نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

آیا زنان در جای استند که باید می‌بودند!

  • نیمرخ
  • 19 میزان 1399

مقیت آریانفر


واقعیت امر این است که زنان در افغانستان، آنچه می‌کشند، بخش بزرگ آن از دست خودشان است. نه جامعه کلن مقصر است و نه هم مردان خوب. این پر واضح است که مردان افغانستانی کسانی استند که در یک جامعه‌ی سنتی و مذهبی تولد شدند، بزرگ شدند و فطرتن در ذهن شان برتری‌خواهی نسبت به زنان و جنس اول بودن از بدوی تولد شان تداعی می‌شود. تغییر این رویکرد به سادگی امکان‌پذیر نخواهد بود. علم نیز ثابت ساخته است که مسایل فطری شاید در فرایندهای زمانی ملایم شود، اما تغییر آن یا غیر ممکن است و یا هم اگر ممکن باشد به یکبارگی اتفاق نمی‌افتد.

زنان افغانستان نیز درچنین جامعه‌ای قد علم کرده‌ و بزرگ شده‌اند تا قبل از فراهم شدن شرایط برابرسازی زن و مرد در جامعه، به همان خواسته‌های اولی مردان تن دادند و لبیک گفتند. با سقوط حکومت طالبان و حضور جامعه‌ی جهانی در افغانستان، به یکبارگی معادله تغییر می‌کند. کمیسیون حقوق بشر ایجاد می‌شود، بخش‌های حمایت از زنان در افغانستان به طور خیلی سریع فعال شدند و با روی‌کارآمدن حامدکرزی به عنوان نخستین رییس جمهور، بعد از رژیم طالبان و اعلام دموکراسی زنان حق کار، تحصیل و فعالیت سیاسی را به دست آوردند و میلیون‌ها دختر شامل مکتب‌ها و دانشگاه‌ها شدند.

زنان حق دادن رأی و نامزد شدن در انتخابات‌ را به دست آوردند و ۲۷ درصد از کرسی‌های پارلمان به آنان اختصاص داده‌ شد. چند زن از جمله سیما سمر، مسعوده جلال و سهیلا صدیق، به عنوان وزیر مقرر شدند و زنان دیگر تمام تلاش شان را کردند تا از وضعیت پیش‌آمده استفاده زیاد بکنند، اما متأسفانه هیجانی شدند و به مسیر را آنگونه که باید می‌رفتند نرفتند. این مسیر خوردن شان هم چیز جز زیاده‌خواهی خودشان نبوده، شماری از زنان که تا آن روز دورترین مکان تفریح شان خانه همسایه بود، حالا بدون هیچ قید و شرطی به سفرهای خارجی می‌رفتند. بدون اینکه از همسران خود اجازه بگیرند و اما جامعه‌ی جهانی که برای پیشرفت و تحقق حقوق و آزادی‌های‌ زنان افغانستان برنامه‌ها داشتند از وضعیت پیش‌آمده با رضایت کامل استقبال می‌کردند، شرایط را برای بهترشدن این وضعیت سهل‌تر می‌ساختند و زنان افغانستان فرصت تبارز استعدادهای‌شان را یافتند. فکر کردن تا چه وقت باید این‌گونه گوشه‌نشین باشند و با تغییر رویکرد جامعه و حکومت محلی، خیلی سریع در بدنه‌ی حکومت و نهادهای خصوصی جابجا شدند.

در رسانه‌ها برای خودشان جای باز کردند و وارد پارلمان شدند. به باور من در اوایل بیش‌تر از حال مفید بودند و راه را به درستی می‌پیمودند و آنهای که در آن اوایل وارد سیاست و نهادهای بین‌المللی شدند تا حدی توانستند که هم حمایت خانواده و هم حمایت مردم را با خود داشته باشند.

اما در دورهای دوم و سوم حکومت پسا طالبان، نسلی که در این دوره به دوران رسید، مسیر حرکت موفقانه‌ی زنان را تغییر دادند. این جماعت نسبت به نسلی قبلی خویش خیلی عجولانه خواستند که جامه بدل کنند و از جامعه و فکر سنتی اجتماعی گذار کنند و دهه‌ی دموکراسی واقعی را رقم بزنند. آنچه که در افغانستان دشوار می‌نماید.

این امر سبب شد تا استفاده‌جویان حکومتی چشم آز تیز کنند و از اعتماد به نفس خلق شده میان دختران تازه به دوران رسیده، استفاده کنند. آوازه‌ی استفاده‌های جنسی و استخدام‌های حکومتی که پر از گمانه‌های بد و بی‌راه است، کم نیست. اما اگر این را نادیده بگیریم، آیا زنان به جایگاه استند که باید می‌بودند؟ از نظر من متأسفانه این پاسخ منفی است. آنچه گفتم به معنای نادیده گرفتن عوامل دیگری که زنان را در شمار طبقه‌ی فرودست قرار داده است، نیست.

همچنان بخوانید

زنان به چه قیمتی پاکبانی می‌کنند؟

زنان به چه قیمتی پاکبانی می‌کنند؟

18 دلو 1401
نجمه

زنی که برای آینده‌ی دخترش خانه را ترک کرد

17 دلو 1401
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
چندهمسری
هزار و یک شب

چندهمسری؛ پاداش زنی که با پول معلمی خرج دانشگاه شوهرش را داد

16 دلو 1401

مروارید در تمام قریه یگانه دختری بود که بیشترین خواستگار را داشت. او دختر باسواد بود و در امور منزل هم به قول زنان قریه، از هر انگشتش هنر می‌بارید. همه می‌خواستند مروارید عروس‌شان شود.

بیشتر بخوانید
زنی که باربار زندگی می‌سازد
هزار و یک شب

زنی که باربار زندگی می‌سازد

13 دلو 1401

گل‌واری 25 سال پیش به خدادا، پسر همسایه‌اش دل می‌بندد و قصه‌ی دلدادگی‌شان نقل مجلس محله می‌شود. قدرت این دلدادگی هردو را به‌هم می‌رساند. پس از دو سال زندگی مشترک، همراه با شوهر و خانواده‌ی...

بیشتر بخوانید
نجمه
هزار و یک شب

زنی که برای آینده‌ی دخترش خانه را ترک کرد

17 دلو 1401

نجمه را در پانزده سالگی به شوهر دادند. خودش می‌گوید به راستی مرا به شوهر دادند، من چیزی از ازدواج نمی‌دانستم.شانزده ساله بود که دختری به دنیا آورد و اسمش را گلنار گذاشتند.

بیشتر بخوانید
ازدواج مجازی
هزار و یک شب

چهار سال ازدواج در فضای مجازی

11 دلو 1401

زندگی در منطقه‌ی اعیان‌نشین شهر کابل به خوبی پیش می‌رفت. بدون هیچ محدودیتی به مکتب رفتم و درس خواندم و برای خودم رویاهایی بافته بودم.

بیشتر بخوانید
زن چهارم
هزار و یک شب

روزی که زن چهارم پدرم پسر زایید

8 دلو 1401

پدرم پسر می‌خواست. او همیشه آرزو می‌کرد که پسردار شود. برای همین چهار بار ازدواج کرد. هیچ‌کس نمی‌توانست با او مخالفت کند. همین‌که حرفی می‌زدیم به دهان ما محکم می‌کوبید.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
EN