در روزهای اخیر کارزاری با عنوان «روایت زنانه» در رسانههای اجتماعی افغانستان به راه افتاده است. این کارزار فعلن روی حقوق اساسی زنان افغانستان تمرکز کرده و هر هفته یک موضوع جدیدی را مشخص میکند تا زنان از سراسر کشور، خاطره، شنیدهها، خواستها و روایتهای خودشان را منتشر کنند. تا اکنون فعالیت این کارزار در شبکههای اجتماعی مثل: فیسبوک، توییتر و انستاگرام محدود میشود. اما رسانههای همگانی نیز به سراغ این مسأله رفته و به نحوی پا به پای کارگزاران این کمپین در بازخوانی روایتهای زنان افغانستان از حقوق شهروندی زنان در آستانه مذاکرات صلح میان دولت و گروه طالبان سخن زدهاند.
گیسو یاری کارمند دولت و از کارگزاران این کمپین است. خانم یاری در گفتوگو با هفتهنامه نیمرخ در مورد اینکه روایت زنانه از کجا شروع شد و چه هدفی را دنبال میکند؟ میگوید: «روایتهایی که در بیرون از افغانستان و در نهادهای بینالمللی خلق شده و در سطح دیپلوماتیک بدان توجه میشود، حق یک تعدادی از زنان نخبهای است که در شهرها زندگی میکنند. ما متوجه شدیم که حق زنان در شهر میتواند شامل حق آموزش، کار و انتخاب باشد. اما زنان روستایی با این روایت همنوا نیستند و زنان روستایی ممکن دیدگاههای متفاوتی داشته باشند که این تفاوت تأثیر مستقیم روی پروسه صلح دارد. مبادا حق زنان در این گفتوگوها قمار زده شوند.»
این نگرانی از باخت حقوق زنان در قمار صلح با طالبان، گیسو یاری و پنج تن از بانوان عضو تیم کارگزاران روایت زنانه را واداشت تا با راهاندازی کمپین سراسری با برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت خاطرهها و روایتهای زنان از حقوق شهروندی شان و خواستهای آنان از پروسهی صلح را مستندسازی کنند. فعلن که در حد مستندسازی روایتها فعالیت دارند تا به هیأت مذاکره کننده و شورای عالی مصالحه نیز برسانند که زنان چه خاطراتی از نظام طالبانی دارند؟ نگرانی شان از فردای صلح چیست و در متن توافقنامه صلح چه مواردی میخواهند محفوظ بمانند؟
اما این هیأت مذاکره کننده است و نه شهروندان افغانستان که میتوانند به صورت مستقیم با طالبان روی ساختارهای سیاسی، تقسیمات قدرت و خواستهای دوطرف بحث کنند. خانم یاری میگوید به همین منظور ما نشستهایی را با برخی از اعضای هیأت مذاکره نیز داشتیم، اما متوجه شدیم که شاید بحث زنان در آجندای مذاکرات صلح منحیث یک موضوع اساسی نباشد، بلکه بسیار کمرنگ باشد.
این در حالی است که بحث حقوق و آزادیهای زنان منحیث یکی از دستآوردهای اساسی دو دههی اخیر در افغانستان مطرح است. سال گذشته نشست بزرگ مشورتی زنان برای صلح نیز در کابل دایر شد تا دیدگاهها و خواستهای زنان از پروسهی صلح و خطوط سرخ شان در مذاکرات صلح مشخص شود. تا اکنون در اکثریت ولایات نیز سمپوزیمهای متعددی دایر شده است تا یک دیدگاه واحد از زنان افغانستان به دست آید. اما هنوزهم تفاوتهایی میان روایتهای زنان روستایی و زنان شهرنشین وجود دارد، ارچند درد شان مشترک است.
حالا کارزار روایت زنانه تلاش دارد که یک گفتمان سراسری میان زنان افغانستان ایجاد کند. همه روزه در صفحهی فیسبوک کارزار روایت زنانه چندین زن کلمات آمیخته با بغض، درد، امید و تعدادی هم قاطعیت در دفاع از حقوق خودش را به شکل یک روایت همگانی میسازد. کاربران شبکههای اجتماعی نیز نظرات مختلفی دارند، اما بیشتر حامی این روند به نظر میرسند. در این صفحه از ستم گذشتهی طالبان بر زنان و از نگرانیهای زنان پس از ادغام طالبان در چارچوب حکومت سخن گفته میشود و نیز از خطوط سرخ زنان در پروسهی صلح مینویسند که باید هیأت مذاکره کننده در میز گفتوگوهای صلح مطرح کنند تا طالبان در آینده از آن عدول نکنند.
حفظ حقوق اساسی زنان از مباحث کلیدی این کارزار است. در این کارزار به مدت یک هفته تا ده روز روی یک حق اساسی زنان تمرکز میشود. در ده روز نخست بحث روی حق آموزش زنان بود. خانم یاری میگوید: ما دهها روایت به زبانهای پشتو، فارسی و ازبیکی دریافت کردیم. این روایتها بدون هیچگونه دخالت و اصلاح در آدرسهای رسمی کارزار روایت زنانه منتشر شد تا استعداد و سخن واقعی زنان با قلم خودشان بازتاب داده شود، نه یک متن پالایش شده و ویرایش شده. نقاط مشترکی نیز در این روایتها وجود داشت. هیچ زنی برخورد طالبان با آموزش زنان را فراموش نکردهاند و همهی زنان صلح میخواهند اما مشروط براینکه طالبان با آموزش زنان مخالفتی نداشته باشند.
حق آموزش، حق کار، حق دسترسی به خدمات صحی و حق انتخاب؛ حقوق اساسی زنان شمرده میشود که در قانون اساسی نیز محفوظ است.
اما پرسشهایی نیز در این مورد وارد است که آیا درست است حقوق اساسی زنان را با یک گروه مخالف دولت به گفتوگو بگذاریم در حالی که تا دیروز همه جهان و نهادهای حقوق بشری پسوند تروریست را با نام این گروه پیوند زده بودند؟
برخیها بدین باورند که حقوق اساسی شهروندان اصلن قابل گفتوگو نیست. اگر قرار است طالبان با دولت صلح کنند باید قانون اساسی را با تمام حقوق و امتیازاتی که به شهروندان قایل شده نیز بپذیرند. اما آنچه که ظاهرن در عملکرد طالبان دیده میشود، مخالفت این گروه با آزادی و حقوق اساسی زنان همچنان پابرجاست. شبیه پنج سال دورهی امارت اسلامی طالبان، مکتبهای دخترانه هنوز از سوی جنگجویان این گروه به آتش کشیده میشود و در ساحهی تحت نفوذشان هیچ مکتب دخترانهای فعالیت ندارد.
در این باره گیسو یاری میگوید: با درک این واقعیت ما در نخست مالکیت کارزار روایت زنانه را به خود زنان واگذار کردیم. سپس برنامهای تدارک دیدیم تا این موضوعات از لحاظ اکادمیک با کارشناسان صلح، متخصصان حقوقی و استادان دانشگاه نیز به گفتمان گذاشته شود. زیرا حقوق اساسی ما در قانون اساسی محفوظ پنداشته شده، اما حقوق ما نباید به شکل اتوپیایی باشد. واقعیت این است که در ولسوالیها هنوز مکتبهای دخترانه فعالیت ندارد. به گونهی مثال از ده ولسوالی ولایت غزنی هیچ دختری در امتحان کانکور شرکت نمیتواند. پس آیا این موضوعات باید روایت شود یا نه؟ آیا در این مورد با طالبان گفتوگو بکنیم یا نه؟ با آنکه سخنگویان طالبان اخیرن ابراز نظر کردهاند که به حقوق زنان احترام قایل استند، اما در عملکرد شان هیچ تغییری دیده نمیشود.
ارچند آغاز کارزار روایت زنانه بازخورد خوبی داشته و شماری از روزنامهنگاران نیز از آن حمایت کردهاند. ولی معلوم نیست که دولت افغانستان، شورای عالی مصالحهی ملی منحیث نهاد تصمیم گیرنده در پروسه صلح و هیأت مذاکره کننده تا چه اندازه از روایتها و مستندسازیهای نهادهای حامی زنان و کارزارهای مثل روایت زنانه استفاده خواهند کرد و خطوط سرخ شان را در روند صلح برجسته خواهند ساخت.
قرار است به زودی 21 نفر به شمول پنج خانم از جانب دولت افغانستان با 20 عضو کلیدی طالبان در قطر گفتوگوهای صلح را آغاز کنند. در جایی که بیش از یک دهه است طالبان دفتر سیاسی دارند و ایالات متحده امریکا نیز با این گروه توافقنامه صلح امضا کرد تا در بدل حاضر شدن طالبان به میز مذاکره، پنج هزار زندانی طالب از زندانهای دولت افغانستان آزاد شودند.
حالا زنان افغانستان چشم امید دوختهاند تا از طریق دادخواهیهای مدنی بتوانند تغییری در رویکرد سیاسی طالبان ایجاد کنند. اگرچند تا اکنون در واقعیت تغییری در برخورد جنگجویان طالبان با مسایل زنان احساس نمیشود، اما راهاندازی کارزارهایی همچون: روایت زنانه، دادخواهی در سطح ملی و بینالمللی و تلاش برای همدست شدن، در واقع تقلایی است که زنان افغانستان باید برای حفظ دستآوردهای دو دههی اخیر و مصؤونیت حقوق و آزادیهای شان انجام بدهند.