هفتهنامهی نیمرخ در شمارهی قبلی با رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر گفتوگویی را انجام داد. در این گفتوگو رییس این کمیسیون از مستندی که از سوی این نهاد منتشر شده است سخن زده بود. بر بنیاد آن 95.8 درصد خشونتها علیه زنان در خانهها انجام میشود. بانو شهرزاد اکبر رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر کشور گفته بود که «خانه ناامنترین جای برای زنان در افغانستان است». وقتی بانوان در خانههای شان مورد خشونت قرار میگیرند، نمیتوانند به جای دیگری شکایت برند. میزان آسیبپذیری بانوان در جامعه بسیار بالاست و هیچ نهادی نیست که به گونهی منصفانه این موضوع را پیگیری نماید. برای همین خشونتها در خانوادهها به هنجارهای نهادینه شده مبدل شده و زندگی را برای بانوانی که مورد خشونت قرار میگیرند، تلخ و تلختر میسازد.
بازخورد این مطلب در رسانههای اجتماعی مایهی تعجب و شگفتی ما بود. خوانندگان محترم نیمرخ در شبکههای اجتماعی که پای این مطلب دیدگاه گذاشتند، اکثریت شان براین باور اند «وقتی که خانه ناامنترین جای است، پس از این، بانوان در خانه زندگی نکنند، به جادهها، هوتلها یا هم کافهها بروند.» این رویه و رفتار کسانی است که دست کم درس خواندهاند و در فضای اجتماعی دیدگاه و نظر ارایه میکنند، سواد خواندن و نوشتن هم دارند. عدهای هم کاربرد «ناامنترین» را نادرست خطاب کرده و تأکید نمودهاند که کاربرد این واژهها و اصطلاحات با تأمل انجام شود.
نخست؛ نیمرخ به عنوان یک رسانه، وقتی با مسؤولان نهادهای حکومتی و غیر حکومتی یا شخصیتهای مطرح و صاحبنظر مصاحبه میکند، امانتداری را رعایت مینماید. رییس کمیسیون حقوق بشر با استناد به گزارش و مستندسازیهایی که این نهاد نشر کرده است، میگوید: «خانه ناامنترین جای برای زنان در افغانستان است.» دلیل آن را نیز ارایه میکند، خوانندگان گرامی میتواند به آن گفتوگو مراجعه کنند.
بعد؛ چرا همیشه به قضایا و موضوعات نگاه سیاه و سفید میشود؟ وقتی گفته میشود خانه «ناامن» یا «ناامنترین» جای برای بانوان است، الزامن پاسخ این نیست که باید خانمها از خانه بیرون کشیده شوند! این نگاه، مگر مهر تأیید بر خشونتورزی پندار و رفتار ما نیست؟ آیا نفس چنین برخوردی بیانگر پندار ذهنهای خشونتگر نیست؟ وقتی گفته میشود خانه جای ناامن برای بانوان است، چرا به اصلاح فضای خانواده تأکید نمیشود که کانون خانواده از جهنم خشونتها به بستر صمیمیت و رفتار انسانی تبدیل شود تا بیرون کشیدن خانمها از خانه!
خشونت با زنان در افغانستان یک واقعیت غیرقابل انکار است. با بازتر شدن فضا و آگاه شدن زنان هر سال شدت و میزان انواع خشونتها بیشتر تبارز پیدا میکند. همه ساله آمار خشونتها با زنان رو به افزایش است. این افزایش آمار از یکسو نشانگر وضعیت ناگوار زنان در افغانستان است، اما از سوی دیگر نمایانگر آگاهی زنان است که دیگر در مقابل خشونتها خاموش نمینشینند و برای اعادهی حیثیت و دسترسی به عدالت، قضایای خشونت را در نهادهای حامی زنان و مراجع مسؤول حکومتی ثبت میکنند.
نیمرخ یک رسانه است؛ بیطرف و مسلکی عمل میکند. اما نیمرخ فقط یک رسانه نیست! یک نهاد حامی زنان هم است. ما مسؤولیت داریم تا بیش از هر رسانهای دیگری بر مسایل مرتبط به زنان کنجکاوانه بپردازیم. موضوعاتی که از نگاه دیگران یک امر عادی است، برای نیمرخ و همینطور دیگر حامیان حقوق زنان یک مسأله است. خشونت با زنان در خانه یک مسألهی مهم است. نهادهای دولتی و حامی زنان همه ساله از ثبت هزاران قضیهی خشونت با زنان خبر میدهند که اکثریت مطلق آنها در خانه اتفاق میافتد. ما این مسایل را به عنوان یک رسانه با جزئیات بازتاب میدهیم تا امکان ایجاد گفتمان در متن جامعه فراهم شود.
آنچه از بررسی بازخوردهای مخاطبان نیمرخ در مورد گزارشهایی از این دست درمییابیم این است که تلاش برای انکار واقعیت و تشویق زنان به سکوت هنوز مهمترین گزینهی دم دست جامعه است که میخواهند بر زنان تحمیل کنند. اما عصر سکوت گذشته است. واقعیتها را باید گفت؛ هرچند که پذیرش واقعیت برای جامعه سخت باشد. این تنها راه برون رفت زنان از چنگال خشونت است. خشونتها و محدودیتها با تمام جزئیات آن: انواع، عوامل، دلایل، علتها و آمار آن باید بازتاب یابد، به گفتمان گذاشته شود و راهکار برون رفت از آن سنجیده شود. راه حل کاهش خشونتها شناسایی مکان و عامل خشونت است. این یک واقعیت است که خانه برای زنان ناامن است. اما چه کسی خانه را برای زنان ناامن ساخته؟ این اصلیترین پرسشی باید باشد که پس از خواندن «خانه؛ ناامنترین جای برای زنان در افغانستان» به ذهن ما متبادر شود. اما هنوز به جای اینکه از خود بپرسیم چرا خانه ناامن است؟ بر کسی تاخته میشود که این شرمساری جامعه را هویدا کرده است.