش را مطرح کنیم: چرا تعرض صورت می‌گیرد؟
از نظر نویسنده، چند عامل باعث به وجود آمدن این رفتارِ غیراخلاقی می‌شود:
۱ ـ حاکم‌بودن سیستم معافیت
۲ ـ نبود نظارت دقیق از آنها
۳ ـ فقر جنسی
۴ ـ فرهنگِ زن‌ستیزی
یکی از فکتورهای که جرات پولیس و زورمندان را مضاعف می‌کند؛ غلیظ ‌بودن سیستمِ معافیت است. زیرا پولیس و زورمند در حمایتِ مستقیم نهادهای امنیتی قرار دارند و اگر گرفتار هم شوند؛ به دلیل نزدیک‌بودن به آنها به اسرع وقت رها می‌شوند و دوباره بر می‌گردند به وظیفه‌ای که قبلن داشتند. چه بسا گاهی در مقامِ بهتر و برتر هم قرار می‌گیرند. چنانچه بسم‌الله محمدی، به دلیل ضعفِ مدیریتی در چوکات وزارت داخله از طرفِ پارلمان رد صلاحیت شد و دوباره توسط همین پارلمان به عنوان وزیر دفاع تعیین شد. این یکی از مثال‌هایش بود که اینجا ذکر کردیم. اگر بخواهیم همه‌ای مثال‌ها را بیاوریم؛ باید کتابی در دست گیریم. شاید فقط جنس برخورد فرق کند و الا، نفسِ رفتار یکیست. جنایت، بداخلاقی و سوی‌مدیریت. چون همه‌ای این جماعت، از حمایت قوه‌ای قهریه برخوردارند و قوه‌ای قهریه هم با آنها از راه مدارا و رفاقت وارد می‌شود؛ هر روز می‌بینیم که از جامعه و مردم به گونه‌های مختلف قربانی می‌گیرد و هر روز آنها را به سمت فاجعه سوق می‌دهد. تا زمانی‌که این دایره به دورِ باطل بچرخد؛ همین آش است و همین کاسه.
دومین عاملی که باعث می‌شود، ما شاهد از این دست قضیه‌ها باشیم؛ نبود نظارت دقیق و جدی حکومت بر رفتار پولیس و دیگر ارکان امنیتی است. هرگاه نظارت‌ها دقیق و جدی باشد؛ قطعن گرافِ سوی‌استفاده‌ها کمتر خواهد شد. دلیل اینکه ما هر روز شاهد سوی‌استفاده‌ها باشیم، به خاطر این است که مدیران و اجراکنندگان قانون تا خرخره غرق در فسادند و هیچ اراده‌ای لازم بر اصلاح رفتارهای زیردست‌شان ندارند. چون‌که اگر این کار را بکنند؛ پای منافع ایشان هم در میان می‌آید و در نهایت ایشان اند که آسیب می‌بیند. دلیل اینکه آنها عقب‌نشینی می‌کنند، همین مساله است و الا هیچ لزومی ندارد که آنها در اجرای قانون جدی و قاطع نباشند.
سومین عاملی که منجر به این رفتارهای غیراخلاقی می‌شود؛ فقر جنسی است. و اتفاقن فقر جنسی، یکی از غلیظ‌ترین عامل‌ها هم می‌باشد. زیرا همه گرسنه اند و آدم گرسنه هم چه می‌خواهد، جز یک شکم سیر. دلیل اینکه جامعه سردچار این بیماری مهلک و ویرانگر می‌شود؛ اینهایند:
۱ ـ دورنگهداشتن دختر و پسر
۲ ـ مشکل‌های خانوادگی
۳ ـ ازدواج‌های دیرهنگام
۴ ـ غریزه‌های لجام‌گسیخته
جامعه افغانستان چون یک جامعه سنتی است؛ بناً از همان ابتدای کودکی، خانواده‌ها تلاش می‌کنند که قلمرو دختر و پسر مشخص باشد. هیچیک حق ندارد که در قلمرو دیگری داخل شود. این رفتار باعث می‌شود که دو انسان خلاف طبیعت خود بزرگ شوند و به گونه‌ای بار بیایند که دختر برای پسر و پسر برای دختر یک تابو باشد. تابوی که هیچ‌کس حق شکستن و حتا نزدیک‌شدن به آن را ندارد. این تابو در واقع دیواری می‌شود در برابر دو انسان. حالا این دو انسان برحسب ضرورت و نیازِ غریزی‌شان تلاش می‌ورزند که این دیوار را خراب کنند و به قدر تشنگی از چشمه‌ای زلالِ هم‌نوع خود بچشند. در صورتی‌که دیواری بین‌شان نبودی؛ از تشنگی و گرسنگی هم خبری نبود. زیرا کسی‌که همیشه کنار آب باشد؛ دیگر تشنگی و بی‌آبی معنایی ندارد.
