نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

انگشتان هر زنی، آرکستر موسیقی‌‌ست!

  • نیمرخ
  • 24 عقرب 1399
رامین رازق پور

رامین رازق‌پور؛ شاعر


زنان در طول تاریخ برمبنای ویژ‌گی‌های گوناگونی دوست‌داشته شده‌اند. دوست‌داشتن زنان، امر طبیعی است. زنان را برای زیبایی و لطافت‌شان نیز دوست‌‌داشته‌باشید. تن هر زن، معدنی از جواهرات ناشناخته‌ای تاریخ است؛ این معدن را طوری‌که میل دارید، مواظبت کنید. پاس‌داری از جواهرات این معدن، کاری‌ست که نگاه ظرافت‌مندانه می‌خواهد. پس باید هر مردی با طرز دید دگرگونه، کنار زنی را اختیار کند. به‌زنانی‌که نسبت به ‌آنها، علاقه‌ای در کنج قلب‌تان جرقه می‌زند، همیشه نگاه غیرمعمولی داشته‌باشید.

عطر موهای زنان را جدی بگیرید و به‌پای‌شان سر تعظیم فرو کنید. زن، لطیف‌ترین موجود هستی است؛ موجودی که از انگشتانش «سرود سبز لحظه‌های باران» سر می‌زند و شیره‌ی انگور «عشق» را «برگور سیاه قرن» تعارف می‌کند. اگر زنی را رنجانده‌اید!؟ لطفن بروید و دستانش را به‌سمت آغوش‌تان بکشید، با عطر بوسه‌های‌تان خیس‌اش کنید. هرگز به‌خود اجازه ندهید که دل زنی را با نشتر حرف‌های‌تان، سرکوچه، وسط خیابان، کنار پنجره‌ی عصر، ریش‌ریش کنید. زن‌ها کوهی از صبر و شکیبایی‌ستند؛ اما، دل‌‌هاشان نازک‌تر از حباب روی آب‌. زنان برای ایجاد زیبایی در این جهان خشک‌و بی‌روح آفریده شده‌اند. اگر نیروی اندیشیدن را در خود می‌بینید، فقط برای چند ثانیه‌ای جهان را بدون طلوع خورشید تصور کنید؟

ساعتی را غنیمت شمرده، روبه‌روی معشوقه‌ی‌تان دو زانو بنشینید و دندان‌هایش را شمار کنید. چند ساعتی به‌کیفیت رژلب‌هایش فکر کنید و در ادامه… به‌لاک ناخن‌هایش که می‌تواند قلبی را از سینه‌ی «بابای آدم» با اندک‌اشاره‌ای بیرون کند. راستی! از انگشتان زنی که دوستش دارید، ساده نگذرید- انگشتان هر زنی، آرکستر موسیقی‌ست. این موسیقی را نیز، باربار بشنوید و به‌گوش دل‌تان، ساحری‌ زنان را تلقین کنید. به‌گیتار بودن انگشتان زن‌ها باور کنید. این جهان زندان بیش نیست؛ اگر طلوع زنی را کنار پنجره‌ی صبح و عصر، نداشته‌باشیم. زن، زند‌گی است و زند‌گی، زن است. لطفن با بی‌اعتنایی به‌زن‌ها، زندگی‌تان را به‌ جهنم مبدل نسازید.

