فرحناز باور، عضو گروهِ کتابخوانی قاف قصه
زنان به عنوان نیمی از پیکرهی خاموش جامعه، همیشه از اتفاقات مهم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دور مانده و به این قشر به انزوا کشیده شده، کمتر توجه شده است. در آیینها، افکار و فرهنگهای گوناگون از زن به عنوان جنس دوم یاد شده و با القاب سیاسر، ضعیفه، مستوره، ناقصه و… مورد تحقیر و توهین جامعهی مردسالار قرار گرفته اند. قوانین خود ساختهی مذکر نیز به این مردمحوری بیشتر میدان داده و زنان را از صحنهی اجتماع به حاشیه رانده است.
تأثیر این باورهای نادرست در حدیست که در طول تاریخ بشر عقل و خرد را برای مردان و ناز و عشوه و مکاری را مختص زنان دانسته اند. با این ترفند تا توانسته پیکر زن را تهی از خرد جلوه داده و با مکار خواندن و ناقص خواندن زنان، ریشههای مردسالاری را تا امروز آبیاری کرده اند. جنبش فمیسنیم دقیقن روی همین نابرابری بزرگ اجتماع بشر، انگشت انتقاد گذاشت و فرادستی مردان و فرودستی زنان را به چالش کشید و علیه نابرابری و بیعدالتی که در برابر زنان جریان داشت، فریاد دادخواهی برای برابری را بلند کرد. هدف فمینیسم برابری زنان با مردان و آزادی زنان از زیر سلطهی مردان و جامعهی مردسالار بود که در جوامع مختلف با واکنشهای گوناگونی روبهرو گردید؛ در جوامع پیشرفته و روشن زودتر جا افتاد و در جوامع سنتی مانند افغانستان با طردشدهگی و واکنشهای تند و زننده از سوی زنان و مردان بیشماری روبهرو گردید و روند پذیرش آن با کندی مواجه شد. اما خوشبختانه در سالهای پسین دیدگاهها در رابطه به فمیسنیم و زنان تغییر کرده است و جوانان بیشماری از این جنبش برابریخواه استقبال کردهاند که البته وجود حلقههای کتابخوانی در فهم درست از فمینیسم در میان جوانان بیتأثیر نبوده است .
گروه کتاب خوانی «قاف قصه» نیز یکی از مؤثرترین و فعالترین گروههای کتابخوانی در سطح کابل است که از شش سال بدینسو به گونهی مستمر و دوامدار فعال بوده و علاقهمندان بیشتری را به خود جذب کرده است. این گروه ابتدا فعالیتهای خویش را با خوانش رمانهای برجستهی ادبیات فارسی و جهان آغاز کرد و در سالهای اخیر با رویکرد موضوعی به خوانش و کاوش متون میپردازد. از جمله موضوعات خیلی مهم که قاف قصه وقت بیشتری را صرف مطالعه و بررسی آن کرد، مطالعات زنان و فمینیسم بود که خوانش کتابهای مهم فمینیسم از جمله جنس دوم اثر سیمون دوبوار، روان شناسی زنان اثر کارن هورنای، زنان و خانواده اثر لئون تروتسکی، جامعه شناسی جنسیت اثر استفانی گَرِت، زن در برابر زن اثرفلس چسلر، انقیاد زنان اثر جان استوارت میل، معیار یگانه: در بارهی آزادی زنان اثر هریس جانت، زنان در جامعه، اثر فردریک انگلس و دیگران، اتاقی از آن خود اثر ویرجینیا وولف، فمینیسم اثر نرجس رودگر و دهها عنوان کتاب و مقالهی ارزندهای دیگر که مطالعهی هر یک فهم دقیق و درستی را از فمینیسم به خورد اعضای این گروه داده که عملن تأثیر شگرف آن را در نوشتهها، باورها و گفتار و رفتار آنها میتوان دید.

شش سال تلاش و پشتکار و خوانش متون گوناگون علوم انسانی، هر فرد این گروه را قادر به تحلیل و تجزیه و نقد متون مختلف در حوزهی پژوهش کرده و سطح درک و فهم آنها را در موضوعات مختلف بلند برده است. تا آنجا که مقالههای علمی پژوهشی خیلی مفیدی را به دست نشر سپرده و بر غنای اندیشه و ادبیات پارسی افزوده اند.
تأثیر ژرف این چند سال زندهگی با کتاب و حضور در جمع انسانیِ که جز انسانیت مرزی دیگری را نمیشناسند، بالای شخص من نیز که یکی از اعضای گروه کتابخوانی قاف قصه هستم بسیار تأثیرگذار بوده است. با تأثیرپذیری از کتابهای خوانده شده در این گروه به ویژه حوزهی مطالعات زنان، پایان نامهی تحصیلی خویش را در حوزهی نقد فیمینیستی کار کردم که مورد استقبال استادان ادب قرار گرفت. همچنین نوشتههای پراگنده و مقالههای علمی را به رشتهی تحریر در آوردهام که در این اواخر یکی از مقالههایم در فصلنامهی فرهنگی، ادبی و هنری «ادبیات معاصر» در بنیاد اندیشه، با نگاه ویژه به پروندهی ادبیات زنان افغانستان با رویکرد نقد فمینیستی به زیور چاپ آراسته شد.
من از همهی دختران کوچکانه خواهشمندم که نگذارند فرصتشان هدر برود. گام اول برای پیروزی و ایجاد برابری جنسیتی، بلندبردن سطح سواد، ظرفیت و آگاهی است. پس از درک و فهم موقعیتشان میتوانند گامهای بعدی را برای برابری و رهایی بردارند. مسیر پیروزی همهی ما ـ زنان ـ به صورت مستقیم با دانایی، توانایی و ارادهی ما گره خورده است. صبح زیبای پیروزی آمدنی است. آگاهی ما؛ راهی به سویی رهایی ما است.
فرجامین سخن اینکه گروه کتابخوانی قاف قصه و میز تحلیل این گروه، به مثابهی روزنهای است که فرد مانده در تاریکی را به سوی روشناییها رهنمون می شود و همچون مکتبی است که انسانیت و برابری را ترویج میکند. آغاز ماه میزان امسال، مصادف بود با ششسالگی این گروه کتابخوانی. پایدار باد فرهنگ کتابِ خوب خواندن!