نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

تأثیرات عواطف منفی خانواده بالای شخصیت و روان بانوان

  • نیمرخ
  • 11 سنبله 1399
آمینه طبیب‌زاده؛ روان‌شناس

آمینه طبیب‌زاده؛ روان‌شناس


زمانی که دختری در خانواده‌های مردم شرق زمین و خصوصن کشور ما به‌دنیا می‌آید، اکثرن با عواطف و احساسات منفی والدین روبه‌رو می‌گردد، چنانچه علم روان‌شناسی ثبوت کرده که بعد از ماه هفتم حمل گوش طفل می‌شنود و اگر مادر و پدر از روی پوست شکم او را لمس می‌کنند با او سخن می‌زنند و حرف‌های شیرین می‌زنند طفل احساس می‌کند که این حس خوب بالای شخصیت او هسته‌گذاری می‌کند، بالعکس اگر هر رفتار نا هنجار و خشونت‌آمیز با خانم حامله صورت می‌گیرد احساس طفل را خراب می‌کند، خانم‌های که حمل و انعقاد نطفه را خردمندانه و آگاهانه آغاز می‌کنند و از خود در ماه‌های بارداری به صورت مرتب مواظبت می‌نمایند، موزیک ملایم می‌شنوند، رقص آرام می‌کنند ویا با یوگا یا تمرین آرامش ذهنی در حوض آرامش ذهنی شنا می‌نمایند، نتیجه کاملن آشکار است. تفاوت طفل که از بطن مادر تحت پرورش قرار می‌گیرد و طفل که در شرایط نا امن روانی پرورش می‌یابد کاملن آشکار و هویداست. طفل که در شرایط یک حمل هدفمند پرورش می‌یابد همه اجتماعی، بشاش، هوشیار و فعال است، از اولین ماه‌های زندگی هوشیاری را از تمام فزیک بدن و رفتار و احساساتش می‌توان دریافت. همین‌طور هرچه روزبه‌روز بزرگ‌تر می‌شود، پایه‌های شخصیتی‌اش مستحکم‌تر می‌گردد و هوش و استعدادش شکل می‌گیرد.

حالا از خانواده‌های که با پیدا کردن دختر ناراحت و ناراضی می‌شوند، زن را زیر فشار قرار می‌دهند، مادر وقتی در طول حمل استرس و اضطراب دارد، غذای خوب گرفته نمی‌تواند، غذای که می‌گیرد به شکل درست جذب بدنش نمی‌شود و وقتی که کودک به‌دنیا می‌آید، رویه‌های نارضایتی و خشونت بیشتر می‌گردد. از یک طرف از نگاه هورمونی خانم دچار افسردگی می‌گردد، خانم را کس نمی‌تواند به صورت خوب درک کند و یک کلام اینکه همه از خانم قهرند که چرا دختر به دنیا آورده و این حس، ناخواسته دید مادر را در برابر کودک دخترش تغییر می‌دهد و در برابر فرزندان دوگانه‌بینی را در برخوردهایش پرورش می‌دهد تا اینکه اطفال با بزرگ‌شدن ولو خواهر بزرگ هم باشد باید کارهای برادر را بخواهد یا نخواهد انجام دهد و این حسد، کینه و عداوت را سبب شده در کل دختر خود را جنس دست دوم حس کرده، حس خود کمتربینی در وجودش رشد می‌کند. اعتماد به نفسش ضعیف می‌ماند استعدادهایش مثل گنج دست‌ناخورده باقی می‌ماند و در سطح آفرینش‌گری نمی‌رسد. در مقابل با پسر در کم‌ترین پیروزی‌اش تشویق‌ها و محبت‌ها می‌رسد و دختر در کارهای خانه کلافه مانده وقتی شوهر می‌کند باز هم با اینکه همه کارهای خانه را انجام می‌دهد حس ناامنی بی‌حمایتی دارد. اگر بیوه می‌شوند در یک حالت استرس افسردگی و ناامیدی، ترس از گرسنگی و بی‌حمایتی تن به ازدواج اجباری و نا خواسته می‌دهد. این همه ریشه‌های بنیادی دارد که ترمیم کننده‌ی آن آگاهی در موارد هسته‌ای می‌باشد.

همچنان بخوانید

نوروز با یک «سین»

نوروز با یک «سین»

1 حمل 1402
نوروز مبارک

نوروز مبارک!

1 حمل 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود
هزار و یک شب

فرزندآوری برای مسئول ساختن شوهرم اشتباه بود

23 حوت 1401

یاسمن را به ظاهر دادند و در بدلش خواهر ظاهر را به برادر یاسمن گرفتند. هرچند یاسمن از بودن و ازدواج با ظاهر خوشحال بود، اما ظاهر از این ازدواج راضی نبود و یاسمن را نمی‌خواست. او...

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00