نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان باید براساس توانایی و تخصص کاری‌شان استخدام شوند

  • حسین احمدی
  • 2 سنبله 1399
عارفه پیکار

گفت‌وگوی هفته‌نامه نیم‌رخ با عارفه پیکار، معاون پالیسی ریاست دفتر معاونت دوم ریاست جمهوری


خانم پیکار، ممنون از این‌که خواستید در مورد وضعیت و جایگاه زنان در اداره‌های دولتی افغانستان با هفته‌نامه نیم‌رخ گفت‌وگو کنید. به نظر شما امروز جایگاه زنان در سیاست و اداره‌های دولت افغانستان چگونه است؟

تشکر از شما و هفته‌نامه نیم‌رخ که همیشه بازتاب‌دهنده‌ی صدای زنان و آدرس خوبی جهت دادخواهی برای زنان افغانستان است. این یک موفقیت است که برای تان تبریک می‌گویم. بحث جایگاه زنان در سیاست افغانستان یک موضوع جدیدی است که مربوط به افغانستان پس از بُن می‌شود. چون پیش از آن نظام طالبانی و جنگ‌های داخلی سبب شده بود تا دغدغه‌های نصف نفوس افغانستان کاملن به فراموشی سپرده شود. در فضای جنگ که چیزی به نام حقوق و جایگاه سیاسی زنان قطعن مطرح نمی‌شود. در بیست سال اخیر کارهایی صورت گرفته اما از وضعیت ایده‌آل که برابری در تمام سطوح است زیاد فاصله داریم. اما از این لحاظ که فرهنگ زن‌ستیزی که هم در ساختارهای دولتی و هم در محیط خانواده و اجتماع که مانع حضور زنان می‌شود و بحث عدم باورمندی به توانمندی زنان را ترویج می‌کند به عنوان یک مانع جدی در مقابل حضور زنان قرار دارد.

ولی طی بیست سال اخیر قوانین و مقرره‌هایی برای حمایت از حقوق زنان در خانواده و محیط کار، تدوین شده است. این بیست سالِ پس از توافق بن که منجر به ایجاد نظام دموکراتیک شد می‌تواند مقدمه‌ی خوبی برای خلق فرصت برای زنان باشد. درست است که حضور زنان در سطوح رهبری حکومت ایده آل نیست، اما زنان در هرسه قوه‌ی مقننه، قضاییه و اجراییه حضور دارند. برای تحقق حضور برابری مطلق یعنی حضور پنجاه درصدی زنان در ساختار اداره‌های محلی و مرکز هنوزهم نیاز به مبارزه دارد تا رویکردهای ضد زن برداشته شود.

خانم پیکار، ارچند که زیربنای حقوقی در افغانستان جهت حمایت از زنان تا حدودی به وجود آمده و با وجود خلاهای قانونی، بازهم نفس حضور زنان در سیاست و حکومتداری به رسمیت شناخته شده و تبعیض جنسیتی در قوانین نیست. اما فکر نمی‌کنید که موثریت حضور زنان مهمتر از کمیت و درصدی‌های امتیازی مانند حقوق مثبت 25 درصد زنان و… است؟

شما به صورت غیر مستقیم به حضور نمادین اشاره کردید. من فکر می‌کنم بحث حضور نمادین و حضور تأثیرگذار زنان اگر یک بخشش به نگاه مردانه‌ی مردان برمی‌گردد، یک بخش آن به میزان تأثیرگذاری زنان هم ارتباط دارد. یعنی زنان می‌توانند تأثیرگذار باشند ویا نباشند.

یعنی عدم موثریت حضور زنان در حکومت به‌خاطر سطح استعداد زنان است؟

طبعن. من خودم مخالف حضور جنسیتی مبتنی بر جندر هستم. تا این دم که حدود بیست سال است کار و مبارزه کردم هیچ گاه بر مبنای جنسیتم در یک جای قرار نگرفتم. ارچند که فرصت‌ها و چالش‌های من با یک مرد کاملن متفاوت است. مردان از یک مسیر هموار می‌گذرند ولی زنان از یک مسیر کاملن ناهموار می‌گذرند. از این لحاظ نیاز است پالیسی‌ها رویکرد حمایتی داشته باشند. نه به این دلیل که زنان ضعیفند یا جندر رعایت شود بلکه به این دلیل که سال‌ها جنگ و خشونت فرصت‌های زنان را گرفته است. حالا روند حمایتی برای محرومیت‌زدایی یک الگوی جهانی است که برای تأمین برابری اجرا می‌شود. استفاده از این فرصت مربوط به خود زنان می‌شود که باید دادخواهی منسجم بکنند.

اما زنان وزارت ویژه‌ای دارد که این روند دادخواهی را رهبری کند و از تساوی جندر و پالیسی‌های حمایتی نظارت کند. مثلی که هنوزهم جدی گرفته نمی‌شود؟

من موافق هستم که وزارت امور زنان طی این سال‌ها یک اداره‌ی اجرایی نبود. در خیلی موارد پلان‌ها و پالیسی‌های این اداره از سوی اداره‌های دیگر جدی گرفته نمی‌شد. اما جدیدن حکومت تعهد سپرده که نقش پالیسی‌سازی وزارت امور زنان به نقش اجرایی تبدیل شود. یعنی هنوزهم ما در مرحله دادخواهی قرار داریم.