گاهی مشکل‌های خانوادگی هم باعث فقر جنسی می‌شود؛ چون وقتی زن و شوهر نیازهای جنسی هم را برآورده نکنند و هر روز باهم اختلاف داشته باشند و یا از هم خیلی دور باشند؛ کم‌کم زمینه‌ای این رفتارهای غیراخلاقی فراهم می‌شود. کسانی‌که سردچار این مشکل‌های درون‌خانوادگی اند؛ تنها گزینه‌ای فرار را همین می‌دانند. چون این گزینه‌ از هر گزینه‌ای دیگر در دسترس‌تر اند.
چهارمین عاملی که باعث رفتارهای غیراخلاقی می‌شود؛ فرهنگِ زن‌ستیزی‌ست. پوست این فرهنگ به قدری کلفت و زِبر است که یک شبه نمی‌شود آن را تغییر داد و به جای آن فرهنگِ زن‌دوستی را گذاشت.
فرهنگِ زن‌ستیزی باعث شده است که یک باور غلط در میان جامعه جا بگیرد و آن این است، چون تو مرد هستی؛ حق داری که هرکاری انجام بدهی ولی چون آن دیگری زن است؛ حق ندارد که هیچ‌کاری انجام دهد. حتا حق ندارد وقتی بالایش تجاوز شود؛ صدایش را بلند کند. زیرا آبروی خانواده‌اش را در خطر انداخته است. تو فقط حق داری سکوت کنی. هیچ حرف نزنی.
اگر پولیسی به خود اجازه می‌دهد که چنین کار وقیحانه و غیراخلاقی را انجام دهد؛ از همین موضع است. چون مرد است وبه باور این جامعه مرد حق دارد که هرکاری بکند.
در پایان باید بگویم که عذرخواهی این سرباز هیچ دردی را دوا نمی‌کند؛ فقط کبریتی می‌شود در انبار باروت. حکومت باید این قضیه را جدی بگیرد؛ تا فردا عین واقعه تکرار نشود.

همچنان بخوانید

عفو بین‌الملل: این سیستم ستم و آزار جنسیتی باید برچیده شود

عفو بین‌الملل: این سیستم ستم و آزار جنسیتی باید برچیده شود

6 جوزا 1402
«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

6 جوزا 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»
هزار و یک شب

«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»

2 جوزا 1402

خانه‌‌ای‌ قدیمی با دیوارهای رنگ و رو رفته و بعضاً فروریخته‌اش، سمیه 14 ساله و مادرش کریمه 33 ساله‌ را درون یکی از اتاق‌های کوچکش که تا سوراخ شدن دیوارهایش چیزی نمانده جا داده است. این خانه در دورترین نقطه‌ی غرب کابل...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»
زنان و مهاجرت

«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

6 جوزا 1402

دوهفته از آمدن مان به ایران می‌گذرد. افغانستان که بودم تصورم از زندگی در ایران چیز دیگری بود. اتاق‌های قشنگ و خوش منظر؛ صالون کلان با آشپزخانه‌ی مجهز و زیبا؛ حویلی کوچک اما با صفا و تمیز. بار...

بیشتر بخوانید
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
هزار و یک شب

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00