برگه سه پارچه مکتب دانشآموز ده ساله به دستم رسید که شهرت مکمل او در آن ثبت شده بود. نام، نام پدر، نام پدر کلان، نام کاکا، نام ماما، نام برادر، نام پسر کاکا، نام پسر ماما؛ همه مردان خانواده و قبیلهاش را به عنوان «اقارب نزدیک» نام گرفته بودند. اما شهرت این دانشآموز در روی ورق چیزی را کم داشت؛ مثل جدول حاضری ما در مکتب و دانشگاه، مثل شناسنامه و گذرنامه (پاسپورت) همه شهروندان افغانستان؛ نام مادر.
مادر شخصیت گم شده در بحث هویت است. معارف افغانستان به عنوان کلیدیترین آدرس شکلگیری فرهنگ جامعه تاهنوز هویت زن-مادر را به رسمیت نمیشناسد. پیش از این در معارف افغانستان چنین بحثی وجود نداشت و هویت مادر در جزوههای آموزشی و اسناد معارف ضروری حس نمیشد. نه تنها نام مادر یک ضرورت نبود، بلکه حساسیتهای شدیدی در برابر آشکار شدن هویت زنان وجود داشت و تاهنوز هم به تعبیری «بیناموسی» است.
از میرویس بلخی، وزیر پیشین معارف کشور پرسیدیم که چرا تاهنوز معارف افغانستان هویت زن را به عنوان مادر به رسمیت نمیشناسد، اما پسر کاکا و پسر ماما را صرف به خاطر جنسیت شان مقدمتر بر مادر یک فرد میداند؟ آقای بلخی گفت در زمان وزارتش این مسأله را متوجه شده و بدان پرداخته است. «در طرح استراتژی ده ساله معارف/دهه معارف، ما روی این موضوع کار کردیم. تمامی اسناد، برگهها، لوایح، قوانین و هرآنچه که در معارف بود ما در یک سال گذشته زیر بازنگری گرفتیم؛ هم به لحاظ شکلی و هم به لحاظ محتوایی. در قسمت شکل، سادهسازی صورت گرفت و در قسمت محتوا که برای تشخیص هویت یک فرد چه جزییاتی اضافه ویا حذف شود، نام مادر یکی از گزینههای بسیار مهم بود که در بعضی اسناد باید اضافه میشد.»
آقای بلخی میگوید: درج نام مادر در اسناد، ما را از جنجال مشابهت نامها نیز نجات میداد؛ ممکن نام و نام پدر و حتا نام پدر کلان یک فرد باهم مشابه باشند ولی ذکر نام مادر گزینهای مناسبی است که از امکان تشابه زیاد جلوگیری میکند. به گفتهی آقای بلخی، پالیسی جندر که در زمان او در وزارت معارف ساخته شده بود سکتور آموزش و پرورش کشور را برای تلاش در عرصه برابری جنسیتی وادار میسازد. پالیسی جندر و پالیسی آموزش دختران بخشی از پلان دهه معارف است که در زمان وزارت میرویس بلخی طرح و تدوین شده است.
در پالیسی جندر وزارت معارف که به دسترس هفتهنامهی نیمرخ قرار گرفته است هیچ نشانی از رهنمود عملیاتی برای هویت زنان در اسناد و محتوای کتُب معارف به چشم نمیخورد، بلکه چهار نتیجه مطلوب آن: 1. تهیهی پالیسیها و چارچوبهای منع سوءاستفاده جنسی و اذیت و آزار در مکاتب؛ 2. ایجاد یک مکان امن قابل اعتماد و قابل دسترس برای گزارشدهی و پاسخگو به سوءاستفاده جنسی و آزار و اذیت در مکاتب؛ 3. ایجاد استراتژیهای میانمدت و درازمدت برای جلوگیری و کاهش سوءاستفاده جنسی، آزار و اذیت در مکاتب و 4. بالا بردن ظرفیت وزارت معارف به منظور جلوگیری از مسایل مربوط به سوءاستفاده جنسی و آزار و اذیت اطفال میباشد.
لیلا سامانی، رییس نشرات وزارت معارف میگوید: تاهنوز چنین طرحی برای شمولیت هویت زن به عنوان مادر در اسناد معارف در هیچ سطحی تطبیق نشده است.

