عادله آذین: خبرگار نیمرخ
کابل شهریست پرازدحام و پر از تحولهای کوچک و بزرگ اجتماعی. همه روزه در فضای شهری از بامداد تا پایان روز کنشگران اجتماعی در کنار تعاملهای فراوان دیگر با هم نگاههایی را رد و بدل میکنند. این نگاهها در شهرهایی که دچار تأخر فرهنگی است، گاهی نامناسب و اذیت کننده میشوند.
هنگام عبور از جادههای شهر متوجه میشویم که چشمهای کنجکاو زیادی به سمت ما دوخته شدهاند. ظاهرن این حرف خیلی بیاهمیت به نظر میرسد، اما این چشمها گاهی آنقدر ما را آزار میدهند که ممکن است در طول روز از تکرار آن تبدیل به یک فرد عصبی شویم.
گافمنِ جامعهشناس در این مورد میگوید: ما روزانه بارها در پیادهروها و سرکها اقدام به گونهی بیتوجهی میکنیم. این بیاعتناییها گاهی به اینمعنا نیست که ما میخواهیم فرد مقابل را نادیده بگیریم، بلکه به این میاندیشیم که احساس آسایش و راحتی کند و خیالش برهم نخورد.
بر بنیاد حرف گافمن ما روزانه بارها به بیتوجهی یا بیاعتنایی خودکار دست میزنیم. ما روزانه بارها در پیادهروها رهروان را میبینیم که از روبهروی ما میآیند و گاهی هم آنها را میشناسیم. اما تا به همنزدیک میشویم از متلاقی شدن چشمها به هم خودداری میکنیم. یا یکی از دوستان ما در هنگام راه رفتن سرگرم خوردن چیزی و یا صحبت کردن در تلیفون است؛ ما خود مان را نادیده میگیریم تا دوست ما احسان راحتی کند. این گونه بیتوجهی را گافمن بیتوجهی مدنی یا مودبانه میگوید.
همین چند روز پیش که باران باریده بود و سرکهای خامه و گِلآلود کابل به شدت وضع نامناسبی داشت، صبح از خانه به قصد دفتر بیرون شدم و راه بوتهایم را کثیف کرده بود که نیاز بود بشویمش. رفتم و از دکانداری که گاه گاهی از دکانش سودا میگرفتم، مقداری آب خواستم. دکاندار آب داد و من شروع کردم که بوتهایم را کنار دکانش بشویم… وقتی تمام شدم، متوجه شدم دکاندار دیگر که به همسایگیاش بود خود را در جایی قرار داده بود تا بتواند منی که سرگرم پاککردن بوتهایم استم را خوبتر ببیند. ظاهرن بیتوجه بودم ولی به عنوان یک رخداد اجتماعی که دارای ریشهی عمیق است باعث رنجشم شد. اما این تنها تحربهی من نیست. بیشتر خانمهای شهری از این پدیده رنج میبرند و رمز نگاههای آلوده را خیلی زود تشخیص میدهند.
فاطمه راشدی مدیر یکی از مرکز آموزشی است. او میگوید: من روزانه دهها مورد از نگاههای غیر عادی را میبینم که حالا خیلی برایم عادی شده در حالی که در گذشته بیشتر اسباب ناراحتیام را فراهم میکرد.
مستوره علی نیز یکی از آموزگارانی است که برایش این گونه نگاهها آزاردهنده است. او میگوید: در بازارهای شهر بیهیچ دلیلی نگاههای سنگین و پرمعنی باشندگان را تحمل میکند که گاهی عاملان، حتا متوسل به دیگر رفتارهای نامناسب میشوند.
گافمن میگوید: بیتوجهی مدنی یا مودبانه در جامعهی مدرن صورت میگیرد که افراد برای این خود را بیتوجه جلوه میدهند که حوزه خصوصی دیگران حفظ شود، زیرا در این جامعهها ورود به حوزهی خصوصی دیگران نوعی ناهنجاری به شمار میآید.
اما با تأسف در جامعهی شرقی و در حال گذار، هنوز حوزهی خصوصی ناشناخته است و به عزت و حیثیت مردم به گونهی ویژه، زنان هر روز مورد دستبرد قرار میگیرند.