نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زندگی پس از مرگ شوهر

11 دلو 1399
0
0
اشتراک‌گذاری‌ها
88
بازدید‌
Share on FacebookShare on Twitter

عاطفه علی‌زاده – همکار نیم‌رخ از ولایت هرات


همه‌ی ازدواج‌ها تا پایان مسیر خوش‌بختی خود را سپری نمی‌کند. گاه مرگ یکی از زوجین، این مسیر را به شکل غیر قابل وصفی غم‌انگیز می‌سازد، بخصوص اگر زوج باقی مانده زن باشد. جغرافیای افغانستان و جو موجود، این تراژیدی را بیش از حد معمول ساخته زیرا در مواردی دیده شده که زن پس از جدایی و یا مرگ همسر از سوی خانواده‌ی پدری خود پذیرفته نشده و این یعنی یک تنه باید بار زندگی را به دوش بکشد.

حواگل مادر 7 فرزند قد و نیم، سه سال می‌شود همسرش را از دست داده است. غم نان و سر پناه تنها دغدغه‌ی او نیست، به نظر می‌رسد روزگار بیش از این‌ها با او نامروت بوده است. محمد عرفان، کوچک‌ترین فرزند حواگل، عقب ماندگی ذهنی دارد و از ناحیه‌ی دست و پا معیوب است.

حواگل می‌گوید: بارها پس از هر بار کم آوردن خواسته خودش را از دست این زندگی خلاص کند، اما با یادآوری فرزندانش بار دیگر برخاسته و ادامه داده است. او می‌افزاید: «به دلیل مراقبت از محمد عرفان نمی‌توانم کار کنم و در حال حاضر دو بچه‌ام روزانه صد یا دو صد افغانی دست فروشی می‌کنند، سعی می‌کنم با همین پول به تمام دردهای زندگی‌ام برسم.»

مرگ طبیعی و یا حادثه‌ها تنها دلیل بیوه شدن زنان افغانستان نیست، زیرا جنگ پیش از این دو دست به کار می‌شود. بر اساس گزارش دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد یا یوناما، ظرف سه ماه اول سال جاری میلادی، طی جنگ‌های جاری 533 تن جان خود را از دست داده‌اند و 760 تن دیگر زخمی شدند که متأسفانه این زنجیره‌ی کشتار هنوز ادامه دارد.

در اکثر ولایت‌ها زنان و دختران جوان پس از مرگ همسر یا ناگزیرند همسری فرد کهن سالی را قبول کنند یا هم عمری را با برچسب «یک زن بیوه» به پایان برسانند. فاخره‌ی 25 ساله، چهار سال پیش زندگی عاشقانه‌ای را با همسر نظامی‌اش آغاز کرد. حنای عاشقانه‌ای او هنوز کم رنگ نشده بود که همسرش را از دست داد. او می‌گوید: «از وقتی مادر شدم تنها شدم وقتی همسرم کشته شد، من حامله بودم. او هیچ وقت فرصت دیدن صورت فرزندش را نیافت. نمی‌دانم جامعه اجازه‌ی این را به من می‌دهد که با فرزندم تنها زندگی کنم یا نه.»

فاخره اکنون در یک نهاد دولتی کار می‌کند. تلاش دارد نقش مادر و پدر را برای فرزندش بازی کند. به نظر می‌رسد او بیش از هر فرد دیگر از جنگ می‌ترسد. او می‌گوید: «هنوز تصمیم نگرفته‌ام که با فرزندم اینجا زندگی را ادامه دهم یا خارج بروم، من دوست ندارم فرزندم با افکار جنگ‌زده بزرگ شود. می‌گویند صلح می‌آید، من اما چندان امیدوار نیستم.»

داشتن شغل و استقلال مالی به طور قطع نه، اما به احتمال زیاد می‌تواند تحمل زندگی بدون مرد را راحت‌تر سازد. صدیقه تمسکی 22 ساله است تنها زندگی می‌کند. 6 فرزند دارد و زمانی که همسرش را از دست داد فرزند کوچکش، یک و نیم سال داشت. او می‌گوید: «زندگی بدون مرد، زندگی نیست. وقتی همسر آدم زنده باشد آدم دیگه از خدا هیچی نمی‌خواهد، چون سر پرست دارد و هرچه بخواهد شوهرش برایش فراهم می‌سازد.»

او صنعت ابریشم بافی، پیشه‌ی همسرش را ادامه داد. به قول صدیقه؛ داشتن استقلال مالی سبب شد تا او به راحتی بتواند از پس تمام خواسته‌های فرزندانش برآید، اما به نظر می‌رسد نقش یک مرد در زندگی بیش‌تر از این چیزهاست. صدیقه می‌گوید: «من در تمام سال‌های زندگی سعی کردم فرزندانم کمبود هیچ چیزی را احساس نکنند، اما بعضی وقت‌ها نتوانستم! زمانی که فرزندانم عکس پدر شان را در آغوش می‌گرفتند و غذا می‌خوردند من واقعن حرفی برای گفتن نداشتم.»

هنوز آمار دقیق زنان که شوهران شان را از دست داده‌اند مشخص نیست. اما با توجه به افزایش خشونت‌ها و جنگ‌ها، پیداست که شمار قربانیان نیز افزایش می‌یابد. این یعنی که زنان زیادی هم‌سران شان را از دست می‌دهند و گراف از دست دادن هم‌سر افزایش میابد. نگرانی از آنجا بیش‌تر می‌شود که هیچ نهاد حمایت کننده‌ی اجتماعی وجود ندارد تا این زنان را تحت پوشش قرار دهد و با کمک‌های مالی آنها را حمایت کند.

همچنان بخوانید

نوروز با یک «سین»

نوروز با یک «سین»

1 حمل 1402
نوروز مبارک

نوروز مبارک!

1 حمل 1402

جواد رامیار، جامعه‌شناس می‌گوید: «بهترین راهکار این است؛ در صورتی که مرد شاغل باشد، دولت معاش آن را قطع نکند و آن را هر ماه برای بازماندگانش پرداخت کند. دوم اینکه خود دولت این زنان را کمک مالی کند و اگر این توان در دولت نیست فرهنگ همیاری از این زنان را گسترش دهد تا نهادهای حمایت کننده و نیکوکار آنها را کمک کنند.»

مرگ، خبر نمی‌دهد چه زمان و در کجا، سراغ فرد می‌آید، اما آنچه مشخص است این است که بیش از یک مرد بیوه، این زن بیوه است که باید سختی روزگار را متحمل شود و بیش از یک مرد، درد باورهای غلط اطرافیان و سنت‌های استخوان‌سوز را به جان خرد.

مطالب مرتبط

نوروز با یک «سین»

نوروز با یک «سین»

1 حمل 1402
نوروز مبارک

نوروز مبارک!

1 حمل 1402
دفچه و کفچه

نوروز در سایه‌ی طالبان؛ از کفچه و دفچه خبری نیست

29 حوت 1401

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00