عبدالصبور غفرانی، آمر مطبوعات وزارت معارف نیز در این مورد به هفتهنامهی نیمرخ گفت: «تاهنوز هیچ هدایتی برای اجراییسازی طرح اصلاح اسناد و مدارک و محتوای کتُب درسی معارف از سوی کابینه حکومت و مقام وزارت معارف به بخشهای مربوطه نرسیده است. شاید نظر به فرهنگ اجتماعی ما درج نام مادر در اسناد حساسیتزا باشد، اما در صورتی که این طرح به عنوان یک رهنمود قانونی برای ما برسد اجرا خواهد شد.»
در همین حال، وزارت امور زنان بر تثبیت جایگاه حقوقی زنان در اسناد و برنامههای اساسی ملی تأکید میکند. حسینه صافی، سرپرست و نامزد وزیر وزارت امور زنان در گفتوگو با هفتهنامهی نیمرخ گفت: «در جایی که نام زن ضرورت باشد و حتا اگر از یک ساحه خُرد ورق هویت زنان تثبیت میشود، بازهم برای ایجاد برابری جنسیتی باید چنین کاری صورت بگیرد.»
تاهنوز نه تنها در اسناد معارف، بلکه در هیچ یک از ادارههای دولتی افغانستان از شما نام مادر را نمیپرسد. حتا در زایشگاهها، طفلی که تازه از مادر زاده میشود در کارت تولدش مینویسند «نام پدر:…» سه سال قبل، لاله عثمانی یکی از فعالان حقوق زن از هرات در شبکه اجتماعی فیسبوک هشتگ زد که نامم کجاست؟ «#نامم_کجاست؟» به مدت سه سال در شبکههای اجتماعی و رسانههای چاپی و آنلاین افغانستان هرازگاهی با متنهای کوتاه و بلندی منتشر میشد و رسانههای صوتی و تصویری نیز از جریان این کارزار گزارشهای خبری نشر میکردند. تا اینکه این جریان توانست حکومت را به درج نام مادر در شناسنامههای شهروندان وادار سازد.
حکومت حدود یک ماه قبل با نشر خبرنامهای از سوی ارگ ریاست جمهوری اعلام کرد که نام مادر در شناسنامههای الکترونیکی اضافه خواهد شد. ارچند شهروندان به ویژه فعالان حقوق زن امیدوار بودند که یک کارزار هویتطلبی زنان سرانجام به موفقیت انجامیده است، اما برخی از حلقات اسلامگرا از شهر هرات با این تصمیم حکومت اعلام مخالفت کردند و درج نام مادر در شناسنامههای شهروندان را «بیناموسی» خواندند.
چند روز بعد از این خبر، اداره ثبت احوال نفوس اعلام کرد که درج نام مادر در شناسنامههای الکترونیک اختیاری خواهد بود؛ ممکن کسی دوست نداشته باشد نام مادرش در شناسنامهاش باشد، پس اجازه دارد درج نکند. گذشته از این در افغانستان، تا اکنون هیچ زنی اجازه ندارد بدون یکی از مردان خانواده، برای خودش ویا فرزندانش شناسنامه و پاسپورت بگیرد.
وزارت امور زنان این قوانین را ناعادلانه و تبعیضآمیز میخواند و تأکید میکند که برای تغییر این رویکرد حکومت و قوانین با زنان و برای تأمین حقوق برابر میان زنان و مردان در اسناد و قوانین کشور نیاز به انسجام است؛ انسجام برنامههای حکومت و دادخواهی مدنی. اما معلوم نیست در شرایط کنونی که اولویت حکومت و همه شهروندان را جنگ و صلح و ستیزه با فقر و فساد شکل میدهد، از میان برداشتن تبعیض جنسیتی از اسناد معارف و ادارههای دولتی چقدر زمان خواهد برد؟

مژگان، دختر جوانیست که در دانشگاه کابل تحصیل میکند. او از صنف اول مکتب تا اینجا همیشه با نام پدر شناخته شده و در جامعه نیز بیشتر با عنوان «دختر فلانی» شهرت یافته است. به گفتهی او، اصلاح اسناد و پالیسی معارف میتواند بهترین گزینه برای اصلاح جامعه و رفع تبعیض جنسیتی باشد. «چون ذهنیت هرنسلی از مکتب و محتوای درسی آن شکل میگیرد باید تمامی اسناد و محتوای درسی مکاتب عاری از هرگونه تبعیض باشد، بخصوص تبعیض جنسیتی که بعدن باعث خشونتورزی مردان علیه زنان میشود. کسی که از صنف اول مکتب تا ختم دانشگاهش حتا یکبار با نام مادرش شناخته نشود چطور هویت زن در جامعه را به رسمیت بشناسد؟»