همچنان بخوانید

اندر این شهر قحط خورشید است | یادداشتی در باره‌ی زن‌نامه

اندر این شهر قحط خورشید است | یادداشتی در باره‌ی زن‌نامه

9 جدی 1400
زنان در مسیر تاریخ-20| مردگرایی قرون وسطایی

زنان در مسیر تاریخ-20| مردگرایی قرون وسطایی

14 دلو 1399

زنان از هر طریقی یا از لحاظ استعداد شخصی ویا به کمک پالیسی‌های حمایتی وارد ساختارهای حکومتی می‌شوند، اما پرسش این است که زنان پس از ورود در اداره‌های دولتی وضعیت شان چگونه است؟ و تجربه شما از کار در اداره‌های دولتی چیست؟

به این معنی نیست که زنانی که در حکومت هستند، کاملن راحت و بدون مشکل هستند. زن افغانستان ولو وزیر هم که باشد بازهم چالش‌هایی را تجربه می‌کند که‌یک زن عادی کشور تجربه می‌کند. دلیلش هم بی باوری انسان‌های این کشور به توانمندی زنان است. برای انسان این کشور خیلی طول می‌کشد تا به زن به عنوان یک انسان برابر با مرد باورمند شود. چون فضا مردانه بوده، پالیسی‌ها مردانه بوده و دیدگاه قوانین ما نیز مردانه بوده؛ بنابراین بلندرتبه ترین زنان ما بدون مشکلات نیستند. در خیلی موارد کار شان کم اهمیت جلوه داده می‌شود و در خیلی موارد صلاحیت‌های شان سلب می‌شود. موضوعاتی که واقعیت دارد این است: زنانی که در حکومت کار می‌کنند در خیلی موارد تبعیض و رویکردهای ضد زن را تجربه می‌کنند و کار و دستاورد شان اهمیت داده نمی‌شود.

این یک گفتار کلی است که همیشه در مورد حضور زنان در اداره‌های دولتی افغانستان وجود دارد. یعنی ادعاهایی مبنی بر خشونت و تبعیض جنسیتی، فساد، سواستفاده و آزار و اذیت زنان در محیط کار؛ این‌ها ادعاهای عام است ولی رسانه‌ها بعضی از موارد را گزارش کرده‌اند. تجربه‌ی شما از کار در اداره‌های دولتی چیست؟

من طی بیست سال کارم در اداره‌های مختلف، هم خشونت زن علیه زن یعنی علیه خودم تجربه کردم و هم خشونت مردان علیه خودم را تجربه کردم. نمی‌خواهم فرد خاصی را نام ببرم.

ولی این بازهم در حد یک گفتار کلی است. اگر شما خشونت را تجربه کرده‌اید به چه شکل و در کدام اداره؟

من بارها به این برخورد مواجه شدم که به کارم اهمیت کم داده می‌شود و حتا کار کردن زن خودش در خیلی از موارد جرم پنداشته می‌شود. چون نوع نگاه مردان این است که زن یک موجودی‌ست که به‌خاطر تعهد حکومت و جامعه جهانی می‌تواند در یک جایی قرار داشته باشد، اما در خیلی موارد کارش اهمیت کم داده می‌شود و در خیلی موارد اگر زنان توانمندی خودشان را ثابت کنند بازهم توانایی زن باعث می‌شود که همان اداره برایش مشکل خلق بکند. اگر قرار باشد من از فرد خاصی نام ببرم باید شکایت بکنم. در حالی که من مبارزه کردم و هیچ وقت تسلیم نشدم. دست دوم پنداری زن باعث شده که در خیلی موارد خشونت زن علیه زن وجود داشته باشد. گاهی خود زنان تلاش می‌کنند که همان همکار و هم ردیف شان را مورد تبعیض و تحقیر نشان بدهند. من توطیه‌هایی را به خاطر دارم که خیلی وقت‌ها باعث شده انگیزه و روحیه‌ام را برای کار در یک اداره از دست بدهم. ولی پذیرفته‌ام ما در فضایی کار می‌کنیم که هنوزهم حق شهروندی ما به رسمیت شناخته نشده است. در خیلی موارد حقوق انسانی‌ام به رسمیت شناخته نشده است. اما برای تغییر فضا برای نسل بعد باید کار بکنیم.