زن، مجموعه‌ای از زبیایی است، زیبایی در وجود زنان معنا پیدا می‌کند. آدم‌ها از دیر‌زمانی در پی‌ رسیدن و زیستند در زیبایی‌اند. زیبایی «نشانه‌ی قدرت»‌ است. زیبایی، فراهم‌کننده‌ای نیروی‌های مافوق طبیعی است. هیچ‌چیزی به‌اندازه‌ی زیبایی، کشنده نیست و این زیبایی ا‌ست که درد‌های دودمان‌سوزی را فراهم می‌کند و بساط اندوه آدمی را پهن می‌نماید. حتا آدم‌های نخستین، برسر رسیدن به زیبایی، راز و رمز جنایت را کشف کردند. از همان آغاز آفرینش «جهان هستی»، زیبایی… نقش برازنده‌ای داشته‌است و انسان‌ نیز، خودش را صاحب‌اختیار زیبایی می‌پندارد، چون جوهره‌ی اصلی/ذاتی انسان، تمایل عجیبی به‌دریافت زییایی در آثار پدیده‌های طبیعت دارد. انسان، موجود منفعت‌‌جوست، در برخورد با هرچیزی منافع خود را در نظر می‌گیرد/داشته‌است. زیبایی، بال و پر آدمی است، قدرت ناشناخته‌ای به‌انسان می‌دهد و هنر، منبع کامل زیبایی‌هاست. اغلب، آدم‌هایی‌که از ناحیه‌ی نداشتن زییایی، رنجورند، سفر در «آغوش هنر» را الزامی می‌پندارند. در ادوار مختلف تاریخ زنان، «سلطه‌دار زیبایی» بوده‌اند و گردونه‌ی چرخ زمان را در اختیار داشته‌اند. یکی از نادرترین کمال زنان، داشتن زیبایی است. زیبایی، قدرت نامحدود یک زن است.

تن زن‌، گران‌بها‌ترین ابریشم تاریخ است. دست‌های زن، نماد آزادی مطلق است. چشمان زن، گاوصندوق رازهای جادویی بشر است. گیسوان زن‌، خالق عصیان است. پس زنان را چون الهه‌های قرون وسطایی عاشقانه پرستش کنید. تن زن، گرمای ظریف وجود زن به‌نوازش ابدی نیازمند است. هرگز از نوازش ظرافت و زنانه‌گی زنان، دست بردار نباشید. زنان در اثر بی‌توجهی، آرام‌وبی‌صدا می‌میرند و بساط رنج‌شان را پهن می‌کنند؛ اما لب‌خند‌های مصنوعی‌شان را فراموش نمی‌کنند.

همچنان بخوانید

جام جهانی فوتبال زنان

شگفتی‌ها، تفاوت‌ها و جزئیات جام جهانی فوتبال زنان 2023

20 اسد 1402
بِتینا آرنت فمینیسم

مسأله‌ی فمینیسم هرگز «برابری» نبوده است

17 دلو 1401
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: برابری جنسیتی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
هبوط در تاریکی
هزار و یک شب

هبوط در تاریکی؛ روایت دردناکِ مینه از کودکی تا بزرگ‌سالی

30 سنبله 1402

مینه (مستعار) دختری ۲۸ساله است که خاطرات زنده‌گی‌اش از کودکی تا بزرگ‌سالی، چیزی جز پژواکِ درد و مظلومیت نیست. او از کودکی، مورد سوءاستفادۀ جنسی شوهرعمه‌اش قرار می‌گیرد و این اتفاق، سرآغازی برای سقوط ممتدِ...

بیشتر بخوانید
تراژدی چهار‌بُعدی؛ 25 سال اسارت یک زنِ افغانستانی به‌دست برادرش
مقالات

تراژدی چهار‌بُعدی؛ 25 سال اسارت یک زنِ افغانستانی به‌دست برادرش

2 میزان 1402

«نیک‌بخت، یک زن افغانستانی که 25 سال پیش توسط برادرش در دخمه‌یی تاریک زندانی شده بود، بالاخره توسط مأمورانِ طالبان آزاد می‌شود و درحالی‌که در بدترین وضعیت صحی قرار دارد، برای برادرش مجازات نمی‌خواهد.» 

بیشتر بخوانید
نسرین
هزار و یک شب

نسرین در جدال با سرنوشتِ نامعلوم

29 سنبله 1402

سرش را بر شانۀ مادر گذاشته و با گلوی بغض‌آلود می‌گوید؛ ای کاش در کنار صبر و احترام، به من اعتماد به نفس و حق تعیینِ سرنوشت را آموخته بودید. ای کاش یادم داده بودید...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN