عادله آذین، خبرنگار نیمرخ
دفترکمیسیون حقوق بشر کارگاه آموزشی یک روزهی (حقوق قربانیان جنگ و سازوکارهای دستیابی به آن) را به تاریخ ۷ عقرب برگزار کرد.
باز محمد آموزگار حقوق بشر در این برنامه گفت: حقوق بشر مجموعه حقهایی است که هر انسان به حکم انسان بودن داراست. موضوع بنیادین اصول حقوق بشر شامل اصل (کرامت انسانی، برابری و آزادی) است که پایههای حقوق بشریاند.
او افزود: اصل کرامت انسانی از مهمترین اصل و تهداب نظام بینالمللی حقوق بشر است و کرامت انسان یک ارزش مطلق است و هر انسان صرف به ذات انسان بودن از آن برخوردار است و حق دستیابی به آن را دارد. حتا عضوهای گروههای تروریستی را نمیشود فاقد آن دانست و رفتارهایی را به او اعمال کرد که خلاف کرامت انسانی باشد. شکنجه یکی از عاملهای نقض کنندهی حقوق بشر است و اِعمال آن به هر کسی حتا عضو یک گروه ترویستی یک عمل نادرست است، زیرا حیثیت انسانهای دیگر زیر پرسش میرود.
آقای محمد بیان داشت که بر بنیاد بحث کانت، با هر انسان منحیث غایت باید رفتار شود نه وسیله. چون انسان خود هدف و غایت بذات است. اما بر بنیاد اندیشههای بنیادگرایانه، دین غایت پنداشته میشود که گاهی بر بنیاد آن انسان منحیث یک وسیله مورد استفاده میگیرد که منجر به نقض حقوق بشر میشود.
وی تصریح کرد که اصل برابری؛ حق دستیابی به برابری نیز صرف به ذات انسان بودن است. هر انسان واحد کامل است و از حق برابری یکسان برخوردار میباشد. هر انسان ( زن و مرد) دارای شأن و منزلت برابرند. برابری در فرصتهاست نه در دستآوردها. در حالیکه در جامعهی چون افغانستان هنوز زنان ملکیت مرد شمرده میشوند و منحیث یک فرد مستقل پذیرفته نمیشوند و گاهی وسیلهی خوشگذرانی پنداشته شدهاند.
آقای محمد تأکید کرد که اصل آزادی به این معناست که به انسان نه از درون و نه از بیرون محدودیت اعمال شود و ارادهی انجام کارهای خود را داشته باشد. اما قانون آزادیهای انسان را چهارچوببندی میکند و مانع آزادی پنداشته نمیشود. ما در دولت برای هر حق یک وزارت داریم، وزارت کار و امور اجتماعی برای دستیابی به حق کار، وزارت اموز زنان برای دست یابی به حقوق زنان و…
از نظر او حقوق بشردوستانه عبارت از حقوق انسانی در زمان جنگ است. مجموعه قاعدههایی که در زمان جنگ مورد استفاده قرار میگیرند. به این دلیل که جنگ را به گونهی کلی از جامعه نمیشود محو کرد، باید کم از کم جنگ را انسانی و قانونمند کرد. بر بنیاد این حقوق بشردوستانه برای طرفهای درگیر تعیین تکلیف میشود. مثلن: در جنگ بدرفتاری، شکنجه، توهین، مثله کردن، آسیبزدن به زیربناهای عامالمنفعه و آسیب به مردم ملکی و… ممنوع قرار داده شده است.
در این برنامه تأکید شد که اصلهای برخورد انسانی، تفکیک، تناسب، احتیاط و پیشگیری اصلهایاند که در جنگ باید با زخمیها و اسیرها برخورد انسانی صورت بگیرد و میان فردهای نظامی و ملکی تفکیک شود و متناسب با شرایط خاص حمله و دفاع انجام گیرد و در هنگام جنگ نهایت تلاش شود که تلفات به کمترین حد کاهش یابد.
احسان قانع پژوهشگر کمیسیون حقوق بشر در این برنامه گفت: جرم یک عمل فردی و یا سازمانیافته است و شخص انجام دهندهی آن مجرم گفته میشود. گونههای جرم مانند: جرمهای جنگی که در حالت جنگ صورت میگیرد و جرمهای ضد بشریاند که در هر وضعیتی میتواند انجام شود.
از نظر او مجرم پنداشتن هر فردی مشروط به چهار عنصر است: عنصرهای قانونی، عملی، روانی و زمینهای که یک فرد تا عملن جرمی را به انجام نرسانده و از لحاظ روانی قصد اجرای آن را نداشته باشد و زمینهساز جرم نباشد و قانون آن را مجرم حساب نکند، مجرم گفته نمیشود. در اثر انجام یافتن جرم و جنگها، قربانیهایی به میان میآیند که خواه به گونهی مستقیم و یا غیر مستقیم، متأثر میشوند. قربانیها میتوانند شخصهای حقیقی یا حقوقی باشند. قربانیهای جنگ افرادیاند که مستقیم یا غیر مستقیم از لحاظ مادی، جسمی و روانی آسیب میبینند.
حقهای قربانیها از مباحث دیگری بود که در این برنامه در بارهی آن سخن گفته شد. آقای قانع بیان داشت که قربانیان حق دارند به حقیقت اینکه چرا مورد ستم قرار گرفتهاند بدانند، دلجویی شوند و مجرمان نیز به سزای عمل مجرمانهی شان برسند و برای رسیدگی به حقهای قربانیان، دولت مسؤول است.
نقش رسانهها در بازتاب واقعیتهای مربوط به قربانیان جنگ بیش از دیگر نهادهاست. رسانهها مسؤولیت دارند آواز قربانیان باشند. یک خبرنگار مسؤولیت دارد بدون پیشداوری به پژوهش بپردازد و واقعیتهای پیوسته با موضوع را بر بنیاد شواهد بازتاب دهد و مسؤولیت خبرنگار این است که محتاطانه برای کشف واقعیتها گام بردارد و در خصوص قربانیان و عاملان جرم محتاط باشد. به گونهی مثال، نیاز است تفاوتهای مظنون، متهم و مجرم را محتاطانه به کار برد و تلاشش برای نهادینه شدن حقهای قربانیان بیش از هر کس دیگر باشد.