آیا شما فکر نمی‌کنید مشکل از سیستم مردسالاری است؟ سیستمی‌که علیه زنان است و فرقی ندارد در کدام اداره باشید و یا در رأس اداره چه کسی باشد؟ این سیستم حاکم مردسالاری است که از مانع رشد و مخل مصؤونیت زنان می‌شود؛ مگرنه؟

من مخالف این صحبت شما هستم. ما اگر کل افغانستان را منحیث یک جامعه بشناسیم، دولت می‌تواند بخشی از آن باشد. زمانی که در کلیت زن‌ستیزی وجود داشته باشد و زن جنس دوم باشد، دولت می‌تواند بخشی از این باشد. مردانی که در اداره دولتی می‌آیند با همان ذهنیتی که بزرگ شده و آموزش دیده به اداره کار می‌آیند. این ذهنیت را همیشه باخود دارند. شبیه ما که همیشه ذهنیت دادخواهی و مبارزه را باخود داریم. مشکل اساسی زنان افغانستان این است که همان حقی که برای زنان در قوانین تعریف شده حتا خود زنان بدان باورمند نیستند و زنان روستایی محرومیت را به عنوان سرنوشت قبول کرده‌اند. یعنی در کل ذهنیتی که مانع حضور زنان در اداره می‌شود از سطح خانه گرفته تا اداره کار وجود دارد.

ذهنیت زن ستیزی در اداره‌های دولتی با چه ابزارها و در قالب کدام رفتارها برای زنان مشکل خلق می‌کنند؟

یکی بحث حاکمیت قانون و فرهنگ‌پذیری است که نهادینه نشده است. یعنی در افغانستان یکی حکومت مرکزی است و یکی حکومت فیودال‌ها و اربابان محلی که آن‌ها هم در سطح کدخدایان در خیلی موارد فراتر از قانون اساسی در سطح محلات تصمیم گیرنده استند. بخش دیگر آن روایت‌های دینی ما است که این‌ها هم خیلی این قرائت‌های دینی برخلاف تعریف‌های قانون اساسی است. یعنی نزاع بر سر حقوق زنان در چندین جناح است. یکی بعد فرهنگی است، یکی قرائت دینی است که آدرس‌های تبلیغی آن فاقد سواد تخصصی در حوزه دینی استند.

اما در ساختار دولت و درون اداره‌های حکومت چه؟

خوب، من نمی‌خواهم بگویم در اداره‌های دولتی مشکل وجود ندارد.

پرسش ما این است که همین رفتارهای زن ستیزی به چه شکل و در چه چارچوبی صورت می‌گیرد؟

خوب، من اشاره کردم که این نگاه ما مختص به موقعیت خاصی نیست. فرقی ندارد ما در چه موقعیتی قرار می‌گیریم، ولی مصؤونیت زنان از آزار و اذیت جنسی و خشونت زمانی تأمین می‌شود که سیستم‌ها تقویت شود. کار روی تقویت سیستم‌ها باعث می‌شود که دست دخالت و بکارگیری علایق و سلایق افراد کوتاه شود. چون گرفتن تعهد اخلاقی از مردان بدون تقویت سیستم ممکن نیست. تقویت سیستم به این معنا که روند استخدام به سیستم سپرده شود تا سلایق و علایق افراد تصمیم گیرنده نباشد و روند نظارت از سوی شبکه‌های مدنی و وزارت امور زنان صورت بگیرد و خود زنان صدای شان را بلند کنند.

شما پیشتر از رفتار سیاسی فیودال‌ها یاد کردید که چهره‌ها را طبق سلیقه خودشان انتخاب می‌کنند. اما آنچه در افغانستان امروز انکارناپذیر می‌نماید همین نوع رفتار سیاسی با بست‌های کاری در دولت است که پست‌ها رقابتی و براساس شایستگی افراد نیست بلکه روابط و عضویت در یک جریان سیاسی در استخدام و تقسیم صلاحیت تأثیرگذار است. مگر نه؟

خوب در افغانستان استخدام به دو شیوه صورت می‌گیرد؛ خدمات ملکی براساس رقابت است. اما پست‌هایی که در اداره‌های سیاسی است موقف سیاسی و وزنه سیاسی مهم است و اینکه در جامعه چقدر مورد قبول است. مثلن، من منحیث معاون پالیسی این اداره کار می‌کنم و ماستری پالیسی و مدیریت را دارم. حضور زنان در دفتر معاون دوم ریاست جمهوری از دو خانم به ده خانم افزایش یافته است.

در پایان بازهم اگر در مورد وضعیت زنان در اداره‌های دولتی و رفتارها با زنان سخنی دارید بگویید؟

متأسفانه طی بیست سال کارم در دولت خیلی از موارد به جایی اینکه بر موفقیت پلان من تمرکز شود که چقدر موفق بودم یا نبودم، یعنی به جای اینکه به کار رسمی‌ و اداری ام قضاوت شود بیشتر در مورد لباسم قضاوت شده است. بیشتر در مورد ظاهرم قضاوت شده است و در خیلی موارد در باره‌ی اینکه آیا من مجرد هستم یا متاهل هستم، این سوال‌ها مطرح شده است که این وضعیت عمومی‌ در اداره‌های دولتی و خصوصی در همه جای است و من هم تجربه کردم. این برایم زجر دهنده است که یک نفر شانزده سال درس می‌خواند ولی وقتی وارد یک اداره کار می‌شود در مورد آرایش و ظاهرش قضاوت می‌شود نه تخصص و کارش.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: مردسالاری
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00