«امر معمول این است که همواره از خشونت مردان علیه زنان شکایت میشود، اما من متوجه شدم که در جامعه ما شمار زیادی از مردان به زنان احترام قایلند. مردان فقط خشونت نمیکنند؛ بلکه حامی زنان هم استند. من به عنوان دختر معلولی که عمرم روی ولچر گذشته ولی پدرم به عنوان یک مرد از من حمایت کرد و برادرم همچنین.»
گفتوگو با صبری اندر، معاون انسجام امور شهدا و معلولان نظامی وزارت دولت در امور شهدا و معلولین
خانم اندر ابتدا در مورد خودتان بگویید.
در سال 1370 خورشیدی، در کابل متولد شدم. آن زمان کابل درگیر جنگ بود و از هرطرف راکت میبارید. چند ماهه بودم که خانوادهام کابل را ترک کردند. ما به ولسوالی اندر ولایت غزنی رفتیم؛ به سرزمین مادری. شرایط امنیتی در اندر هم نامساعد بود، اما مشکلات بیشتر این بود که زمینه آموزش و دسترسی به مراکز صحی نیز فراهم نبود. چند سال بعد کمیته سویدن مکتبهای خانگی را ایجاد کرد که تا صنف چهارم همانجا درس خواندم. با سقوط رژیم طالبان و روی کار آمدن نظام نوین، ما به کابل برگشتیم. دروازهی مکتبها در کابل دوباره باز شده بود و هزاران دختر و پسر مثل من شوق آموزش داشتند. من به مکتب «علامه شهید» رفتم و تا صنف دوازدهم را آنجا آموزش دیدم. با سپری کردن امتحان کانکور وارد دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل شدم. رشته قضا و سارنوالی را در دانشگاه کابل تحصیل کردم و سپس آزمون ستاژ قضایی را سپری کردم و یک سال دورهی ستاژ قضا و سارنوالی خواندم. با فراغت از دانشگاه در جامعه مدنی، موسسهها و نهادهای مختلفی کار کردم؛ از جمله در وزارت تحصیلات عالی منحیث مشاور حقوقی وزیر و مدتی در انستیتوت ملی معلولان کار کردم. اکنون به عنوان معاون انسجام امور شهدا و معلولان نظامی وزارت دولت در امور شهدا و معلولان ایفای وظیفه میکنم. ماستری حقوق عامه و لیسانس سارنوالی دارم.
از دشواریها و خوبیهای رسیدن تا به اینجا بگویید. شما با دو نوع چالش مواجه بودید؛ زن بودن و معلولیت. هردو در افغانستان سختیها و محدودیتهای خود را دارد و ممکن امتیاز و احترامی هم داشته باشد.
در جامعهی ما فرهنگهای پسندیدهای نیز وجود دارد ولی عرف و سنتهای ناپسند زیاد حاکم هستند که قابل قبول نیست. در جامعهی ما زنی که به لحاظ فزیکی سالم است و معلولیتی ندارد هم با محدودیتهای زیادی مواجه است؛ یک زن معلول که طبعن با چالشهای زیادی مواجه میشود. ما در جریان مکتب، دانشگاه و محیط کار با مشکلهایی مواجه بودیم. اما خرسندم که بیشتر از عرف و سنتهای ناپسند، فرهنگ پسندیدهی جامعه بر من تأثیر گذاشت؛ خانوادهام درست حمایت کردند و جامعه هم برخورد مناسبی داشت.

آیا به عنوان یک زن تبعیض جنسیتی را تجربه کردید؟
من میخواهم یک بحث متفاوتی را بگویم. امر معمول این است که همواره از خشونت مردان علیه زنان شکایت میشود، اما من متوجه شدم که در جامعه ما شمار زیادی از مردان به زنان احترام قایلند. مردان فقط خشونت نمیکنند؛ بلکه حامی زنان هم استند. من به عنوان دختر معلولی که عمرم روی ولچر گذشته ولی پدرم به عنوان یک مرد از من حمایت کرد و برادرم همچنین. اکنون به لحاظ سیاسی، رییس جمهور و وزیر ما که حمایت میکنند هم مرد استند. حتا در اسناد حقوقی بینالملل و در وضعیت جنگ به مصؤونیت زنان و کودکان بیشتر ارجحیت داده میشود. به لحاظ سیاسی هم تغییرات زیادی در افغانستان به وجود آمده که در سطح منطقه پیشتاز استیم، مثلن: حضور زنان در پارلمان، قوه قضاییه و کاندیدا شدن یک زن به سمتهای ریاست جمهوری و معاونت که خودش نمایانگر یک تغییر مثبت در متن قوانین است.
شما گفتید که با وجود مشکلات و نابرابری در جامعه، بازهم شاهد برخورد مناسب از سوی مردان جامعه بودید. یک خاطره از برخورد مردان بگویید.
زمانی که من در دانشگاه کابل دانشجو بودم، دانشجویان پسر و دختر همگی برای من یکسان بودند. من همیشه روی ویلچر بودم ولی این مردان بودند که ویلچرم را چهاردست به طبقه دوم و سوم دانشکده بالا میکردند. ما همیشه از خشونت و برخوردهای نامناسب مردان علیه زنان گفتهایم، اما از نکات مثبت هم باید بگوییم و احترام و امتیازهایی که مردان افغانستان برای زنان قایلند، نباید انکار شود.
ضدیت با زنان باعث شده امروز در ولسوالی اندر که شما بزرگ شدید، هیچ مکتب دخترانهای فعال نیست.
جنگ باعث شده که محدودیتهای آموزشی در بسیاری از نقاط افغانستان وجود دارد. مخالفان مسلح یعنی گروه طالبان نمیگذارند که مراکز آموزشی فعال باشند، اما امیدواریم پروسه صلح به این روند خاتمه دهد تا همه در یک فضای امن از حقوق اساسی و شهروندی شان مثل حق آموزش برخوردار باشند.
از کارهای تان در وزارت شهدا و معلولان بگویید.
ما در وزارت شهدا و معلولان همه روزه با کسانی سروکار داریم که به شکل مستقیم و غیر مستقیم از جنگ آسیب دیدهاند. خانوادههایی که جوانان شان را در خط نبرد از دست داده و یا معلولانی که برای دفاع از افغانستان آسیب دیدهاند. کارهای ما خوب پیش میرود و سیستم منظمی برای پرداخت حقوق ورثه شهیدان و معلولان ایجاد شده است. کار من رسیدگی به معلولان و ورثه شهدای نیروهای ملی دفاعی و امنیتی کشور است. زمانی که یک عضو این نیروها برای دفاع از افغانستان و برای تأمین امنیت مردم شهید و یا معلول میشود حقوق شان صددرصد پرداخت میشود. ضمن پرداخت حقوق شان که یک حمایت مادی از جانب دولت است، حمایتهای معنوی نیز صورت میگیرد. ما برنامههای خاصی مانند: مسکن، بورسیههای تحصیلی و برای خودکفایی شان ایجاد شغل به ورثه شهیدان و معلولان در نظر داریم.
تا حالا به چه تعداد ورثه شهیدان و معلولان از سوی وزارت حمایت میشوند و تا حال چه تعداد از این برنامههای تان مسفید شدهاند؟
در این زمینه ما دادههای مشخصی داریم، ولی این آمار همیشه در حال تغییر است. چون هر روز جنگ است و ارقام تغییر میکند و به شمار شهیدان و معلولان نیروهای امنیتی افزوده میشود. نظامیانی که در هرسه نهاد امنیتی؛ وزارت دفاع ملی، وزارت امور داخله و امنیت ملی شهید و یا معلول میشوند از طریق یک سیستم مشترک به صورت آنلاین به ما گزارش میشود تا پس از آن مسؤولیت رسیدگی شان را به عهده بگیریم.
آیا ارقام مشخصی تاهنوز در وزارت وجود دارد که به چه تعداد؟
طبعن آمار در دیتابیس ما وجود دارد ولی در حال تغییر است.

در میان شهیدان و معلولان نیروهای امنیتی، زنان نیز شاملند؟
آره، چون زنان در بخشهای مختلف نیروهای امنیتی وجود دارند و در میدان جنگ میروند حتمی شهید و معلول دارند. در جنگ جاری بیشترین آسیب را زنان میبینند و بیشترین مراجعه کنندههای ما هم زنانند که حدود 65 تا 70 درصد را تشکیل میدهند.
به خاطر شدت جنگ هر روز به شمار شهیدان و معلولان افزوده میشود و دولت با وجود کمبود بودجه و عواید اندک بازهم باید حقوق آنان را بپردازند و این رقم هر روز در حال افزایش است. برای مدیریت این وضعیت، برنامههای وزارت دولت در امور شهدا و معلولان چیست؟
یک برنامه این است که پرداخت حقوق شان منظم و به موقع صورت بگیرد. برنامه دیگر ما این است که آهسته آهسته زمینه خودکفایی ورثهی شهدا و معلولان را فراهم کنیم. پرداخت معاش ماهوار شاید بتواند خرج روزمرهی شان شود، اما تلاش بر این است که چگونه خود معلولان و ورثه شهیدان صاحب عواید شوند؟ باید برای شان فن و حرفه آموزش داده شود، زمینه آموزش و کار فراهم شود تا خودشان را تمویل کنند. بحث خودکفایی مهم است، اما وزارت دولت در امور شهدا و معلولان به تنهایی قادر به انجام این کار نیست. وزارت ما یک نهاد پالیسیساز است. ما با دیگر نهادهای دولتی هماهنگی میکنیم تا بخش عملیاتی برنامهها را آنها به پیش ببرند. مثلن برای آموزش ورثه شهیدان طبق قانون باید وزارت معارف زمینه دسترسی به مکاتب و تخفیفهای ویژه در مکاتب خصوصی را فراهم سازد، وزارت تحصیلات عالی بورسهای تحصیلی و کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملکی در بخش کاریابی امتیازهای ویژهای برای ورثه شهیدان و معلولان در نظر بگیرند. چون معلولیت یک پدیده عامالشمول است، همهی ادارهها مکلف به ارایه خدمات به این قشر استند.
و در آخر اگر از امیدواریها و نگرانیهای تان نسبت به وضعیت زنان در افغانستان بگویید!
کشور ما فعلن درگیر جنگ است. امیدواری ما این است که با موفقیت پروسه صلح جنگ ختم شود. چون در جریان جنگ زنان بیش از همه آسیب میبینند. اما در صلح هم نگرانیهایی وجود دارد. دولت و رهبری حکومت باید از همه ارزشهای دو دهه اخیر که حقوق زنان را به رسمیت میشناسد، حفاظت کنند. اما طالبان هم باید افغانستان امروزی را بپذیرند. افغانستانی که در آن زنان و مردان به گونه برابر شناخته میشوند. حضور زنان هم در پروسه صلح و هم در جامعه مهم است. اما رقم حضور زنان باید افزایش یابد و مبارزه شود تا به دهههای گذشته که زنان در حاشیه و از حقوق شان محروم بودند، برنگردیم.