نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

به فاجعه‌ی کشتار پایان دهید!

  • نیمرخ
  • 3 عقرب 1399
کشتار در افغانستان

در روزها و هفته‌های پسین جنگ و خشونت در سراسر کشور شدت گرفته است. با شروع گفت‌وگوهای صلح می‌بایست میزان خشونت‌ها پایان می‌آمد، اما چنین نشده است و داستان غم‌انگیز جنگ و خشونت افزایش یافته است. با تشدید جنگ و افزایش خشونت‌ها، هر گوشه‌ی این خاک به کشتارگاه‌های دسته‌جعی سربازان و افراد ملکی مبدل شده است. کشتارهای هدفمند و غم‌انگیزی که روح جمعی ساکنان این فغان‌سرا را به درد می‌آورد و بار سنگین زندگی را تحمل‌ناپذیر ساخته است.

این کشتارهای غم‌انگیز و اندوه‌بار پهلوهای دردناکی زیادی دارد. سربازی در راه دفاع از این خاک با قامت استوار در برابر دشمن می‌رود. مرگ را به جان می‌خرد و در راه سرافرازی جان می‌سپارد تا دیگران آرام گیرند، اما واقعیت این است که دیگران آرام نمی‌گیرند. با شکست قامت‌های استوار سربازان، روح جمعی جامعه می‌شکند، زنی فرو می‌ریزد، خانواده‌ی در سوگ می‌نشیند و فرزندانی با سرنوشت نامعلوم سیاه‌روزی در میدان ترسناک زندگی این جغرافیای جرم و جنایت رها می‌شوند. پیامدهای زیانبار این کشتارها به مراتب بالاتر از آن است که تصور و تشریح شود. اما دردمندانه این کشتارها را پایانی نیست. انگار زنجیره‌ی سازمان‌یافته‌ی جرم و جنایت، به سرنوشت تغییرناپذیر انسان افغانستانی گره خورده است. سرنوشت که باید تغییر کند.

از دردناک‌ترین پیامدهای این کشتارها، از دست دادن همسران زنانی است که در جامعه‌ی به شدت خشن با بی‌سرنوشتی تمام رها می‌شوند. زنانی که با از دست دادن شوهران شان، نگون‌بختی تمام را نصیب می‌شوند. زیرا اکثریت قاطع زنان در اینجا وابسته به شوهران شان استند. وابستگی اقتصادی، وابستگی اجتماعی، وابستگی فرهنگی و وابستگی حمایتی از هر لحاظ. با از دست دادن هر همسر، زنی نیز فرو می‎ریزد و نابود می‌شود. چون روح این جامعه برای پذیرش معنادار زنان هنوز آماده نیست. زنان هنوز در وضعیت شدید وابستگی به سر می‌برند. جدای از این که زنی همسر، شریک زندگی و نیمه‌ی وجودش را از دست می‌دهد، حامی اقتصادی و پشتیبان اجتماعی خانواده‌اش را نیز از دست می‌دهد و تمام بار زندگی روی دوش زن می‌افتد.

در جامعه‌ی که تفکر حاکم، تفکر انسان‌ستیز و خشونت‌بار است. زنان برای ادامه‌ی زندگی با دشواری‌های طاقت‌فرسا مواجه می‌شوند. دشواری‌های که در نبود شریک زندگی شان چند برابر می‌شود. تحمل این وضعیت برای زنان در این جامعه که هزارها چالش سر راه زندگی انسان می‌گذارد، برای زنان تا بی‌نهایت دشوار است. این همه جنایت تا به کی و چرا؟ چگونه می‌شود از این همه خشونت و کشتار رهایی یابیم؟ فاجعه‌ی کشتار باید پایان یابد! سرنوشت غم‌انگیز انسان این سرزمین باید تغییر کند!

همچنان بخوانید

مهره فابی

پایان اعتصاب غذایی مهره فابی و اعلام آماده‌گی برای ادامۀ مبارزات

28 سنبله 1402
طوق تلخِ نازایی بر گردنِ شیرین

طوق تلخِ نازایی بر گردنِ شیرین

28 سنبله 1402
موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان
گزارش

تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان

25 سنبله 1402

یادآوری این تجارب وحشت‌ناک، چنان دردِ آکنده از شرم را در وجود قربانیان تازه می‌سازد که اغلب در مقامِ پاسخ نفس‌شان به شماره می‌افتد و زبان‌شان از چرخش باز می‌ماند. 

بیشتر بخوانید
به دنبال نور در گوشه‌های تاریک زنده‌گی
گوناگون

به دنبال نور در گوشه‌های تاریک زنده‌گی

27 سنبله 1402

از دور به او نزدیک شدم. چهره‌اش آشنا به نظر می‌رسید اما باورم نمی‌شد چنین تصادفی با او روبه‌رو شوم. 

بیشتر بخوانید
شریفه 13 ساله را به چاه انداختند، گفتند «دختر» نبوده
سکوت را بشکنیم

شریفه 13 ساله را به چاه انداختند، گفتند «دختر» نبوده

10 جدی 1400

روایتی از آرزو نوری  شریفه سیزده سالش بود. وقتی او را به شوهر دادند، نمی‌خواست عروسی کند. بابت همین خیلی برای پدرم عذر و زاری کرد تا او را به شوهر ندهد. ما چون مادر...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN